5W در تجارت: تعریف، مثال ها و مزایا
5W در تجارت
5w در کسب و کار یک روش ساده و موثر است که به شما کمک می کند یک زمینه را در یک موقعیت خاص تجزیه و تحلیل کنید.
در زمینه کسب و کار، این مفهوم از مدیریت پروژه به شما کمک می کند تا سوالات درستی را برای درک یک مشکل خاص بپرسید و
به طور موثرتری به آن پاسخ دهید.
همچنین به تیم ها اجازه می دهد چندین عامل را شناسایی کنند، دیدگاه یکسانی از یک موقعیت را به اشتراک بگذارند و از موضوع
خارج نشوند. در طول این مقاله، متوجه خواهید شد که چگونه می توان از روشW 5در زمینه های مختلف تجاری استفاده کرد و
چگونه شما و پروژه هایتان می توانید از آن بهره مند شوید.
روش 5W: تعریف
5W مخفف Who, What, Where, When, Why است. برخی از نویسندگان یک سوال ششم، چگونه (How)، را به لیست اضافه می کنند.
5W یک روش تحلیلی است که از چندین مرحله تشکیل شده است که ویژگی های اساسی یک موقعیت را زیر سوال می برد. این
پرسشهای ساده عناصر واقعی را ارائه میکنند که پس از جمعآوری، ارائه یک بازنمایی جهانی از یک رویداد، علاقه، موقعیت یا
زمینه را ممکن میسازد.
این روش به دلیل سادگی (تنها فهرستی از سوالاتی است که باید به خاطر بسپارید) و بازنمایی جهانی که از یک موقعیت ارائه می
دهد، بسیار مورد استقبال کسب و کارها قرار گرفته است.
مزایای روش 5W چیست؟
هدف این روش بستگی به نحوه استفاده از آن دارد. در اینجا چند مثال در تجارت وجود دارد که اهمیت به کارگیری این روش را
برجسته می کند:
ارتباط با مشتری
در زمینه ارتباط با مشتری، 5W به شما کمک می کند تا خود را در موقعیت مشتری قرار دهید. این به شما امکان می دهد
محصولات یا خدمات مناسب را در زمان مناسب نام گذاری کنید. این به شرکت شما اجازه می دهد تا در مورد موارد زیر اطلاعات
بیشتری کسب کند:
هدف آن
نیازهای آن
زمینه ای که بر تصمیم آن تأثیر می گذارد (بودجه، ضرب الاجل…)
اگر از این روش به درستی استفاده شود و اقدامات جستجوگر یا وفاداری مشتری به خوبی اجرا شود، احتمال اینکه کسب و کار شما
بازدهی بیشتری کسب کند بسیار زیاد است: نرخ تبدیل بالاتر، هزینه جذب مشتری کمتر، منابع انسانی کمتری که به ازای هر تبدیل
تخصیص داده می شود…
بیایید جلسه ای را مثال بزنیم که به دلیل کاهش فروش برنامه ریزی شده است. هدف در اینجا برای شرکت شما انجام اقداماتی
برای افزایش درآمد است. بنابراین، اولین قدم این است که از وضعیت آگاه شوید، این اطلاعات را به اشتراک بگذارید تا مستقیماً
بدون تردید وارد مرحله حل مشکل شوید. متوجه خواهید شد که در این مثال جایی برای مداخلات نامربوط وجود ندارد:
چه کسی (who): تحلیلگر تجاری در مورد اطلاعاتی که مشاهده کرده است به ما بازخورد می دهد
چه چیزی(what) : کاهش در گردش مالی
کجا: (where) در 3 فروشگاه در منطقه پاریس
زمان (when) : در 15 روز گذشته
چگونه (how): با داشبورد متصل به نرم افزار CRM
چقدر(how much): 30000 دلار
چرا(why): اقلام چوبی کمتر از 15 روز گذشته فروخته شده است.
بهترین روش ها برای استفاده از 5W
برای اینکه این روش کارآمد عمل کند، باید:
همه و فقط سوالاتی را بپرسید که واقعاً با مشکل شما مرتبط هستند.
مهم ترین نکات را از پاسخ ها برجسته کنید.
اقدامات مربوطه را در رابطه با نکات مهم تنظیم کنید.
The Who
“چه کسی” باید به شما اجازه دهد که همه کسانی که درگیر هستند و نه تنها شخص اصلی درگیر را پوشش دهید. ممکن است
چندین مشتری معمولی داشته باشید که باید در این سوالات لحاظ شوند.
در این مورد، جالب است که یک جدول با چندین ورودی ایجاد کنید:
چه کسی از وضعیت آگاه است؟
چه کسی این کالا را خریداری می کند؟ چه کسی از آن استفاده خواهد کرد؟
او کیست؟
در این زمینه فرد مرتبط با چه کسی است؟
او برای چه کسی کار می کند؟
مالک کیست؟
The What
سوال “چه” به هدف این اشاره دارد که چرا این روش را اجرا می کنید. این اغلب محرک است:
با چه مشکلاتی مواجه می شوید؟
چه محصول یا خدماتی؟
هدف از استفاده از این روش چیست؟
در رابطه با اینکه شخص مربوطه روی چه چیزی کار می کند؟
The Where
“Where” مکان یا مکان دقیق مرتبط با مشکل مطرح شده را مشخص می کند:
هنگام استفاده از کالا، مشتری در کجا قرار دارد؟
او به کجا می رود؟
موضوع از کجا رخ می دهد؟
اطلاعات را از کجا می توان یافت؟
The When
“When” به زمان(های) زمانی که رویداد(ها) رخ می دهد اشاره دارد. همچنین ممکن است یک دوره زمانی یا یک مهلت را نشان
دهد:
مشتری چه زمانی از آیتم استفاده می کند؟
مخاطب از چه زمانی وارد سایت من می شود؟
تا چه سالی امیدواریم این کالا را بفروشیم؟
چه زمانی باید خبرنامه را ارسال کنیم؟
در چه سنی بچه دار می شوند؟
The How
“چگونه” نحوه انجام حقایق را برجسته می کند. اغلب یک عنصر قوی در توضیح یک موقعیت است:
مشتریان تحت چه شرایطی از راه حل ما استفاده می کنند؟
خریداران چگونه با ما آشنا شدند؟
خوانندگان چگونه ترجیح می دهند به محتوای ما دسترسی داشته باشند؟
چه چیزی فرد را به این وضعیت سوق داده است؟
The How much
(اختیاری است)
“چقدر” این امکان را فراهم می کند که موضوع مسئله مورد نظر را کمی سازی کنیم و اغلب جدیت آن را ارزیابی کنیم:
چقدر پول نقد مربوط می شود؟
قیمت چند است؟
ماهانه چند نفر از نمایشگاه ما بازدید می کنند؟
چقدر سریع می توانیم یک آیتم جدید راه اندازی کنیم؟
وضعیت تا چه حد بر پروژه ما تأثیر می گذارد؟
The Why
“چرا” به دلیل یا محرک موقعیت مربوط می شود. این به ما امکان می دهد اولین عناصر پاسخ را پیدا کنیم:
چه چیزی باعث کاهش حجم معاملات شد؟
دلیل خرید چیست؟
چرا مردم نسخه A را به نسخه B ترجیح می دهند؟
چرا خوانندگان کمتر از سایت ما بازدید می کنند؟
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- آنچه رنگ در مورد تجارت شما می گوید آنچه رنگ در مورد تجارت شما می گوید ممکن...
- وفاداری به برند چیست؟( مرجع کامل ) از بزرگترین موفقیتهای هر کسبوکاری، بازگشت دوباره ودوباره مشتری است....
- 9 سوال فروش برای بستن معامله فروش بسیاری از نمایندگان فروش این اشتباه را مرتکب می...
- 6 مثال برای افزایش اعتبار کسب و کار شما( بخش اول) افزایش اعتبار کسب و کار تا اعتمادی در کسب و...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.