مديريت ارتباط با مشتری (CRM)
از نظر تاریخی، تا قبل از انقلاب صنعتی، تجارت و بازرگانی بيشتر، رابطه محور بوده است. پس از انقلاب صنعتی زمانی که توليد انبوه با روشھای جدید به سرعت رشد کرد و مصرف انبوه رخ نمایاند،
واسطه ھا در زنجيره توزیع قدرتمندتر شده، رابطه سنتی بين توليد کنندگان و مشتریان از ھم گسسته شد. در نتيجه توزیع در سطح گسترده جغرافيایی پدیدار شد که خود نياز به توزیع و بازاریابی انبوه را به ھمراه داشت.
این روند در شرایطی که تقاضا بيش از عرضه بود، ضامن سودآوری بسياری از شرکتھا تلقی می شد.بر اساس دیدگاه بازاریابی مبادله، صرفنظر از اینکه مشتری قدیمی باشد یا جدید.
برنامه ھای بازاریابی به گونه ای طراحی می شدند که بتوانند مبادله توليدات و کالاھا را تسھيل کنند. ھمه این عوامل دست به دست ھم دادند، تا بيشترین تمرکز بر بحث مبادله اعمال شود.
در نتيجه، تمام تلاشھا در جھت افزایش دفعات و مقدار خرید مشتری بود، که این امر موجب صرف بودجه بسيار اندکی برای ایجاد رابطه پایدار و با ثبات با مشتریان قدیمی شده بود.
در این مقطع قيمت بعنوان یک بحث مھم جلوه گر شده، و بازاریابان سعی می کردند به طور متوالی خریداران را به خرید مجدد تشویق کنند.
بدون توجه به این که آیا ھر یک از خریداران از قبل خریدی انجام داده است یا خير. در این وضعيت، رقابت اصلی بر حفظ ارائه خدمات و توسعه محصول به مشتری و تسھيل خرید مشتری بود نه حفظ و نگھداری رابطه
با مشتریان موجودبا شدت گرفتن رقابت، امروزه شاھد پيشی گرفتن تمرکز بر روی روابط به جای تمرکز بر روی مبادله ھستيم.
در وضعيت جدید بازاریابی انبوه کارآیی چندانی نداشته و از سودآوری کمتری برخوردار است. در شرایطی که ميزان عرضه زیاد است و بيشتر بازارھا در مرحله بلوغ به سر می برند، مشتریان جدید به سختی یافت می شوند.
علاوه بر این اعلام شده است که کسب یک مشتری جدید حدود ۶ الی ٩ برابر حفظ مشتریان قبلی ھزینه دربر خواھد داشت. بنابراین، نياز مبرم به نگھداری مشتریان فعلی بشدت در شرکتھا و بنگاھھا احساس می شود.
براساس دیدگاه بازاریابی ارتباط با مشتری، رابطه بين طرفين مبادله، ھسته اصلی پدیده بازاریابی قرار می گيرد.
در این دیدگاه خریدھای مستمر و فرصتھای فروش مجدد، از طریق مدیریت مناسب روابط پيگيری می شود.
● تعریف مدیریت ارتباط با مشتری(CRM)
مدیریت ارتباط با مشتری، بر مبادله ارزش بين مشتری و سازمان بنا شده و بر ارزش ایجاد شده در این ارتباط تاکيد می کند.
بنابراین، تلاش سازمانھا برای توسعه ارتباط بلندمدت با مشتریان، بر مبنای ایجاد ارزش برای ھر دو طرف از اھداف اصلی مدیریت ارتباط با مشتری است.
به عبارت دیگر ھدف ارتباط با مشتری ارائه مزایایی از طریق مبادله دو جانبه و عمل به وعده ھا است.
مدیریت ارتباط با مشتری، یک راھبرد کسب و کار است که با پيشرفت فناوری تقویت می شود و از طریق آن، شرکتھا به ایجاد ارتباطات سودمند بر پایه بھينه سازی ارزش دریافتی و ادراکی مشتریان می پردازند.
اصطلاح مدیریت ارتباط با مشتری با مفاھيم زیر نيز ارتباط تنگاتنگی دارد:
▪ بازاریابی پایگاه داده ای
▪ بازاریابی تک به تک
● مزایای مدیریت ارتباط با مشتری برای مشتریان
مبنای مدیریت ارتباط با مشتری ارزشی است که به مشتری ارائه می گردد و این ارزش، چيزی است که مشتری درک مثبتی از آن دارد. این ارزش می تواند مزایایی را به شکلھای زیر برای مشتری فراھم سازد.
تضمين کيفيت، ایجاد تصور مثبت در قبال محصول، افزایش قابليت اطمينان، ضمانت مرتبط با علامت مشخصه محصول که از طریق برنامه ھای بازاریابی حاصل می شود.
در یک مطالعه موردی که به مزایای حفظ ارتباط با مشتری توجه شده، مزایای مشتریان از ایجاد ارتباط در سه طبقه به شرح ذیل ارائه گردیده است:
١ )اطمينان: کاھش سردرگمی، اطمينان به ارائه دھنده خدمات و احساسی آکنده از اعتماد به او.
٢ )مزایای اجتماعی: متمایز کردن مشتریان، آشنایی مشتریان با کارکنان و توسعه روابط دوستانه با مشتریان.
٣ )بھرمندی از خدمات بيشتر: خدمات اضافی، قيمتھای ویژه و اولویت بالاتر نسبت به دیگر مشتریان البته باید توجه داشت که مشتریان متفاوتند.
در نتيجه ارزش روابط و نوع رابطه برقرار شده با آنان نيز متفاوت است که این امر باید در ایجاد ارتباط مدنظر قرار گيرد.
● مزایای مدیریت ارتباط با مشتری برای سازمانھا
مد نظر قرار دادن مدیریت ارتباط با مشتری می تواند مزایای بيشماری برای سازمانھا فراھم کند که در ادامه به برخی از آنھا اشاره می شود:
١ )از آنجا که یکی از مھمترین دارایی یک سازمان مشتریان آن ھستند، با استفاده از این روی کرد، حفظ مشتریان فعلی و ترغيب آنان به خریدھای مجدد، زمينه ساز بقای سازمان است که ھدف اصلی ھر سازمانی است.
٢ )از جنبه دیگر، با ورود فناوری اط<عات به سازمانھا زیر چتر مدیریت ارتباط با مشتری، زمينه ای فراھم می شود تا سازمانھا به سمت سازمانھای ھوشمند و دانش محور حرکت کنند
و با به کارگيری نرم افزارھای مدیریت ارتباط با مشتری، ھزینه ھای پردازش اطلاعات را کاھش دھند و ارتباطات با مشتریان در زمان کمتر و با سرعت بيشتری صورت گيرد که نتيجه نھایی آن، افزایش قدرت رقابتی سازمان در محيط پرتلاطم امروزی است.
٣ )مزیت دیگر این است که مدیریت ارتباط با مشتری، با جمع آوری اطلاعات کامل مشتریان در یک پایگاه داده، امکان طبقه بندی مشتریان را براساس راھبردھا و معيارھای سازمان فراھم می سازد،
که این می تواند در رسيدن به ھدف مدیریت ارتباط با مشتری یعنی را تسھيل کند.
توضيح این که موسسات برای افزایش ارزش دارایی سھامداران و ذینفعان بوجود می آیند، لذا حذف مشتریان غيرسودآور می تواند منجربه افزایش سود و کاھش ھزینه در سازمانھا شود، مگر این که ملاحظاتی در این ميان وجود داشته باشد.
● مراحل ارائه خدمت ، مدیریت ارتباط با مشتری
در اولين مرحله ارائه خدمت مدیریت ارتباط با مشتری، پایگاه اطلاعاتی بر مبنای اطلاعات و داده ھای مشتریان تھيه می شود.
سپس اطلاعات جمع آوری شده در پایگاه اطلاعاتی بر مبنای تکنيک ھای مختلف تحليل می شوند. پس از تحليل اطلاعات مشتریان، مشتریان ھدف براساس معيار سودآوری برای شرکت انتخاب می شوند.
در مرحله بعد برای مشتریان ھدف، آميزه بازاریابی مناسب طراحی می شود. سپس با استفاده از اطلاعات مراحل قبل با مشتریان ارتباط برقرار شده و درنھایت پس از اجرای بازاریابی رابطه مند نتایج حاصله مورد کنترل و ارزیابی قرار می گيرد.
مديريت دانش در ارتباط با مشتری
دانش به عنوان یک فاکتور رقابتی کليدی در اقتصاد جھانی شمرده میشود ، اما برای حضور موفق در بازار پویای امروزی باید یک جزء مھم دیگر به نام مشتری را نيز مدنظر قرار داد.
مدیریت دانش مشتری آن ، برای سازمانھا این امکان را فراھم می آورد که با احتمال بيشتری قادر به تشخيص فرصتھای پدیدار شده در بازار بوده و مزیت رقابتی خود را افزایش دھند .
مدیریت دانش مشتری در ارتباط با به دست آوردن، اشتراک گذاری و بسط دانش مشتریان و در راستای به سود رسانی مشترک بين مشتریان و سازمان است.
در این مقاله ابتدا به معرفی رویكرد مدیریت دانش مشتری و بيان تفاوتھای آن با مدیریت دانش و مدیریت ارتباط با مشتری پرداخته
و در ادامه به بررسی نقش مدیریت دانش در خلق ارزش در فرآیندھای مدیریت ارتباط با مشتری می پردازیم و در نھایت به ارائه چارچوبی برای اجرای مدیریت دانش مشتری می پردازیم.
در اقتصاد مبتنی بر دانش امروز، مزیت رقابتی، به طور فزاینده ای در تسھيل روندھای اطلاعاتی انجام كار یافت میشود
تا در دسترسی به منابع و بازارھای خاص. پس دانش و سرمایه فكری به عنوان مبنای اوليه دستيابی به شایستگيھای اصلی و راھبردی برای عملكرد برتر مطرح میشوند.
در راستای رسيدن به مزیت رقابتی پایدار نيز توجه به دانش موجود، چگونگی استفاده موثر از آن و ایجاد ساختاری برای استفاده از اطلاعات و دانش جدید امری مھم و حياتی شمرده میشود که سازمانھا باید توجه ویژهای به آن داشته باشند.
مدیریت ارتباط با مشتری از مباحثی است که در اقتصاد جھانی امروز، سازمانھا را به دوباره اندیشی در راھکارھای برقراری ارتباط با دامنه وسيع مشتریان و تسخير این دانش گسترده برانگيخته است.
اما به جرئت میتوان به این نکته اشاره کرد كه برقرای ارتباط موثر با مشتریان بدون به کارگيری مدیریت دانش امكان پذیر نيست.
برای افزایش کارایی و اثربخشی سازمان و اطمينان از ارایه مطلوب کالا و خدمات به مشتریان و کسب رضایت آنان، باید دانش خود را درباره مشتریان مدیریت کنيم. بنابراین مدیریت دانش جزء جدانشدنی مدیریت ارتباط با مشتری است.
در این مقاله برآنيم که به تشریح نقش مدیریت دانش در مدیریت ارتباط با مشتری بپردازیم. حائز اھميت است که پيش از بررسی نقش مدیریت دانش در مدیریت ارتباط با مشتری،
تعاریفی از ھر یك از این مفاھيم ارائه شده است تا اطمينان حاصل شود که فھم مشترکی از ھر کدام از آنھا وجود دارد
● مدیریت دانش
در بازار رقابتی امروز که مشخصه اصلی آن، عدم قطعيت است، شرکتھایی توانایی رقابت را دارا ھستند که دانش جدید را ایجاد، توزیع و آن را تبدیل به کالاھا و خدمات میكند.
بدین ترتيب، دانش برای سازمان، مزیت رقابتی ایجاد میکند و به سازمان، امکان حل مسائل و تصرف فرصتھای جدید را میدھد.
بنابراین دانش نه فقط یك منبع مزیت رقابتی خواھد شد بلكه در واقع تنھا منبع آن می شود.
مدیریت دانش، عناصر کارکردی و مھم زیر را توانمند، پشتيبانی و تقویت میکند:
▪ فرایندھای کشف یا ساخت دانش جدید و پالایش دانش موجود (ایجاد موجودی دانش)
▪ به اشتراک گذاری دانش ميان افراد و در سطح ھمه مرزھای سازمانی (مدیریت کردن جریان دانش)
▪ ایجاد و استفاده از دانش به عنوان بخشی از کار روزانه افراد و به عنوان بخشی از تصميم گيری (کاربردی کردن دانش)
مدیریت دانش به مجموعه فرایندھای اطلاق میشود كه در نتيجه آنھا دانش كسب، نگھداری و استفاده میشود و ھدف از آن بھره برداری ازدارایيھای فكری به منظور افزایش بھره وری، ایجاد ارزشھای جدید و بالا بردن قابليت رقابت پذیری است.
● مدیریت ارتباط با مشتری
مدیریت ارتباط با مشتریان ( CRM ) كه گاھی اوقات از آن به عنوان مدیریت مشتریان، مدیریت ارزش مشتریان، مشتری محوری و یا مدیریت مشتری محور نام برده میشود،
برای مدت زمان طولانی اصطلاح متداول جھت بيان تمایل شركتھا در برقراری ارتباط یك به یك مداوم و ھميشگی با تمام مشتریان بوده است.
در ھمين راستا میتوان به یک نکته مھم اذعان داشت كه شركتھایی كه موفق شدھ اند به صورت موثری مشتریان خود را جذب كرده،
به آنھا خدمات مورد نظر را به بھترین نحو ارائه داده و بھترین مشتریان خود را حفظ می كنند تاثير مثبت این امر را در انتھای مسير سودآوری خود مشاھده كردھ اند.
با ظھور تجارت الكترونيك ( Commerce-E ) و شرایط اقتصادی نوین، توسعه ارتباطات قویتر با مشتریان از اھميت بيشتری برخوردار شده است.
CRM یك استراتژی كاری با این رویكرد است كه با مشتریان متناسب با شرایط و الگوھای رفتاری آنھا ارتباطی پایدار و بلندمدت كه برای ھر دو طرف ایجاد ارزش افزوده كند، برقرار شود.
معمولا استراتژی CRM مبتی بر چھار ھدف اجرایی است:
١ )تشویق مشتریان دیگر شركتھا یا مشتریان بالقوه به اولين خرید از شركت
٢ )تشویق مشتریانی كه اولين خرید را كرده اند به خریدھای بعدی
٣ )تبدیل مشتریان موقت به مشتریان وفادار
۴ )ارائه خدمات با مطلوبيت بالا برای مشتریان وفادار به نحوی كه به مبلغ شركت بدل شوند.
در حقيقت مدیریت ارتباط با مشتری كليه فرایندھا و فناوریھایی است كه سازمان برای شناسایی، انتخاب، ترغيب، گسترش، حفظ و خدمت به مشتری به كار میگيرد.
مدیریت ارتباط با مشتری مدیران را قادر خواھد ساخت تا از دانش مشتری برای بالا بردن فروش، ارائه خدمات و توسعه آن استفاده كنند و سود آوری روابط مستمر را افزایش دھند.
● جریانھای دانش در فرآیند CRM
برای ملموس شدن مفھوم مدیریت دانش مشتری، ما سه نوع جریان دانش را مشخص می کنيم که نقشی حياتی در فعل و انفعال بين شرکت و مشتریان بازی میکنند: دانش برای ، از و درباره مشتری.
در مرحله نخست، برای پشتيبانی از مشتریان در چرخه خریدشان، یک جریان دانش پيوسته که از شرکت به مشتریان ھدایت میشود (دانش برای مشتری) پيش نياز است.
دانش برای مشتریان شامل اطلاعاتی در مورد محصولات، بازارھا و تامين کنندگان است. این بعد دانش ھمچنين برروی درک مشتری از کيفيت خدمات، تاثير میگذارد.
در ھمين زمان، دانش از مشتریان می باید در جھت خلق نوآوری در خدمات و محصول، توليد ایده و بھبود مستمر برای محصولات و خدمات، توسط سازمان به ھم پيوند داده شود.
تسخير کردن دانش مشتری و دخيل کردن مشتریان در فرآیند نوآوری از طرق مختلفی قابل دستيابی است.
برای مثال دانش مشتریان در مورد محصولات، تامين کنندگان و گرایشھای بازار میتواند از طریق مکانيزم بازخورد مناسب برای فراھم کردن یک بھبود سيستماتيک و نوآوری محصولات، استفاده شود.
جمع آوری و تحليل دانش درباره مشتری قطعاً یکی از قدیمی ترین اشکال فعاليت KM در حوزه CRM است.
علاوه بر داده ھای خام مشتریان و معاملات گذشته، دانش در مورد مشتری، نيازھای کنونی مشتریان، خواسته ھای آتی، ارتباط، فعاليت خرید و توانایی مالی را ھم درنظر می گيرد.
دانش درباره مشتریان در فرآیند پشتيبانی و خدمات CRM جمع آوری میشود و در فرآیند آناليز CRM مورد تجزیه و تحليل قرار میگيرد.
● مدیریت دانش مشتری
در نگاه اول CKM ممکن است تنھا نام دیگری برای CRM یا KM به نظر برسد. اما مدیران دانش مشتری در برخی جوانب نيازمند نگرشی متفاوت از شيوه رایج در KM و CRM ھستند.
به عنوان یك مشخصه CRM ، مدیران روابط مشتری پيش از ھمه بر دانش از مشتری تمرکز دارند تا بر دانش درباره مشتری.
به بيان دیگر، سازمانھای باھوش دریافته اند که مشتریانشان آگاهتر از کارمندی ھستند که دانش را از ميان فعل و انفعال مستقيم با مشتری و ھمچنين پرس و جوی دانش در مورد مشتریان از نمایندگان فروش جستجو میکند.
مدیران دانش ھم، بر روی تلاش در تبدیل کارمندان از جمع کنندگان دانش به تسھيم کنندگان دانش تمرکز دارند، این امر معمولا ًتوسط نقشه ھای تسھيم دانش مبتنی بر اینترانت اجرا می شود.
در مقابل تمرکز اختصاصی KM روی تشویق و تقویت روابط مولد و مشارکتی در راستای شعار «اگر ما تنھا میدانستيم که چه میدانيم» CKM بعد دیگری را پيشنھاد میکند
«اگر ما تنھا میدانستيم که مشتریان چه میدانند». اما چرا مشتریان میخواھند دانش خود را برای خلق ارزش برای شرکت تسھيم کنند و سپس برای دانش خود که در محصولات و خدمات شرکت بسط یافته پول پرداخت کنند؟
این امر به تغيير نگرش نسبت به مشتریان به عنوان نھاد دانش باز میگردد. این تغيير نگرش مفھوم گسترده ای دارد.
مھم تر از ھمه مشتری از یک دریافت کننده منفعل محصولات و خدمات آن گونه که در مدیریت دانش سنتی بود، رھا شده است.
ھمچنين مشتری از اسارت در زنجيره برنامه رایج وفاداری مشتری در CRM نيز رھایی یافته است .
CKM ھمچنين در پيگيری اھداف، از KM سنتی، متفاوت است. با در نظر گرفتن اینکه KM به دنبال راندمان و بازدھی سود است (پرھيز از اختراع دوباره چرخ) CKM در راستای نوآوری و پيشرفت است.
مدیران دانش مشتری در جستجوی فرصتھای مشارکت با مشتریان به عنوان با ھم سازندگان ارزش سازمان، ھستند.
این امر ھمچنين در مقایسه با تمایل نگھداشتن و پرورش پایگاه مشتری موجود در CRM ، قابل مشاھده است.
ضرب المثل معروف CRM که میگوید «حفظ کردن مشتری ارزانتر از یافتن آن است» به یاد می آید. متاسفانه در دورهای که محصولات رقبا که اغلب نيز تقليد ھستند،
تنھا به فاصله چند کليک از مشتری قرار دارد، حفظ مشتری به شدت سخت میشود. به ھمين سبب، مدیران دانش مشتری کمتر نگران حفظ مشتریان ھستند.
در مقابل آنھا بر روی چگونگی توسعه و پيشرفت سازمان با به دست آوردن مشتریان جدید و با به کارگيری گفتگوی فعال و ارزش افزا با آنھا متمرکزند.
چگونه مدیران دانش مشتری، نوآوری و پيشرفت را خلق میکنند؟ آنچنان كه آنھا دریافته اند دانش تنھا در کارکنان وجود ندارد
بلکه در مشتریان نيز ھست که ما را به خلق ارزش از نوآوری و پيشرفت، بيش از صرفه جویی ھزینه در KM سنتی ھدایت میکند.
مدیریت دانش، یکپارچگی بين گروھھا و بخشھای جدا از ھم را در یک محيط ارتباط با مشتری آسان تر میسازد.
این گروھھا و بخشھای جدا از ھم ممکن است در واحدھای کاری، تجاری یا در موقعيتھای جغرافيایی متفاوتی باشند.
مدیریت دانش جریانی از دانش حول موضوعات مشتری را بين گروھھای کاری آسانتر میسازد و بدین وسيله با یکپارچه سازی دانش مرتبط با مشتری به سرعت و کارایی در رسيدن به آن نقش عمدهای دارد.
مدیریت دانش چشم اندازی برای مشتری بدون توجه به زمينه تخصصی از کاربرد دانش مورد نظر، مکانی که دانش کشف شده یا چگونگی استفاده از آن برای مشتری ایجاد می کند.
مدیریت دانش با شفاف کردن دانش مورد نظر در فرایندھای یکپارچه سازی دانش تاثير بسزایی دارد .
مدیریت دانش در مواردی که کارکردھای مختلف در سازمان از ارتباطات و گردش دانش جلوگيری میکند، بسيار مفيد واقع شده اند.
به طوری که با ثبت کردن دانش مشتری و به اشتراک گذاشتن آن از یک نقطه مرکزی، به طور چشم گيری منجر به افزایش کيفيت و سرعت در تصميم گيری و خدمت دھی به مشتری میشود.
در محيط مدیریت ارتباط با مشتری، مشارکت رایج است و این در نتيجه گسترش تحقيقات و فعاليتھای سازمان در سرتاسر مرزھای جغرافيایی حاصل میشود.
این سازمانھا از مشارکت در شکلی از ارتباطات مجازی درونی و بيرونی استفاده میکنند تا محصول، سھم و قدرت نفوذ دانش مشتری را حفظ كنند.
مدیریت دانش تکنولوژی، فرایندھا و زمينه ھایی برای اظھار مشارکت در اختيار سازمان قرار میدھد به گونه ای که محلھای تبادل دانش از نظر امنيتی با استفاده از تکنولوژی در اختيار گذاشته شده بسيار قابل اطمينان است.
برنامه ھای مدیریت دانش فرایندھا، سيستم ھای مدیریت دانش را به گونه ای سازماندھی میکنند که ھمه دانشھای پایه ای و زیرمجموعه در زمينه ھای مورد نياز به آسانی قابل دسترسی باشند و در نتيجه به ارزش افزودهای برای سازمان منجر شود.
مدیریت دانش، ابزارھا، فرایندھا و زمينه ھایی را برای کارمندان فراھم میکند تا دانش را بر اساس نياز مشتری به اشتراک بگذارند.
کارمندان به کمک مدیریت دانش به ارزش دانش یکپارچه شده مشتریان پی می برند و از این طریق میتوانند به مشتریان ارزشمندتر خدمات کاملتری ارائه کنند.
بنابراین مدیریت دانش به عنوان وسيله ای در محيط مدیریت ارتباط با مشتری به خدمت میپردازد.
با نگاھی به مباحث بالا میتوان نتيجه گرفت كه انتظار ما از مدیریت دانش مشتری، خلق بيشترین ارزش از دانش و مدیریت دانش در یک سطح استرتژیک است.
نقشه فرآیند CRM
در این بخش یک نقشه فرآیند که فرآیندھای کسب و کار مرتبط با CRM و KM را در بر میگيرد، ایجاد میکنيم. این نقشه، نتيجه تحقيقات مداوم برای ترکيب تلاشھای ادراکی تئوری و تلاشھای عملی است.
نقشه فرایند، شامل تمام فرآیندھای شناخته شده کسب و کار که با اجرای موفقيت آميز CKM در سازمان مرتبط بوده اند است. یک مشخصه مھم نقشه این است که بر اساس نيازھا و خواسته ھای مشتری است.
● چارچوب پيشنھادی برای اجرا
ما چھار پيشنھاد برای بھبود موفقيت آميز فرآیندھای CRM توسط KM بر اساس مفاھيم کسب و کار ارائه میدھيم.
این پيشنھادھا میتوانند در یک چارچوب مدیریتی برای پياده سازی استراتژی CRM مبتنی بر دانش، فرآیندھا، سيستمھا و تغيير مدیریت سازمان دھی شود.
این چارچوب میتواند به عنوان یک راھنما برای متخصصان مورد استفاده قرار گيرد و به موجب آن به کم کردن شکاف بين منافع شناخته شده تئوری و دست يافته ھای عملی از اجرای CKM کمک كند.
اجزای چارچوب پيشنھاد شده میتوانند به شکل زیر نشان داده شوند:
▪ استراتژی ـ درک دانش مشتری به عنوان یک منبع با ارزش در نوآوری محصول و بھبود فرآیند.
برای تحت کنترل درآوردن پتانسيل فرآیندھای CKM و پشتيبانی از سيستم ھای مناسب، مدیریت ارشد میباید مشتریان را به عنوان یک منبع با ارزش دانش بشناسد.
▪ فرآیندھا ـ تطبيق دادن فعاليتھای KM با فرآیندھای CRM یكپارچه سازی فرایندھای حمایتی KM با عملكرد حقيقی مدیران روابط، موجب قدرتمند شدن فرایندھای CRM توسط دانش مشتری میشود.
به بيان دیگر پيامد در نظر گرفتن KM به عنوان وظيفه ای جداگانه، كاھش كارایی است. بر این اساس، بھترین شيوه برای مدیریت كارامد دانش، یكپارچه سازی نامرئی آن با فرایندھای اصلی است.
▪ سيستم ھا- ایجاد یک مخزن دانش یكپارچه در محدوده سازمان
دیدگاھی یكپارچه از داده ھای مرتبط با مشتری به علاوه مجموعه ای از سيستم ھای مرتبط، یك فاكتور حياتی موفقيت است.
یك مخزن مركزی دانش میتواند به ما در فایق آمدن بر مرزھای منطقه ای و تفكيك بين واحدھای كاری كمك كند.
انبار دانش ھمچنين یك پيش نياز حتمی برای برقراری ضوابط و معيارھا برای ارزیابی ارزش مشتری و رقابت بازاریابی در گروھھای مختلف محصولات است.
▪ تغيير مدیریت- تشویق مدیران روابط برای تسخير و انتشار دانش مشتری
علاوه بر درك مشتری به عنوان یك منبع ارزشمند دانش، مدیریت ارشد برای تشویق یك فرھنگ سازمانی كه كاركنان در آن برای تسھيم دانش «برای، از و درباره» مشتریان با یكدیگر و استفاده از دانش فراھم آورده شده توسط دیگران برانگيخته شوند، تلاش می كند.
● نتيجه گيری
CRM به طور سنتی به عنوان ابزاری برای ارتباط دادن مشتریان به شركت توسط برنامه ھای وفاداری مختلف معروف است،
اما شاید بزرگترین منبع ارزش را كنار گذاشته بود: دانش موجود در مشتریان. زمانی كه ھر دوی KM و CRM برای به دست آوردن دانش مشتری متمركز میشوند،
مدیریت دانش مشتری، به عنوان یك فرایند استراتژیك در سازمانھایی كه مشتریان خود را از دریافت منفعلانه محصولات و خدمات فراتر برده و با دادن اختيار به عنوان شركای دانش، در نظر می گيرند، ظھور میكند.
چارچوب مطرح شده در این مقاله برای اجرای مدیریت دانش مشتری، متخصصان را در به كارگيری موفقيت آميز دانش برای، از و درباره مشتری در جھت نيل به كارائی بيشتر نوآوریھای CKM یاری میكند.
لازم به ذکر است که در این راه و برای به خدمت گيری تمامی دانش مشتری، مدیریت ھر سه جریان دانش بطور ھمزمان ضروری است.
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش هشتم) فکرتان را عوض کنید _مانند یک نابغه فکر کنید کاري...
- ده نکته کلیدی در اجرای موفق CRM CRM 1 تعریف صریح مشکل سازمان، فواید موردنظر و ابزارهاي...
- مدیریت ارتباط با مشتری(بخش دوم) ادامه مبحث مدیریت ارتباط با مشتری بخش دوم مدیریت قیف...
- مدیریت ارتباط با مشتری(بخش اول) بخش اول معرفی CRM در بحت مدیریت ارتباط با مشتری...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.