فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش پنجم)
تنها محدودیت تحقق بخشیدن فردا، تردیدهاي امروز ماست. بیایید با ایمان راسخ به جلو حرکت کنیم.
-فرانکلین دیلائو روزولت
واقعیت بزرگ
«می توانید آنچه را که نیاز دارید، بیاموزید.می توانید به همه هدفهایتان جامه عمل بپوشانید»این اصل راهی در اختیار شما می گذارد تا کنترل کامل آینده خود را در اختیار بگیرید.
وقتی جوان بودم و تلاش می کردم، وقتی شکست می خوردم و ناراحت می شدم، این اصل زندگی مرا متحول ساخت.
به عنوان یک قاعده کلی، کسی باهوش تر از شما نیست، کسی بهتر از شما وجود ندارد. صرف اینکه کسی موفق تر و بهتر از شما کار می کند، بدین معنا نیست که او از شما بهتر است.
تنها معنایش این است که آموخته در زمینه خاصی قبل از شما راه موفقیت را شناسایی کند. و هر کاري که دیگران کرده اند شما هم به احتمال زیاد می توانید انجام بدهید. محدودیتها اندك اند.
این قاعده راحتی نیست، اما شخصاً ساده است. شما هم می توانید براي رسیدن به هدفهایتان آنچه را که لازم دارید، بیاموزید.
وقتی این ایده را آموختم، دیگر از تغییر شغل دادن هراسی به دل راه ندادم.
آموختم چگونه آگهی هاي تجاري بفروشم، چگونه دیگران را به سرمایه گذاري علاقه مند کنم، چگونه اتومبیل و مبلمان اداري بفروشم.
در بنگاههاي معاملات ملکی کار کردم. بعد به کار واردات و توزیع روي آوردم.مدتی بانکداري کردم، در صنعت چاپ بودم، مشاوه کردم و سرانجام به ایراد سخنرانی و نوشتن کتاب و ضبط نوار و آموزشهاي شرکتی روي آوردم.
آنچه را که نیاز دارید، بیاموزید
هر بار به زمینه کاري جدیدي وارد شدم، درباره آن رشته کاري آنچه را که می توانستم، آموختم. و بعداً آموخته هایم را در اسرع وقت به کار گرفتم.
ابتدا، به سروقت کتابهاي کتابخانه محلی رفتم. بعد کتابهاي مورد نیازم را خریداري کردم و براي خود کتابخانه شخصی درست کردم. به هر نواري که به دردم می خورد گوش دادم.
در هر همایشی که لازم بود شرکت کردم. وقتی 31 ساله بودم، خود را براي ورود به دانشگاه و درس خواندن آماده کردم.
هزاران ساعت درس خواندم و مطالعه کردم تا در زمینه بازرگانی مدرك گرفتم. نظریه هاي اقتصادي خرد و کلان را آموختم، آمار و احتمالات را یاد گرفتم، بر علوم مدیریت و حسابداري آگاهی پیدا کردم.
بازاریابی را مطالعه کردم، با برنامه ریزي استراتژیک آشنا شدم. متعهد شدم که چیز یاد بگیرم.
راز بزرگ
فکر کردم که دیر به مهمانی آمده ام، فکر کردم همه می دانند که یادگیري کلید موفقیت در آینده است.وقتی به اطرافم نگاه کردم، دیدم تنها معدودي کار مرا می کنند.
اغلب اشخاص با نومیدي کارشان را دنبال می کردند. کارهایی را که دوست نداشتند، انجام می دادند، حقوقی به مراتب کمتر از آنچه استحقاق داشتند دریافت می نمودند.
توانستم به آنها راه را نشان بدهم. به هر کسی که گوش شنوا داشت، آموختم که براي رسیدن به هدفهایشان آنچه را که لازم دارند، می توانند بیاموزند.
محدودیتی در کار نبود، اما به نظر می رسید که تنها معدودي گوش شنوا دارند.
دلیل براي همه چیز
ما در جهان نظم داري زندگی می کنیم. هر اتفاقی به دلیلی می افتد.وقتی دیدم اطرافیانم علاقه اي براي تغییردادن زندگی خود ندارند، سعی کردم دلایل این رفتار آنها را پیدا کنم. و آنها را پیدا کردم.
روانشناسان و پژوهشگران سالها درباره روانشناسی موفقیت و شکست بررسی کرده اند.همه آنها به این نتیجه رسیدند که دو مانع مهم ذهنی وجود دارد که دستیابی به موفقیت را از بین می برد.
اولی، آن چیزي است که دکتر مارتین سلیگمن، استاد دانشگاه پیسیلوانیا، در کتاب خوش بینی فرا گرفته شده، آن را «درماندگی آموخته شد» نام داده است.
با توجه به بررسیهاي او، 80 درصد مردم با این مشکل رو به رو هستند.براي جمع کثیري از مردم این بزرگ ترین مانع آنها براي دستیابی به موفقیت است.
احساس گیرافتادگی
در نتیجه تجارب دوران کودکی، بخصوص در اثر انتقادهاي مخرب و تجربه هاي شکست و ناکامی اولیه، اشخاص به موقعیتی می رسند که فکر می کنند نمی توانند در زندگی خود تغییر به وجود آورند، و یا در زمینه هاي دیگري دست به کار شوند.
جمع کثیري از مردم احساس می کنند که اتفاقات بر سر آنها خراب می شود. احساس می کنند براي تأثیرگذاري در بهتر کردن زندگی شان کاري از آنها ساخته نیست ناتوانی فراگرفته شده ناشی از صرف فعل «نتوانستن» است
. اشخاص احساس می کنند نمی توانند از وزن بدن خود بکاهند، نمی توانند شغل بهتري پیدا کنند، نمی توانند روابطشان را تغییر دهند یا آنها را بهتر بکنند، نمی توانند بر درآمدهاي خود بیفزایند، نمی توانند دانش و مهارت بیشتري پیدا کنند، نمی توانند بسیاري از کارهاي مورد علاقه شان را انجام بدهند.
در گذشته بارها ناکام شده اند و در نتیجه باور کرده اند نمی توانند زندگی شان را به شکلی که می خواهند تغییر بدهند.
زندگی اینها این گونه است که صبح از خواب بیدار بشوند، به سر کارشان بروند، با همکارانشان حرف بزنند، دوباره به خانه برگردند، شامشان را بخورند، چهار یا پنج ساعت تلویزیون تماشا کنند و دوباره به رختخواب بروند.
دام راحتی خیال
شرایط ذهنی دیگري که اشخاص را به عقب نگه می دارد قرار گرفتن در حیطه راحت یا راحتی خیال است. انسانها مخلوق عادت هستند.
فعالیتی را شروع می کنند و بعد نمی خواهند تغییري در آن به وجود آورند. دیري نمی گذرد که اینها از تغییر می ترسند.
گیر می کنند و هر چه بیشتر در این حالت باقی بمانند، دشوارتر می تواند زندگی شان را تغییر بدهند. ناتوانی فراگرفته شده، به همراه راحتی خیال، اشخاصی را تحویل جامعه می دهند که ضعیف و درمانده هستند.
اینها نمی توانند در زندگی خود تغییر معنی داري به وجود آورند. شخص در این زمان مترصد امنیت است و دنبال فرصت مناسب نمی گردد. او خود را قربانی حوادث ارزیابی می کند.
محدودیت واقعی در کار نیست
اما واقعیت این است که براي کاري که می توانید انجام دهید محدودیتی در کار نیست. در محدوده عقل و منطق، هر کاري را که دیگران انجام داده اند، شما هم می توانید انجام بدهید.
این حقیقت که می توانید هدف روشنی براي خود در نظر بگیرید بدین معناست که به احتمال زیاد از توانمندي فراوانی براي دستیابی به آن برخوردارید.
طبیعت به شما، بدون اینکه استعداد انجام دادن کاري را بدهد، اشتیاق سوزان براي رسیدن به خواسته هایتان نمی دهد.
اگر به زندگی خود فکر کنید، به یاد می آورید آنچه را که به واقع می خواستید و براي به دست آوردنش تلاش کردید، به آن دست یافتید.
بزرگ ترین دشمنان ما
دو عامل مهمی که به احساس یأس و درماندگی منتهی می شوند و مترصد آرامش خیال می گردند، ترس و جهل اند.
ترس بزرگ ترین دشمن شماست و همیشه هم بوده است. هراس و تردید به خود مانع از آن می شوند که به رؤیاهاي بزرگ بیندیشید و به هدفهاي بزرگ دست پیدا کنید.
به نظر می رسد هر چه درباره موضوعی کمتر بدانید، هراس بیشتري پیدا می کنید که در آن زمینه کاري صورت دهید.
جهل و نادانی مانع از آن می شوند تا کاري را بهتر از آنچه امروز انجام می دهید انجام بدهید. ترس و جهل یکدیگر را تقویت می کنند. اینها تأثیر متقابلشان سبب می شود که با فلج ذهنی رو به رو گردید.
اما به کشف حیرت انگیزي توجه کنید. کسب علم و اطلاع درباره هر موضوعی بر اعتماد به نفس شما می افزاید و از هراس شما در آن زمینه می کاهد.
وقتی دانش یا مهارت شما افزایش پیدا می کند، به موقعیتی می رسید که دست به کار شوید و تغییر لازم را در خود ایجاد کنید.نداشتن علم و اطلاع مانع از آن می شود که براي تغییردادن شرایط کاري صورت دهید.
هراسهایتان را خنثی کنید
پادزهر هراس و جهل، آرزو و دانش است. تنها محدودیتی که با آن رو به رو هستید، شدت میل و آرزوي شماست.
اگر به واقع خواهان چیزي باشید، محدودیتی براي آنچه می توانید به دست آورید وجود نخواهد داشت. و هر چه بیشتر درباره این موضوع بدانید، میل شما براي انجام دادن کاري در آن زمینه بیشتر می شود.
وقتی علم و اطلاعتان افزایش پیدا می کند، اعتماد به نفس بیشتري به دست می آورید که می توانید آن کار را انجام بدهید.
وقتی بر میزان میل و آرزوي خود می افزایید و علم و اطلاعتان را بیشتر می کنید، اثرات خود محدود کننده هراس و جهل را خنثی می کنید.
همراه با میل و آرزو و دانش سرانجام جاي ترس و جهل را با شجاعت و اعتماد به نفس تغییر می دهید.
هر چه درباره چیزي که برایتان مهم است بیشتر بیاموزید، شجاع بیشتري براي دستیابی به آن پیدا می کنید و با اطمینان بیشتري براي دستیابی به هدفتان حرکت می کنید.
شما مسئول هستید
عمده ترین راه گشاي زندگی من زمانی به دست آمد که دانستم می توانم آنچه را که براي رسیدن به هدفم لازم دارم، بیاموزم.
دومین راه گشاي زندگی من زمانی حاصل شد که دانستم در قبال خودم و آنچه برایم اتفاق می افتد مسئول هستم.
دانستم قرار نیست کسی براي من کاري بکند. اگر چیزي را می خواهم، خود من مسئول هستم که براي تحقق آن خواسته تلاش کنم.
همه چیز به ذهن شما بستگی دارد
راه گشاي سوم زمانی وارد عمل شد که دانستم زمینه ساز همه چیز ذهن است. هر کاري را که بکنید، با اندیشه اي آغاز می شود.
اگر می خواهید چیزي را در بیرون از خود تغییر بدهید، ابتدا باید اندیشه درون خود را تغییر بدهید. براي تغییردادن زندگی خود ابتدا باید فکرتان را تغییر بدهید.
شما با جریانی پیوسته از اندیشه، احساس و تصاویري که از ذهنتان می گذرد دنیایتان را خلق می کنید.شما با فکر و اندیشه فعلی خود می توانید آینده خود را رقم بزنید.
قانون باور
به خاطر داشته باشید، آنچه را که با احساستان باور کنید، تحقق پیدا می کند. هر چه شدت باورتان بیشتر باشد، احساس بیشتري انباشت می کنید و این تأثیر بیشتري بر رفتار شما باقی می گذارد.
اگر قطعاً بر این باور باشید که براي موفقیت خلق شده اید و در هر شرایط به این باور بچسبید، هیچ عاملی نمی تواند مانع از آن شود که به موفقیت مورد نظرتان دست پیدا نکنید.
اگر قطعاً معتقد باشید که انسان خوبی هستید و از توانمندیهاي سطح بالا بهره دارید، این باور شما به تحقق می پیوندد.
می توانید با نگاه کردن به کاري که انجام می دهید به باورهاي خود پی ببرید. رفتار بیرونی شما نماد باورهاي درونی شماست.
یکی از بهترین راههاي پی بردن به باورهاي راستین خود این است که ببینید وقتی عصبانی، ناراحت و یا تحت فشار هستید، چگونه رفتار می کنید.
قانون انتظارات
قانون انتظارات می گوید آنچه را که با اطمینان انتظار داشته باشید، تحقق پیدا می کند. انتظارات شما نگرشهاي شما را مشخص می سازد و سبب می شود که دیگران با شما به گونه اي رفتار کنند تا آنچه را در ذهن می پرورانید تحقق بخشید.
اگر انتظار داشته باشید که موفق شوید، سرانجام به موفقیت خواهید رسید. اگر انتظار داشته باشید که مشهور و سعادتمند شوید، مشهور و سعادتمند می شوید.
اگر انتظار داشته باشید سالم و موفق شوید، سالم و موفق خواهید شد. همیشه مثبت بیندیشید و مثبت حرف بزنید.
همه روزه صبح خود را با این عبارت شروع کنید «معتقدم امروز اتفاق بسیار جالبی خواهد افتاد» و بعد در تمام مدت روز بهترینها را انتظار داشته باشید.
این را هم بدانید هر اتفاقی، خوب یا بد، که برایتان بیفتد جنبه هاي مثبتی با خود دارد. وقتی با این نگرش با زندگی برخورد می کنید، از ثمرات و اثرات آن شگفت زده می شوید.
انتظار مثبت
اشخاص موفق از خود انتظار مثبت دارند. انتظار دارند که پیشاپیش موفق شوند و بیشترمواقع این اتفاق می افتد.
انتظار دارند که فروش بیشتري بکنند، انتظار دارند از هر تجربه درس ارزشمندي بیاموزند. انتظار دارند که سرانجام به هدفهایشان دست پیدا کنند.
بهترین راه براي پیش بینی آینده، خلق کردن آن است. هر طور که به آینده نگاه کنید، همان اتفاق می افتد.
اگر فرض را بر این بگذارید که از هر تجربه و حادثه اي در آینده بهره خواهید گرفت، این اتفاق برایتان می افتد. این گونه شادتر و خوش بین تر می شوید.
قانون جذابیت
قانون جذابیت به اعتماد بسیاري از مردم مهم ترین قانون است که موفقیت و شکست را رقم می زند. این قانون می گوید شما یک آهن رباي زنده هستید و اشخاص و شرایطی را به زندگی خود جلب می کنید که با افکار غالب شما هماهنگی داشته باشد.
براساس این قانون، هر چه درباره چیزي که می خواهید بیشتر فکر کنید، با احتمال بیشتري به آن دست پیدا می کنید.
هر چه مطمئن تر شوید که به هدف خود در زندگی دست خواهید یافت، این اتفاق با احتمال بیشتري روي خواهد داد شما در حکم آهن ربایی هستید که آنچه را بخواهید، به خود جلب می کنید.
قانون همخوانی و مطابقت
این قانون می گوید دنیاي بیرون شما نمودي از دنیاي درون شماست.به آنچه در پیرامون خود نگاه کنید، در واقع چیزي از آن در درونتان وجود دارد.
دنیاي بیرونی ثروت، کار، روابط و سلامتی، تصاویر دورنی شما را منعکس می کنند. چیزي نمی تواند به طور دائم در زندگی شما باقی بماند، مگر آنکه در درون خود آن را بخواهید.
براي داشتن روابط خوشایند تر، باید به دیگران بیشتر محبت بکنید. تنها در اندیشه هم کافی نیست، باید از صمیم قلب دیگران را دوست بدارید.
وقتی از درون انسان مهربان تري شوید، دنیاي روابط شما تغییر خواهد کرد و گاه این تغییر بلافاصله اتفاق می افتد.
براي اینکه در دنیاي بیرون به لحاظ مالی موفق تر شوید، باید در درون خود موفق تر گردید. براي اینکه به سلامتی بیشتري برسید، باید در ذهن خودتان را موفق ببینید.
دکتر ویلیام جیمز، استاد دانشگاه هاروارد، در سال 1905 ، گفت «بزرگ ترین انقلاب نسل من کشف این نکته است که اشخاص با تغییر دادن نگرش ذهنی خود، می تواند جنبه هاي بیرونی ذهن خود را تغییر بدهند»
سررشته امور زندگی خود را در دست بگیرید
تنها یک چیز است که بر آن کنترل کامل دارید و آن محتواي ذهن شماست. تنها شما هستید که می توانید تصمیم بگیرید که به چه موضوعی می خواهید فکر کنید.
این قدرت، این کنترل، تنها چیزي است که براي خلق یک زندگی عالی براي خودتان به آن احتیاج دارید.
قوانین باور، انتظارات، جذابیت و همخوانی اگر به درست و آگاهانه به کار گرفته شوند، زندگی شما را متحول می سازند.
وقتی اندیشه خود را درباره هدفهایتان تغییر بدهید، باورها و اقداماتتان تغییر خواهند کرد. متوجه خواهید شد براي تحقق بخشیدن به خواسته هاي خود کارهاي بیشتري را که به آن احتیاج دارید، انجام می دهید.
شما پیوسته امیدوار می شوید که اتفاقات خوشایندي برایتان بیفتد، و این اتفاق هم می افتد. شما اشخاص و موقعیتهاي عالی را به خود جلب می کنید.دنیاي بیرون شما با دنیاي درونتان همخوانی و مطابقت پیدا می کند.
انسانهاي موفق از نگرش ذهنی مثبت برخوردارند. انسانهاي موفق و ثروتمند ذهنیت موفق و ثروتمند دارند.
اشخاص مهربان، صبور و آرام که با دوستان، آشنایان و افراد خانواده خود رابطه خوبی دارند، در اندیشه و ذهن خود مهربان و پر محبت هستند.
وقتی همان ذهنیت اشخاص موفق را در خود ایجاد کنید، به زودي به نتایج و تجربه هاي آنها دست پیدا می کنید.
از همان جایی که هستید شروع کنید
ممکن است فکر کنید که از تحصیلات، فرصتهاي مناسب و یا منابعی که سایر موفقها از آن برخوردارند بهره اي ندارید. نگران نباشید.
واقعیت این است که اغلب مردم با امتیازات محدودي شروع می کنند. حکایت موفق ترین انسانها، حکایت کسانی است که با هیچ شروع کردند و به نتایج ارزشمند رسیدند.
من قبلاً به حال خودم تأسف می خوردم براي اینکه در حالی به دوران بیست سالگی پا گذاشتم که بی پول بودم و تحصیلات خوب هم نداشتم، بعد دانستم که اغلب مردم بدون پول شروع می کنند.
بیشترین مطالبی که در دانشگاهها درس می دهند، به درد همان دانشگاهاي می خورد. وقتی از دانشگاه بیرون می آیید، دیگر آنها به دردتان نمی خورند.
بعد از آن جهت به حال خود تأسف خوردم که دیدم از استعداد طبیعی که از آن بهره بگیرم نصیبی ندارم. نمی توانستم شغل خوبی پیدا کنم.
بعد فهمیدم اغلب مردم در این زمینه هم حال و روز مرا دارند. دانستم اغلب مردم بارها و بارها تلاش می کنند و شکست می خورند تا سرانجام به موفقیت می رسند.
واقعیت این است که براي رسیدن به آنچه میخواهید،بایدتلاش کنید وبدانید که سرانجام به خواسته خود میرسید.همه درهمین شرایط هستند
دنیاي شگفت انگیزي داریم
امروزه در دنیاي شگفت انگیزي زندگی می کنیم. احتمالاً این بهترین دوران زندگی بشر است. در مقایسه با هر زمانی، فرصتهاي مناسب بیشتري در اختیار دارید.
هیچ محدودیتی براي رسیدن به خواسته هایتان وجود ندارد. تنها محدودیت آن محدودیتی است که خودتان براي خودتان در نظر می گیرید.
احساس درماندگی فراگرفته شده و توجه به خیال راحت دو مانع مهمی هستند که نمی گذارند فکرتان را تغییر بدهید.مانع از آن می شوند که در رؤیاهاي بزرگ فرو بروید و هدفهاي عالی براي خود در نظر بگیرید.
راه غلبه بر هراس و جهل، میل و آرزو و دانش است. دو کیفیت مهمی که از داشتن آرزو و دانش نشئت می گیرند شجاعت و اعتماد به نفس هستند که براي تحقق بخشیدن به هر خواسته اي به آن نیاز دارید.
با تبدیل کردن رؤیاها به هدفها، به آنها تحقق می بخشید.آنچه را که به واقع می خواهید، مکتوب می کنید، زمانی براي تحقق آن در نظر می گیرید و درباره تلاشی که براي تحقق هدفتان لازم دارید تصمیم می گیرید.
هدف و برنامه دستیابی به این هدف را مکتوب کنید و بعد همه روزه براي رسیدن به آن کاري صورت دهید. پیشاپیش مصمم شوید که در هیچ شرایطی دست از تلاش برنخواهید داشت و هرگز تسلیم نخواهید شد.
پیشرفت کنید، بهانه سازي نکنید
مارك تواین زمانی نوشت :« براي شکست یک هزار بهانه می آورند، اما هرگز یک دلیل خوب ارئه نمی دهند» وقتی بهانه آوردن را متوقف کردم، شروع به پیشرفت کردم. وقتی دیگران را سرزنش نکردم و به حال خود تأسف نخوردم، به فکرم رسید
اقداماتی می توانم انجام دهم که به موقعیت بهتري برسم. وقتی شروع به هدف گذاري کردم و براي تحقق آنها تلاش نمودم، احساس کردم سررشته امور زندگی ام را در دست گرفته ام.
وقتی آنچه را که باید یاد می گرفتم شروع به یادگیري کردم، در سایر زمینه هاي زندگی ام موفق تر شدم.و وقتی دستیابی به هدفهایم شروع شد، طرز فکرم به کلی تغییر کرد.
تغییر دادن زندگی
موفقیت موضوعی مربوط به درون است. موفقیت حالتی از ذهن است. در درون شما شروع می شود و به زودي در دنیاي بیرون شما منعکس می گردد.
وقتی فکرتان را تغییر می دهید و بهتر می کنید، به انسان بهتري تبدیل می گردید. با داشتن رؤیاهاي بزرگ، با در نظر گرفتن آینده اي جالب، تبدیل به یک رهبر می شوید.
با مکتوب کردن هدفها و برنامه ریزي براي تحقق آنها، سررشته امور زندگی تان را در دست می گیرید.با رعایت توصیه هاي این کتاب، متوقف ناشدنی می شوید.
تمرینات عملی
1_ از امروز تصمیم بگیرید و مصمم شوید که 100 درصد مسئولیت در قبال زندگی خود را به دست بگیرید.به جاي بهانه آوردن، تصمیم بگیرید که پیشرفت کنید.
2_ یک مورد را که در آن از واژه «نمی توانم» استفاده می کنید، شناسایی نمایید. حالا به این موضوع توجه کنید که تنها محدودیت موجود چیزي است که در ذهن شما وجود دارد
3_در کدام بخش یا بخشهایی از زندگی به قدري موفق شده اید که حاضر نیستید از این خیال راحت بیرون بیایید.
04 زمینه اي را شناسایی کنید که هراس و تردید مانع از آن می شوند که نتوانید به خواسته خود برسید. تصور کنید که در این زمینه خاص موفقیت شما تضمین شده است. حالا چه کاري را به شکل متفاوت انجام می دهید؟
05 از کدام بهانه براي توجیه تصمیم گیري نکردن و یا دست به کار نشدن براي رسیدن به هدفهایتان استفاده می کنید؟ اگر بهانه هایتان درست نبودند، چه اتفاقی می افتاد؟
06 میل و آرزو و دانش پادزهر هراس و تردید هستند. چه می توانید بکنید تا بلافاصله بر میزان دانش خود بیفزایید تا کاري را که لازم است، انجام بدهید؟
07 زمینه مهم و کلیدي زندگی خود را که با اندیشه خود خلق کرده اید شناسایی کنید. چگونه می توانید با تغییر دادن اندیشه خود در این زمینه موفق تر گردید؟
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش ششم) فکرتان را عوض کنید کیفیت زندگی یک شخص را عمق...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش نهم) فکرتان را عوض کنید _ از نیروهاي ذهنی خود استفاده...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش دهم) فکرتان را عوض کنید _ اندیشه خود را در خدمت...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش چهارم) فکرتان را عوض کنید، تصمیم بگیرید و ثروتمند شوید اندیشه...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.