فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش دوازدهم)
تنها معیار راستین موفقیت، نسبت میان کاري که می توانسته انجام بگیرد و کاري است که انجام گرفته است.
اچ.جی.ولز
قانون مطابقت و همخوانی شاید مهم ترین قانون در تعیین موفقیت یا شکست ما در زندگی است. همان طور که در فصلهاي قبلی توضیح دادیم، این قانون می گوید که دنیاي بیرون شما بازتابی از دنیاي درون شماست.
می گوید آنچه در درون شماست، به زودي در بیرون از شما تجلی خواهد گردید.وقتی فکرتان را عوض کنید، زندگی تان تغییر می کند.
این قانون در مورد هر کاري که بکنید مصداق دارد. دنیاي درون دانش و تدارك شما، موفقیت شما را در زندگی شغلی تان رقم می زند.
نگرش داخلی و درونی شما در قبال سلامتی، شرایط جسم فیزیکی شما را مشخص می سازد.انتظارات و توقعات درونی شما، رفتار و نگرشهاي شما را در قبال دیگران تعیین می کند. دنیاي بیرون شما همیشه بازتاب دنیاي درون شماست.
خوشبختی هدف اصلی است
ارسطو، که شاید بتوان او را بزرگ ترین فیلسوف دانست، بیش از 2,300 سال قبل نوشت که هدف اصلی اقدامات انسان رسیدن به احساس خوشبختی است.
او معتقد بود هر کاري که انسان می کند براي دستیابی به نوعی از خوشبختی است. انسانها در مواقعی موفق می شوند و در مواقعی موفق نمی شوند، اما خوشبختی همیشه هدف اصلی آنهاست.
ارسطو معتقد بود که هر اقدام و عمل قدمی در جهت رسیدن به خوشبختی است. مثلاً شما خواهان آن هستید که شغل خوبی پیدا کنید.چرا؟
براي اینکه درآمد خوبی داشته باشید. چرا؟ براي اینکه خانه راحت و اتومبیل خوبی داشته باشید.چرا؟ براي اینکه بتوانید روابط و خانواده خوب داشته باشید. چرا؟
براي اینکه زندگی شما در خانه تان خوب باشد. چرا؟ براي اینکه بتوانید شاد و سعادتمند باشید. هر کاري که شما و دیگران بکنید، براي رسیدن به خوشبختی است.
نقش خوبیها
فکرتان را عوض کنید.یکی از بزرگ ترین فراستهاي ارسطو در زمینه موفقیت این نتیجه گیري او بود:«تنها آدمهاي خوب می توانند به سعادت برسند، و تنها بافضیلتها می توانند خوب باشند.»
این یکی از مهم ترین ملاحظات در تاریخ اندیشه و تجربه انسانی است «تنها آدمهاي خوب می توانند به سعادت برسند، و تنها با فضیلتها می توانند خوب باشند.»
آنچه من در سالها بررسی در زمینه فلسفه و روانشناسی دریافته ام این است تنها اشخاصی که درون خوب دارند، می توانند به سعادت و خوشبختی برسند.
من طی سالها مطالعه در زمینه کیفیات اعتماد به نفس دریافته ام تنها مردان و زنانی که داراي ارزشهاي روشن و مثبت هستند، می توانند اعتماد به نفس داشته باشند و با هر چه در زندگی شان اتفاق می افتد برخورد مؤثر بکنند.
سریع ترین راه رسیدن به اعتماد به نفس این است که ارزشها و اعتقادات خود را بشناسید و براساس آنها زندگی کنید.
راه حل همه مسائل انسانی بازگشت به ارزشهاست.علت اصلی ناخشنودیها و استرسها در این است کاري بکنیم که بدانیم از آنچه درست است فاصله دارد.
استحکام شخصیت ضروري است
فکرتان را عوض کنید.مهم ترین کیفیت براي رسیدن به خوشبختی کیفیت استحکام شخصیت است. ارسطو می گفت تنها زندگی مبتنی بر ارزشها مانند استحکام شخصیت، صداقت، شجاعت، استمرار و صمیمیت می تواند به سعادت و خوشبختی منتهی شود.
پیش از این فکر می کردم که استحکام شخصیت یکی از ارزشهاي کلیدي است. تا اینکه روزي یک مرد ثروتمند و مدبر به من گفت:
استحکام شخصیت ارزشی است که سایر ارزشها را تضمین می کند. استحکام شخصیت یک ارزش اصولی و بنیادي است که همه ارزشهاي دیگر بر آن تکیه دارند.
داشتن استحکام شخصیت واقعی بدین معناست که همیشه براساس ارزشهایی که دارید عمل کنید.اگر استحکام شخصیت نداشته باشید، در معرض کمترین وسوسه از کنار سایر ارزشهاي خود می گذرید.
ارزشهاي خود را معین کنید
در جلسات برنامه ریزي استراتژیک، براي شرکتها و نیز اشخاص، از حاضران می خواهیم که ارزشهاي خود را بیان کنند.
شما هم در برنامه ریزي استراتژیک شخصی خود باید همین کار را بکنید. ارزشهاي شما کدام هستند؟ چه چیزهایی را تحمل نمی کنید؟
توانایی شما در مشخص کردن ارزشها، نقطه شروع ایجاد شخصیتی است که اشخاص تحت تأثیر آن بخواهند با شما ارتباط داشته باشند و سبب شود که شما از زندگی لذت ببرید.
وقتی از منش و شخصیت خوبی برخوردار باشید، تبدیل به یک انسان خوب می شوید. در نتیجه بدون توجه به هر آنچه در پیرامون شما می گذرد، درون خوب پیدا می کنید.
ارزشهاي خود را سازماندهی کنید
فکرتان را عوض کنید.پس از آنکه ارزشهاي خود را مشخص کردید، باید آنها را براساس اولویتها طبقه بندي کنید. در شروع، به سه تا پنج ارزش کلیدي احتیاج دارید تا اساسی براي منش و شخصیت خود ایجاد کنید.
اینها ارزشهایی هستند که در نظر شما از سایر ارزشها مهم ترند. نظم و ترتیبی که براي ارزشهاي خود قائل می شوید از اهمیت خاصی برخوردارند.
ردیف بندي ارزشها، شخصیت شما را مشخص می کند و نوع و کیفیت زندگی شما را معین می سازد. هر کاري که بکنید نتیجه یک انتخاب است.
شما همیشه در حال انتخاب کردن هستید.این توانایی انتخاب کردن شما را از سایر موجودات متمایز می سازد.انتخاب شما هم براساس انتخابهاي شماست.
براساس ارزشهاي خود اقدام کنید
وقتی انتخاب می کنید، ارزشهاي سطح بالاتر شما همیشه بر ارزشهاي سطح پایین تر شما مقدم هستند.هراقدامی که بکنید،هر تصمیمی که بگیرید،براساس ارزشهاي غالب شماست.
درهر لحظه هم تنها یک کار میتوانید بکنید وهمیشه باید انتخاب کنید که آن یک کارکدام است. از کجا متوجه می شوید که ارزشهاي شما کدام هستند؟
خیلی ساده است. ارزشهاي شما همیشه در اعمال شما خودشان را نشان می دهند. مهم این است که چه می کنید، مهم نیست که چه میگویید.
بخصوص، کاري که تحت فشارانجام می دهید ازاهمیت خاصی برخوردار است.
تعیین کننده شخصیت
فکرتان را عوض کنید. انتخاب ارزشها وردیف بندي آنها درتعیین شخصیت شما در زندگی حائز اهمیت هستند. به تعالی توجه کنید.تصور کنید دو نفر هر کدام سه ارزش مربوط به خود را انتخاب کرده اند.
ارزشهاي انتخاب شده مانندهم هستند، تنها اولویت وردیف بندي ارزشهاي آنها باهم تفاوت دارد.شخص (الف)به این نتیجه رسیده که سه ارزش اصلی او به ترتیب عبارت اند از:خانواده، سلامتی و موفقیت شغلی.
این شخص می گوید که براي او خانواده مهم تر از سلامتی و شرایط شغلی اوست. سلامتی هم بر موقعیت شغلی مقدم است.
این بدان معناست که اگر او مجبور شود میان خانواده و شغل خود دست به انتخاب بزند، خانواده همیشه مقدم واقع می شود. و اگر قرار باشد میان سلامتی و حرفه خود انتخاب کند، سلامتی مقدم است.
شخص (ب)هم همین ارزشها را دارد، با این تفاوت که نظم و ترتیب ارزشهایش متفاوت است. ارزش اول او کار و حرفه، ارزش دوم خانواده و ارزش سوم سلامتی است.
این بدان معناست که شخص (ب)کارش را مقدم بر خانواده اش می داند و کار و خانواده اش را بر سلامتی خود مقدم می شمارد
سؤال مهم
حالا به سؤالاتی برخورد می کنیم.آیا تفاوتی میان شخص (الف)و (ب) وجود دارد؟ آیا این تفاوت بزرگ یا کوچک است؟ آیا شما ترجیح می دهید با شخص (الف)دوستی کنید یا شخص (ب)؟
آیا اگر در زمینه هاي اجتماعی یا شغلی با این دو ملاقات کردید، می توانید تفاوتهاي آنها را متوجه شوید؟
جواب این است که شخص (ب) که ارزش اول او کار و شغلش می باشد، انسانی به کلی متفاوت از شخص (الف) است.
نظم خانواده، سلامتی و شغل او حرفه یک سازمان سرشار کننده زندگی است. کسی که زندگی اش براساس این ارزشها باشد، در مقایسه با کسی که شغلش را بر خانواده و بخصوص سلامتی اش مقدم می دارد، در شرایط بهتري قرار دارد.
به همین دلیل است که می گویم باید ردیف بندي ارزشهایتان را با دقت انتخاب کنید. ارزشهاي شما و تقدم این ارزشها تکلیف زندگی شما را مشخص می سازد.
استحکام شخصیت طرزي براي زندگی کردن است
پس از آنکه ارزشهاي خود را مشخص نمودید، سطح استحکام شخصیت شما با میزان پایبندي به این ارزشها مشخص می گردد. ارزش چیزي نیست که بر سر آن مصالحه و سازش بکنید و یا از آن کوتاه بیایید.
در تمام طول تاریخ، مردان و زنان بزرگ کسانی بوده اند که از منش سطح بالا برخوردار بوده اند.اینها کسانی بوده اند که براساس ارزشهاي سطح بالا زندگی کرده اند، اینها کسانی بوده اند که به خاطر ارزشهایشان مورد احترام واقع شده اند.
کاري که در شرایط فشار انجام می دهید
فکرتان را عوض کنید. ارزشهاي موردي زمانی مصداق پیدا می کنند که می گویند به ارزش پایبند هستند، اما کار دیگري می کنند. می گویند به حقیقت گویی و صداقت معتقدند، اما وقتی شرایط ایجاب کند دروغ می گویند.
اشخاص با توجه به کاري که میکنند تعریف میشوند، نه حرفی که می زنند.بعضی ها تحت تأثیر احساسات و عواطف خود گیج می شوند.
معتقدند اگر قصد خیر داشته باشند، مهم نیست که چه عملی صورت می دهند. احساس می کنند اگر چیزي را آرزو کنند، درست مانند آن می باشد که آن را انجام داده اند.
اما مهم این است که زیر فشار چه می کنید. این در واقع مشخص می سازد که در درون شما چه می گذرد.براي موفقیت شما ضروري است با هر کس که او را می شناسید و با او برخورد دارید صادق باشید.
این مطلب هم در زندگی شخصی، و هم در کار و حرفه شما صدق می کند. چیزي برایتان از این اعتبار بیشتر کسب نمی کند که منش و استحکام شخصیت برخوردار باشید.
و چیزي بیش از این از اعتبار شما نمی کاهد که دیگران به این نتیجه برسند نمی توانند روي شما حساب کنند
با خود صادق باشید
صداقت حکم می کند که با خود صادق باشید.با خود صادق بودن نقطه شروع ایجاد منش و شخصیت در خویشتن است.
نباید خودتان را فریب بدهید، نباید به چیزهایی اعتماد داشته باشید که امر غیر ممکن باشند. نباید دل به چیزهایی ببندید که غیر ممکن باشند و بعد دعا کند که آنها تغییر کنند.
باید با دنیا به آن شکلی که وجود دارد برخورد کنید.
همیشه در بهترین حد خود ظاهر شوید
با خود صادق بودن یعنی اینکه در هر کاري که می کنید سعی کنید در بهترین حد خود ظاهر شوید. صداقت و استحکام شخصیت داشتن در درون، به سرعت در دنیاي بیرون شما تجلی می شوند.
می توانید با توجه به تلاشی که می کنید درباره کیفیت درون خود تصمیم بگیرید و قضاوت کنید. تا زمانی که نمی توانید در بهترین حد خود ظاهر شوید دست به کار نشوید.
استحکام شخصیت یعنی آنکه همیشه با خود صادق باشید. شما به همان اندازه که با خود صادق هستید، با دیگران هم صادق می باشید.
اغلب اشخاص دروغ نمی گویند، فریب نمی دهند و یا دزدي نمی کنند. اما صادق بودن واقعی بدین معناست که با همه افراد در زندگی خود صادق باشید. این بدان معناست که نه دروغ بگویید، و نه با دروغ زندگی کنید.
اگر از اشخاص بپرسید که آیا صادق هستند، اغلبشان به شما جواب مثبت می دهند.اما صادق بودن بدین معناست که با همه صادق باشید.
هرگز در موقعیتی که به صلاح شما نیست باقی نمانید. هرگز اجازه ندهید به استحکام شخصیت شما لطمه اي بخورد.
بالاترین هدف شما
یکی از نشانه هاي مهم صادق بودن با خود این است که هدف اصلی خود را آرامش ذهن در نظر بگیرید.وقتی آرامش ذهن را به عنوان هدف اصلی در زندگی در نظر می گیرید، سایر هدفها و فعالیتهاي خود را پیرامون آن سازماندهی می کنید.
صادق بودن بدین معناست که آرامش ذهن خود را به هیچ چیز دیگري عوض نکنید. صداقت و استحکام شخصیت بدین معناست که به خود و نداي درون خود گوش کنید، و براساس راهنمایی آن رفتار نمایید.
استحکام شخصیت ذهن شما
رالف والدو امرسون، در رساله اتکاي به خود، می گوید:« از استحکام شخصیت خود به عنوان یک چیز مقدس پاسداري کنید.»
او در جاي دیگري اضافه می کند :«چیزي به اندازه استحکام ذهن شما مقدس نیست» صداقت داشتن یکی از لازمه هاي رشد منش و شخصیت است و باید یکی از هدفهاي اصلی زندگی باشد.
ارسطو می گفت:« هدف آموزش باید این باشد که رشد منش جوان را سبب شود» بسیاري از جوانان آمریکایی بر این اساس رشد و پرورش نیافته اند.
بسیاري از آنها خوب و بد را از یکدیگر تشخیص نمی دهند. این شیوه به شکست و ناکامی و ناخشنودي منتهی می شود. واقعیت این است که ارزشها نسبی نیستند.
بعضی از ارزشها بر سرشاري زندگی می افزایند، اما ارزشهاي دیگري هستند که زندگی را نابود می سازند. اگر ارزشی مثبت باشد،
زندگی کردن براساس آن کیفیت زندگی شما را بهتر می کند و به روابط شما با دیگران عمق بیشتري می بخشد.اما ارزش منفی به روابط شما آسیب می رساند و از کیفیت زندگی شما می کاهد.
با حقیقت رو به رو شوید
باید با خود و دنیاي واقع در پیرامونتان صادقانه رفتار کنید.باید با واقعیتهاي مربوط به کار و روابط خود رو به رو گردید. باید در چشمان خود نگاه کنید و ایمان و اعتقاد داشته باشید.
نباید با خود بازي کنید و در مقام فریب دادن خود باشید و بعد امیدوار باشید که شرایط از آنچه هست بهتر شود.
باید بپذیرید که تنها اگر شما بهتر شوید، دنیاي شما هم بهتر می شود. کسی قرار نیست بیاید و زندگی شما را بهتر کند. اگر می خواهید شرایط تغییر کنند، باید خودتان دست به تغییر دادن بزنید.
استحکام شخصیت یعنی آنکه بپذیرید زندگی شما در صورتی بهتر می شود که شما خود به همسر بهتري تبدیل شوید.
کار شما تنها در صورتی بهتر می شود که شما مدیر بهتري بشوید و یا بهتر و بیشتر فروش کنید. زندگی مالی شما زمانی بهتر می شود که در رابطه با پول از نظم و ترتیب بیشتري برخوردار گردید.
اشخاص را به همان شکلی که هستند بپذیرید
فکرتان را عوض کنید.صداقت بدین معناست که دیگران را به همان شکلی که هستند بپذیرید و نخواهید که آنها به میل و خواسته شما ظاهر شوند و نباید امیدوار باشید که دیگران تغییر کنندتا مطابق میل شما واقع شوند، یکی از واقعیات زندگی این است که، به استثناي مواردي، اشخاص تغییر نمیکنند.
بخصوص در شرایط فشار، اشخاص نه تنها تغییر نمی کنند، بلکه بیشتر به شکلی که در درون هستند ظاهر می گردند.
اگر کسی شخصیت دشواري داشته باشد، زیرفشار، از حدي که هست دشوارتر می شود. اگر کسی سمج و انعطاف ناپذیر است، وقتی تحت فشار قرار بگیرد، سمج تر و بی انعطاف تر می شود.
اگر کسی اندکی بی صداقت است، تحت فشار بی صداقتی اش فزون تر می شود.
تجارت و رقابت
صداقت در دنیاي به سرعت در حال تحول ما بدین معناست که دنیاي تجارت و رقابت را به آن شکلی که هست و نه به آن شکلی که می خواهید، ببینید.
خیلی ها براي همگام شدن با سرعت رشد و تحول تکنولوژي به حداقلی از تلاش اقدام می کنند.اما این براي یک انسان صادق پذیرفتنی نیست.
انسان صادق می داند امروزه براي اینکه در همان جایی که هستید باقی بمانید باید بدوید. انسان صادق می داند که میزان دانش در هر دو یا سه سال یک بار دو برابر می شود.
جک ولش، مدیر عامل سابق شرکت جنرال الکتریک، می گوید:« گر نرخ تغییر در بیرون از سازمان شما بیش از میزان تغییر در داخل سازمان شما باشد، پایان کارتان رقم می خورد.»
این مطلب در مورد شما به عنوان یک شخص هم مصداق دارد. اگر پیوسته نیاموزید در مقام ارتقاي مهارتهاي خود باشید، در خطر بیرون رفتن از صحنه قرار می گیرید.
ارزش شما چقدر است؟
همه ساله هزاران و بلکه صدها هزار نفر شغلشان را از دست می دهند. در بسیاري از این موارد، اشخاص شغل از دست داده به اندازه کافی مهارتهاي خود را بالا نبرده اند.
بسیاري از آنها با خود صادق نبوده اند و پیوسته مهارتها و دانشهاي خود را بالا نبرده اند تا بتوانند بر ارزش شرکتی که در آن کار می کنند، بیفزایند.
آنها امیدوار بوده اند که تغییرات در سطح اقتصاد ملی و بین المللی بر آنها تأثیر نخواهد گذاشت.این گونه و با این ذهنیت، شغل خود را از دست می دهند.
به افزودن بر ارزش خود توجه کنید
فکرتان را عوض کنید.صداقت بدین معناست که بپذیرید درآمد شما با توجه به ارزشی که به شرکت خود اضافه می کنید تعیین می شود. هر کس باید در ازاي یک دلار پولی که از شرکت خود می گیرد، دست کم سه دلار بر ارزش آن بیفزاید.
اگر در حال حاضر این کار را نمی کنید، بدانید که داوطلب از دست دادن کارتان هستید. صداقت بدین معناست که این را به عنوان یک حقیقت بپذیرید و بعد همه تلاشتان را بکنید تا ارزش خود را افزایش بدهید.
صداقت واقعی در این است که انتظار نداشته باشید بیش از آنچه مایه می گذارید برداشت کنید.هرگز انتظار نداشته باشید در برابر هیچ، چیزي به دست آورید.
اعتماد در حکم چسب است
روابط براي یک زندگی شاد، سالم و رضایت بخش نقش حیاتی دارند. همه روابط مبتنی بر اعتماد هستند.اعتماد در حکم چسبی است که روابط را به هم می چسباند.
ممکن است با دیگران مسائل و مشکلات عدیده داشته باشیم، اما تا زمانی که اعتماد و احترام حاکم باشد، روابط شما دوام می آورد.
اما اگر اعتماد از بین برود، روابط هم به سرعت از هم می پاشند. همه روابط تجاري و بازرگانی مبتنی بر اعتماد هستند.
همه روابط بر سر پول بر سر قول و قرار میان وام دهنده و وام گیرنده استوار هستند.همه روابطی که با بانکدار ،عرضه کنندگان ،مشتریان ،و کارمندان دارید مبتنی بر اعتماد و اطمینان هستند.
اشخاصی که از استحکام شخصیت برخوردارند، به اعتبار و تعهدات مالی خود پایبند می باشند. این اشخاص همیشه روي قول خود می ایستند، به روابط بانکی خود توجه دارند، مراقبند که قبوض بانکی خود را به موقع بپردازند.
ماجراي دو ورشکستگی
چند سال قبل، دو نفري که آنها را به خوبی می شناختم و در دو تجارت متفاوت کار می کردند، زیر فشار شرایط اقتصادي مجبور شدند اعلام ورشکستگی کنند. اما نتیجه ورشکستگی آنها کاملاً متفاوت بود.
یکی از آنها در تمام مدت فعالیت خود مراقب بود که قبوض بانکی خود را به موقع پرداخت کند. همیشه حداقل لازم را براي کارتهاي اعتباري خود پرداخت کرده بود.
هرگاه با مشکل مالی رو به رو می شد، با طرف دیگر صحبت می کرد و بر سر بازپرداخت به توافق می رسید.
وقتی در اثر شرایط اقتصادي که هیچ کنترلی بر آن نداشت مجبور شد اعلام ورشکستگی بکند، چاره اي نداشت که به دادگاه برود و به حکم دادگاه همه مال و منالش را از دست بدهد.
اما هنوز یک هفته نگذشته بود که اشخاص مختلف به او مراجعه کردند و پیشنهاد نمودند که به او پول، محل کار، کارت اعتباري، مکانی براي زندگی و یک اتومبیل نو بدهند.
یکی از همکاران قدیم تجاري او چک سفیدي برایش فرستاد و در نامه اي نوشت :«هر رقمی که می خواهی، بنویس. و رقم را به من اطلاع بده تا حسابش را نگه دارم.
من به تو اعتماد صد درصد دارم » اعلام ورشکستگی سواي اینکه از دیون او کاست، هیچ لطمه اي به او نزد.اما تاجر دوم، تجربه کاملاً متفاوتی کرد. وقتی موضوع ورشکستگی او شکل گرفت، مرتب در صدد برآمد که دیگران را فریب بدهد.
به پولهایی که قول پرداختنش را داده بود بی توجهی نشان داد. چکهایی نوشت که از عهده پرداخت آنها برنمی آمد. وقتی طلبکاران به او زنگ می زدند، با آنها صحبت نمی کرد و سرانجام شماره تلفنش را عوض کرد. به مکان جدیدي اسباب کشی کرد و آدرس جدید خود را به کسی نداد.
او با کسانی که به او اعتماد کرده بودند طوري برخورد کرد که انگار آدمهاي احمقی هستند. وقتی سرانجام اعلام ورشکستگی کرد، هیچ کس علاقه اي براي کمک کردن به او نشان نداد.
سالها طول خواهد کشید تا او بتواند به وضع مالی خودش سر و سامان بدهد، به شرط آنکه اصولی سروسامانی در کار باشد. او حتی نمی تواند از کارت اعتباري استفاده کند و لاجرم ناگزیر است که براي همه چیز پول نقد بپردازد.
راه موفقیت در فروش
فکرتان را عوض کنید.در کار فروش، اعتماد حرف اول را می زند. کسی از شما خرید نمی کند، مگرآنکه به شما اطمینان داشته باشد.تمام فروشندگان برجسته و طراز اول زمان زیادي را صرف آن می کنند تا مورد اعتماد دیگران قرار بگیرند.
در جریان یک بررسی، از مشتریان سؤال شد که به هنگام خرید مهم ترین عاملی که به آن توجه می کنند چیست.
بیش از 80 درصد آنها جواب دادند که صداقت و استحکام شخصیت فروشنده از هر عاملی براي آنها مهم تر است.
وقتی از این اشخاص سؤال شد که منظورشان از صداقت و استحکام شخصیت چیست، آنها جواب دادند منظور این است که فروشنده به قول و وعده اش عمل کند.
نکته جالب در این بررسی این بود که اشخاص به ندرت به کیفیت کالا اشاره داشتند.وقتی درباره کیفیت کالا و خدمات از آنها سؤال شد، جواب دادند که اغلب کالاها و خدماتی که در بازار ارائه می شوند به هم شباهت دارند. اما نکته مهم براي آنها این است که از فروشنده چه برداشتی می کنند.
صداقت نکته مهم در منش و شخصیت است
فکرتان را عوض کنید.اگر با خود و دیگران صداقت داشته باشید، همیشه شما را شخصی که از منش و شخصیت سطح بالا برخوردار است ارزیابی خواهند کرد.
اشخاصی که از شخصیت سطح بالا برخوردارند همیشه فرصتهاي مطلوب را به خود جلب می کنند. به هر جایی که بروند درها به رویشان گشوده می شود.
به کسانی معرفی می شوند که بتوانند به آنها کمک کنند. پول و سایر منابع در اختیارشان قرار می گیرد. صداقت مهم ترین چیزي است که می توانید آن را به فرزندان خود آمورش بدهید.
والدین و فرزندان
من داراي چهار فرزند هستم.از همان آغاز دوران کودکی با آنها اهمیت صداقت را در میان گذاشته ام. امروزه همه آنها جوانانی صدیق هستند. می توان از آنها هر سؤالی بکنم و متقابلاً جواب درست بگیرم.
من به این قولم همیشه عمل کرده «. هرگز از گفتن حقیقت به من ضرر نخواهند کرد »: وقتی بزرگ می شدند، به آنها قولی دادم. و آن اینکه ام.
وقتی کار احمقانه اي انجام می دادند، موضوعی که درباره همه بچه ها صدق می کند، بدون اینکه داوري و انتقاد کنم به حرفهایشان گوش می دادم و بعد از آنها می پرسیدم :«خوب، از این موضوع چه آموختید ؟» آنها خیلی زود یاد گرفتند که می توانند راستگو باشند و ضرري نکنند.
زنها و شوهرها
آنچه در مورد روابط پدر و مادر و فرزندان صدق می کند، میان زن و شوهر هم به درجات بیشتري صادق است. یکی از تعاریف جالبی که در مورد عشق شنیده ام گفته این رند است.
او می گوید :«عشق پاسخ به ارزشهاست»شما از آن جهت عاشق کسی می شوید که داراي ارزشهایی است که شما آنها را ستایش می کنید.
شخص مقابل خصوصیات و ارزشهایی دارد که شما آنها را تحسین می کنید. همه چیزهاي دیگر به تدریج رنگ می بازند و از بین می روند، اما آنچه باقی می ماند منش است.
صداقت میان زن و شوهر حکم می کند که آنها در همه مواقع با هم صدیق و راحت باشند. زن و شوهر باید بهترین دوستان یکدیگر باشند.
منش، استحکام شخصیت و صداقت پایه و اساس روابط عاشقانه هستند و در زندگی از هر چیز دیگري مهم تر به حساب می آیند.
شعار جهانی
براي اینکه بدانید رفتارتان درست یا نادرست است، می توانید خود را امتحان کنید.این امتحان براساس گفته امانوئل کنت در 200 سال قبل استوار است.
کنت می گفت:« باید به گونه اي زندگی کنید انگار که هر اقدام شما یک قانون جهانی می باشد» به عبارت دیگر،قبل از اینکه تصمیم به عملی بگیرید،فرض کنید که دیگران هم همان اقدام شما را خواهند کرد.
فرض را بر این بگذارید که عمل شما درحکم قانونی خواهد بودکه همه به آن عمل خواهند کرد.راستی، چگونه جامعه اي خواهید داشت اگرهمه مانند شما عمل کنند؟
اگر این را رعایت کنیم، بسیاري از مسائل و مشکلات جامعه ما حل خواهد شد.
براي خود معیارهاي سطح بالا در نظر بگیرید
می توانید از خود سؤالاتی بکنید.قبل از هر چیز، از خود بپرسید:« اگر همه مانند من رفتار کنند، دنیاي ما چگونه دنیایی خواهد بود ؟» تصورش را بکنید!
اگر همه مردم دنیا مانند شما باشند، آیا این دنیا به مکان بهتري براي زندگی کردن تبدیل می شود؟»بعد از خود بپرسید:«اگر همه مانند من باشند، کشورم چگونه کشوري خواهد بود؟»
به عبارت دیگر، اگر همه مانند من رفتار کنند،کشورم در چه شرایطی قرار می گیرد ؟ آیا کاري هست که بتوانید آن را به شکل دیگري انجام بدهید؟
سومین سؤالی که میتوانید از خودبپرسید این است:«اگرهمه مانند من رفتارکنند،شرکتی که در آن کار می کنم به چه شکلی درخواهدآمد؟
و سرانجام، این سؤال را از خود بپرسید:«اگر همه افراد خانواده ام مانند من رفتار کنند، خانواده ام به چه شکلی درخواهد آمد؟»
آیا اگر همه افراد خانواده شما مانند شما باشند، خانواده تان محلی ایده آل براي زندگی خواهد بود؟
واقعیت این است که هیچ کس نمی تواند به همه این سؤالات جواب «آری» بدهد.همه ما راه درازي در پیش داریم که باید آن را طی کنیم همه ما جاي پیشرفت داریم.
کیفیت شجاعت
در بررسی 3,300 پژوهش درباره رهبري که از سوي جیمز مک فرسون طی سالیان طولانی صورت گرفت، مخرج مشترکی به دست آمد.
و این مخرج مشترك کیفیت شجاعت بود. وینستون چرچیل می گفت:« به درستی که شجاعت بزرگ ترین فضایل است.
زیرا همه فضایل دیگر براساس آن شکل می گیرند» دنیا پر از کسانی است که هدفهاي بزرگ دارند و بلندپرواز می باشند، اما تنها معدودي از شجاعت فراوان، نظم و ترتیب و نیروي اراده اي برخوردارند که به این هدفها جامه عمل بپوشانند.
مهم ترین نکته درباره کیفیت شجاعت این است که هرگاه شما رفتار شجاعانه اي را به نمایش می گذارید، احساس می کنید که قوي تر شده اید و نسبت به خود احساس بهتري پیدا می کنید.
عزت نفس شما افزایش پیدا می کند و خودتان را بیشتر دوست می دارید. احساس می کنید که از صلاحیت بیشتري برخوردارید.
احساس شادي بیشتري پیدا می کنید. برعکس، هربار شما تن به مصالحه بدهید و از شجاعت خود عدول کنید، عزت نفس شما کاهش می یابد.
ضعیف تر می شوید و احساس می کنید از صلاحیت و توانمندي کمتري برخوردارید.در این شرایط، خودتان را به قدر گذشته دوست ندارید.
کاري را که از آن می ترسید، انجام بدهید
یکی از راههاي اصولی قدرتمند شدن این است که با رعایت ارزشهاي عالی خود زندگی کنید.این فضایل و ارزشها، نه تنها یکدیگر را تقویت می کنند، بلکه پاداش دهنده هستند.
هر بار کاري را که فکر می کنید باید انجام بدهید، انجام می دهید، بر رضایت خاطر خود می افزایید. ترس از شکست خوردن بزرگ ترین مانع بر سر راه موفقیت است.
پادزهر ترس از شکست، شجاعت دست به کار شدن است. بهترین راه ایجاد شجاعت رو به رو شدن با هراسهاست.
رالف والدو امرسون می گوید:«کاري را که می ترسید، انجام بدهید.این گونه مرگ ترس حتمی است.»وقتی کارهایی را که از آن می ترسید انجام می دهید، احساسات و عواطف را در زندگی خود کنترل می کنید.
این گونه نگرش شما مثبت و خوش بینانه می شود«کاري را که می ترسید، انجام بدهید.این گونه مرگ ترس حتمی است»
از حساسیت زدایی نظم دار استفاده کنید
بسیاري از اشخاص از اینکه در برابر جمع سخنرانی کنند، می ترسند. اما براي اشخاصی که حتی جرئت نمی کنند در برابر چند نفر حرف بزنند، روشی وجود دارد که می توانند با استفاده از آن از این هراس فاصله بگیرند.
این همان روش « سیستماتیک» است.می توانید از این روش در ابعاد مختلف زندگی استفاده کنید، از هراستان بکاهید وبر شجاعت خود بیفزایید.
حساسیت زدایی نظم دار یک واژه روانشناختی است که براساس آن کاري را بارها و بارها انجام می دهید تا دیگر ترسی از آن نداشته باشید.
در جریان این روش، اشخاص طی ماهها همه هفته در جلساتی باید در حضور دیگران دقایقی حرف بزنند.دیري نمی گذرد که این اشخاص می توانند از توانمندي صحبت در برابر دیگران برخوردار گردند.
به سمت خطر یورش ببرید
حیوان شناسان به روشی پی برده اند که می توانند در هر رمه و گله حیوانات، رهبر آنها را شناسایی کنند.
وقتی یک شیر یا یک شیر کوهی به گله حیوانات در حال چرا نزدیک می شود، حیوانات از طریق وزش باد می توانند نزدیک شدن خطر را احساس کنند و در نتیجه در جهت مخالف شیر به حرکت در می آیند.
در این لحظه است که رهبر این رمه مشخص می شود. این رهبر در فاصله میان شیر و رمه باقی می ماند تا حیوانات به قدر کافی فاصله بگیرند.
رهبر همیشه به جانب خطر یورش می برد. این امر در مورد انسانها هم مصداق دارد. انسان شجاع کسی است که به آنچه تولید هراس و استرس می کند نظر می کند و به جاي اینکه دل به این خوش کندکه خطر خود به خود از بین خواهد رفت،مستقیماً با آن رو به رو می شود
در هر صورت انجام بدهید
گلن فورد، بازیگر سینما، زمانی گفت: «اگر کاري را که از آن می ترسید، انجام ندهید، این ترس زندگی شما را کنترل می کند»
اگر با ترس برخورد نکنید ترس بر شما غلبه می کند. اگر با ترس برخورد نکنید، مرتب قوي و قوي تر می شود و سرانجام زمانی فرا می رسد که بر شما مسلط می گردد.
هرگاه به موقعیت هراس انگیزي فکر می کنید، ضربان نبضتان افزایش پیدا می کند و دلتان شور می زند.در این زمان، خوابیدن برایتان دشوار می شود.
این هراس روي سلامتی، احساس خوشبختی و روابط شما با همکاران و مشتریان اثر می گذارد. دیري نمی گذرد که چنان با هراس مشغله ذهنی پیدا می کنید که نمی توانید موضوعات دیگر را بیندیشید.
این روش مناسبی براي زندگی کردن نیست.
با هراس رو به رو شوید
باید براي غلبه با هراس با آن رو به رو شوید.باید مصمم شوید که با هراس رو به رو گردید، با آن برخورد کنید و بر آن خط پایان بکشید.
وقتی جوان بودم، با موقعیت هراس انگیزي رو به رو شدم. در این زمان به گفته اي از مارك تواین برخوردم که زندگی مرا متحول ساخت.مارك تواین گفته بود:
« شجاعت به معناي نترسیدن و یا نبرد ترس نیست، بلکه غلبه بر ترس و کنترل کردن آن است.» این کلمات روي من تأثیر فراوان گذاشتند.
من متوجه شدم که همه ما از چیزهایی می ترسیم. ترسیدن طبیعی و نرمال است.در واقع، هر چه هوشمندتر باشید، بر میزان هراسهایتان افزوده می شود.
نسبت به دنیاي خود حساسیت بیشتري پیدا می کنید و با آنچه مطلقاً باید از آن بهراسید برخورد مناسب تري می کنید.
به سمت ترس حرکت کنید
تنها تفاوت میان انسان شجاع و ترسو این است که انسان شجاع با ترس برخورد می کند، در حالی که انسان ترسو از آن فاصله می گیرد.
در اینجا به کشف بزرگی می رسیم.وقتی با هراس رو به رو می شوید و به سمت آن حرکت می کنید، ترس کاهش پیدا می کند و کوچک تر میشود و دیگر نمیتواند شما را کنترل نماید.
اما اگر از ترس فاصله بگیرید و از آن روي برگردانید،اندیشه واحساس شما را کنترل می کند. وقتی بنا به عادت به جانب خطر روي می کنید و کاري را که از آن می ترسید انجام می دهید، وقتی با هراس رو به رو می گردید و شجاعانه به سمت آن قدم بر می دارید، از قدرت تأثیرگذاري آن می کاهید.
دیري نمی گذرد که نه تنها ترس دیگر نمی تواند علیه شما کاري صورت دهد، بلکه شما بر آن مسلط می گردید.
به سوي هدف خود گام بردارید
اولین بخش شجاعت، شجاعت قدم برداشتن به سمت هدف است. باید بتوانید براي خود هدفی را انتخاب کنید و قدم اول را براي دستیابی به آن بردارید.
در جریان یک مطالعه در دانشکده بابسون که مدت 12 سال طول کشید، دکتر رابرت رونستاد به بررسی دلایل موفقیت و شکست فارغ التحصیلان مدرسه مدیریت بازرگانی پرداخت.
بعضی از آنها به موفقیتهاي شایان ذکري دست پیدا کرده بودند، اما اغلب نتوانسته بودند که به این مهم دست پیدا کنند.دکتر رونستاد متوجه شد که موفقها از کیفیت ویژه اي برخوردار بودند.
آنها می توانستند بدون اینکه تضمینی براي موفق شدن وجود داشته باشد، هدف خود را مشخص کنند و در جانب آن گام بردارند.این اشخاص ترس شکست را به جان می خریدند و در جهت تحقق رؤیاهاي خود گام برمی داشتند.
پروفسور رونستاد این را «« اصل کوریدور» نامید.او می گفت وقتی به جانب هدف خود می روید، این هدف هر قدر هم که دور باشد، در کوریدور زمان به حرکت درمی آیید.
وقتی در این کوریدور به حرکت درمی آیید، درهاي فرصت مناسب از هر طرف به روي شما گشوده می شود.اما اگر در حرکت نباشید، این درهاي فرصت مناسب را متوجه نمی شوید
کیفیت آهنین موفقیت
بخش اول شجاعت میل به شروع کردن است.اما بخش دوم شجاعت داشتن استمرار است. این بدان معناست که در معرض مشکلات و ناملایمات دوام آورید و به کارتان ادامه بدهید.
داشتن نظم و ترتیب شخصی کیفیت آهنین منش است. این همان چیزي است که به شما امکان می دهد تا دوام و استمرار داشته باشید.
نظم و ترتیب شخصی کیفیتی است که به شما توانمندي می دهد تا ریسک کنید و در معرض خطر و ناملایمات به جلو حرکت نمایید.
این نظم و ترتیب شخصی و قدرت ناشی از آن است که در شما قدرتی ایجاد می کند تا به کمک آن همه موانع بر سر راه خود را از میان بردارید.
انواع مختلف شجاعت
انواع مختلفی از شجاعت را می توانید با تمرین در خود ایجاد کنید.این انواع شجاعت به شما کمک می کند تا به بیشترین موفقیتی که امکان پذیر است دست پیدا کنید. همه اینها با تمرین آموختنی هستند.
خوابهاي بزرگ ببینید
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
متعهد شوید
دومین نوع شجاعت، شجاعت متعهد شدن است. باید با تمام وجود دست به کار شوید و تصمیمی را که گفته اید، به اجرا بگذارید.
تمام انسانهاي موفق کسانی هستند که با تمام وجود دست به کار می شوند و به زندگی و هدفهاي خود پایبند باقی می مانند.
ممکن است تضمینی نداشته باشند، اما ترسی از آن ندارند که با تمام وجود دست به کار نشوند.اگر شکستی در کار باشد، آنها سعی خود را کرده اند،
از آن رو شکست نخورده اند که بی جهت دل به آن بسته باشند که همه چیز به خیر و خوشی پشت سر گذاشته خواهد شد.
از منطقه امن و راحت بیرون بیایید
سومین نوع شجاعتی که به آن احتیاج دارید، شجاعت بیرون آمدن از منطقه امن و راحت است. منطقه امن و راحت یکی از بزرگ ترین دشمنان توانمندي بالقوه انسانهاست.
وقتی اشخاص به منطقه امن پناه می برند، وسوسه می شوند که در آن باقی بمانند. این گونه ممکن است عمري را در شرایط و عملکرد متوسط باقی بمانند.
شما به شجاعتی احتیاج دارید تا پیوسته در معرض هدفها و آرزوهاي بزرگ خود حرکت کنید.باید بخواهید و راغب باشید که با مشکلات و ناراحتیها رو به رو گردید تا امکان رشد داشته باشید.
پایبندي داشته باشید
چهارمین نوع شجاعت که به آن احتیاج دارید، پایبند باقی ماندن به ارزشها، پنداره ها و باورهاست. باید پایبند آنچه که به آن اعتقاد دارید باقی بمانید.
باید پایبند اصول و ارزشهاي مهم باقی بمانید و حاضر نشوید که در این زمینه کوتاه بیایید و تن به مصالحه بدهید.
ایمان داشته باشید
به شجاعتی احتیاج دارید که بدون اینکه تضمینی براي موفقیت وجود داشته باشد، به کارتان ایمان داشته باشید.
کسی می گوید:«اگر قرارباشد که ابتدا بر همه موانع غلبه کنیم و بعد دست به کار شویم، هرگز دست به کار نخواهیم شد.»
انسانهاي شجاع کسانی هستند که رؤیایی دارند، هدفی دارند، برنامه اي می ریزند و قدم اول را برمی دارند بی آنکه تضمینی داشته باشند که حتماً موفق خواهند شد.
باید هر قدم مثبتی را که برمی دارید، در حکم یک تجربه باشد. باید هر مشکل و مانع را درسی ارزشمند به حساب آورید که براي قدرت بخشیدن و بهتر کردن شما برایتان فرستاده شده است
ریسک شکست را بپذیرید
به شجاعتی احتیاج دارید که به استقبال ریسک شکست بروید. به شجاعتی احتیاج دارید که پیوسته با مشکلات و موانع و نومیدیها و شکستهاي موقتی کنار بیایید.
باید بپذیرید که شکست شرط لازم موفقیت است. باید شکست را بپذیرید و با روحیه اي دوچندان به استقبال تلاش بروید.
هر چه هدفهاي بزرگ تر و هیجان انگیزتري براي خود انتخاب کنید، امکان اینکه به مشکلات و موانع بیشتري بربخورید افزایش می یابد. اما باید با هر به زمین خوردن از جاي خود بلند شوید و به تلاشتان ادامه بدهید.
با هراسهایتان رو به رو شوید
نیازمند شجاعتی هستید که پیوسته به استقبال خطر بروید. همه موقعیتهاي هراس برانگیز را که به شما استرس و اضطراب می دهند، شناسایی کنید.
ببینید بدترین اتفاقی که در اثر آنها ممکن است برایتان بیفتد کدام است. مصمم شوید که بدترین اتفاقات را تحمل کنید و بعد دست به کار شوید تا هر یک از این مشکلات را از پیش روي خود بردارید.
اجازه ندهید که موقعیتهاي ترس برانگیز در زندگی شما باقی بمانند، بر افکار شما مسلط گردند و اجازه ندهند که در زندگی پیشرفت کنید و به موفقیت برسید.
اندیشه از مبدأ صفر را تمرین کنید
به شجاعتی احتیاج دارید که اندیشیدن از مبدأ صفر را پیوسته در زندگی خود تمرین کنید.از خود بپرسید:«آیا در زندگی من چیزي وجوددارد که اگر آنچه را که حالا می دانم قبلاً می دانستم، آن را دوباره شروع نمی کردم؟»
درزندگی هر کس موقعیتهایی وجود دارد که اگر آنچه را که حالا می دانند، قبلاً می دانستند، اقدام به آن کار نمی کردند.
وقتی به این نتیجه برسید که اگر علم و اطلاع فعلی خود را می داشتید، درگیر کاري نمی شدید، باید بدانید که چگونه می توانید از آن کار خارج شوید.
به اشتباهات خود اذعان کنید
به شجاعتی احتیاج دارید که اذعان کنید ممکن است اشتباه کنید. بسیاري از اشخاص از آن جهت که اذعان نمی کنند کامل و صد درصد بی عیب و نقص نیستند، در موضع عملکرد ضعیف و متوسط باقی می مانند.
اذعان نمی کنند آنچه زمانی خوب به نظر می رسیده است، اشتباه از کار درآمده باشد. نترسید و به اشتباهات خود اذعان کنید.
نترسید که اقدامی را متوقف سازید و به اقدامی کاملاً متفاوت روي آورید.این نشانه شجاعت، قدرت شخصی و اندیشیدن مؤثر است.
مایل به اشتباه کردن باشید
باید مایل باشید که اشتباه کنید و از اشتباه خود درس بگیرید. تمام موفقهاي سطح بالا پیوسته تصمیم می گیرند، با اشتباهاتی مواجه می شوند، از این اشتباهات درس می گیرند، کارشان را اصلاح می کنند و به حرکت خود ادامه می دهند.
انسانهاي موفق کسانی نیستند که لزوماً همیشه تصمیمات درست می گیرند، بلکه موفقها کسانی هستند که تصمیمات نادرست خود را اصلاح می کنند.
اگر اشتباه بکنند، آن را می پذیرند، از آن تا حدي که امکانش وجود دارد درس می آموزند و بعد به حرکت و فعالیت خودادامه می دهند.
توجه داشته باشید، تنها با اشتباه کردن می توانید موفق شوید. هر چه شکست بخورید، و هر چه بیشتر اشتباه کنید، خردمندتر می شوید و با احتمال بیشتري به هدفهاي خود دست پیدا می کنید.
مسئولیت کامل را بپذیرید
به شجاعتی احتیاج دارید که مسئولیت کامل در قبال زندگی خود را بر عهده بگیرید.هر نتیجه اي که بگیرید، خود یا بد، مالکیتش از آن شماست.
بی جهت در مقام دفاع از خود برنیایید. باید بارها و بارها بگویید:« من مسئول هستم»وقتی اشتباهی رخ می دهد، به جاي اینکه به مسئله فکر کنید، در اندیشه راه حل آن باشید.
از خود بپرسید: از اینجا به بعد چه می کنم؟ قدم بعدي من کدام است؟ راه حل کدام است؟»
صبور باشید
به صبر شجاعانه احتیاج دارید.این نوع بخصوصی از شجاعت است و مربوط به شرایطی است که براي رسیدن به هدف دست به کار شده اید، اما هنوز به این هدف نرسیده اید.
حیرت انگیز است چه بی شمار اشخاصی که وقتی هنوز به هدف خود نرسیده اند، کلافه می شوند و رنگ می بازند.
اما شما این گونه نیستید. وقتی به سمت هدف خود حرکت می کنید، مصمم باشید که آرام و با اعتماد به نفس باقی بمانید تا به نتایج مطلوب خود برسید.
کمی بیشتر دوام بیاورید
آخرین شجاعتی که به آن نیاز دارید این است که بیش از همه اشخاص دوام بیاورید.مداومت کیفیتی است که موفقیت شما را تضمین می کند.
تمایل شما به دوام آوردن و مداومت به خرج دادن می تواند بزرگ ترین دارایی و سرمایه شما باشد. این عامل مهمی است که موفقیت شما را تضمین می کند.
اگر دست از کار نکشید، مطمئناً موفق می شوید. بدانید کسی جز شما نمی تواند شما را شکست بدهد. وقتی به خود نظم و ترتیبی می دهید تا کاري را که قرار است بکنید،
انجام بدهید چه این کار را دوست داشته باشید و چه نداشته باشید و وقتی از این توانمندي براي رسیدن به شجاعت و مداومت بیشتر در خود استفاده می کنید، تبدیل به یک انسان قدرتمند می شوید.
خیلی زود به این نتیجه می رسید کاري نیست که نتوانید آن را انجام بدهید. این گونه موقعیتی پیدا می کنید که می بینید توقف ناپذیر می شوید.
شما خود ساخته هستید
کسی می گفت:« من مرد خودساخته اي هستم، اما اگر قرار باشد یک بار دیگر این کار را بکنم، از کسی کمک می گیرم » من و شما خودساخته هستیم، اما همه ما جا براي بهتر شدن داریم.
همه ما باید معیارهاي بالاتري براي خود در نظر بگیریم. همه ما باید پیوسته براي بهتر کردن منش خود تلاش کنیم.
همه ما باید تلاش کنیم که انسان بهتري شویم. همیشه باید به عبور از موانع بلندتري فکر کنیم. یکی از نشانه هاي انسانهاي برتر این است که می توانند بر خود مدیریت کنند.
اگر در شرکتی کار می کنند، تصور می کنند که رئیسشان کنار دست آنها نشسته و در هر لحظه بر کارشان نظارت دارد و ارزیابی سالانه خود را از آنها تکمیل می کند.
تنها 2 درصد مردم جامعه میتوانند بر خود مدیریت کنند.و طوري رفتارنمایند که انگار در تمام مدت روز کسی به نظارت آنها نشسته است.
دستاورد حقیقی
وقتی معیارهایی براي خود در نظر می گیرید، عزت نفس و احترام به خود شما افزایش پیدا می کند. وقتی تصمیم می گیرید که با بالاترین ارزشها و محکم ترین اعتقادات خود کار کنید، احساس خوبی درباره خودتان پیدا می کنید.
وقتی کاملاً امین و صادق می شوید، حاضر نمی شوید در رابطه با دیگران از باورهاي خود چشم بپوشید.به هر کس که زندگی و کار می کنید، امین و صادق می شوید. با خود و دیگران حقیقت را رعایت می کنید.
هر چه با خود صادق تر باشید، از شجاعت و اعتماد به نفس بالاتري برخوردار می گردید.مثبت تر می شوید و درباره خود اشتیاق بیشتري پیدا می کنید.
به قدرت درونی و رشد بیشتري می رسید. هر چه با ارزشهاي بالاي بیشتري کار کنید، شخصیت والاتري پیدا می کنید. و سرانجام، به نقطه اي می رسید که دیگر توقف ناپذیر می شوید!
تمرینات عملی
1_سه ارزش مهم خود را در زندگی خانوادگی مشخص سازید. به چه چیزي اعتقاد دارید و به آن توجه می کنید؟
2_ مصمم شوید که باخودودیگران صادق باشید.درارزشها مصالحه نکنید.درچه زمینه اي از زندگی خودبا کسی بطورکامل صادق نیستید؟
3_صداقت داشته باشید.زمینه هایی از زندگی خود را که در آن احساس استرس، نارضایی یا ناخشنودي می کنید، وارسی کنید و ببینید آیا از کنار یکی از ارزشهاي خود گذشته اید؟
4_ چگونه شرکتی می داشتید اگر همه افراد شاغل در آن مانند شما کار می کردند؟ چه می توانید بکنید تا بلافاصله شرکت شما به شرکت بهتري تبدیل شود؟
5_ اگر می شنیدید که تنها شش ماه از عمر شما باقی است، چه می کردید؟ پاسخی که به این سؤال می دهید، ارزشهاي واقعی شما را مشخص می سازد.
6_«اشخاص عوض نمی شوند و تغییر نمی کنند.» از آنجایی که این یکی از قوانین زندگی است، چه تغییري باید در خود و روابط خود ایجاد کنید تا این حقیقت را بپذیرید؟
7_در زندگی مترصد حقیقت بشوید.در چه زمینه هایی باید دنیا را به شکلی که هست قبول کنید؟ با خود صادق باشید
خلاصه مطالب و نتیجه گیري
دنیا به آیینه بزرگی شباهت دارد. آنچه را که هستید، منعکس می کند. اگر دوستانه و پر مهر و محبت هستید، اگر به دیگران کمک می کنید، دنیا رفتاري دوستانه، محبت آمیز و کمک کننده با شما خواهد داشت. دنیا همان چیزي است که شما هستید.
-توماس دریر
مهم ترین اصل در زندگی انسانی این است که هر چه اغلب به آن فکر کنید، همان می شوید.این اساس دین، فلسفه، متافیزیک، روانشناسی و موفقیت است. دنیاي بیرون شما، بازتاب دنیاي درون شماست. اگر فکرتان را عوض کنید، می توانید زندگی تان را تغییر بدهید.
بزرگ ترین چالش و مسئولیت شما این است که در خود معادل ذهنی اي که می خواهید در بیرون از خود تجربه کنید فراهم آورید.
با این کار، تمام قدرتهاي ذهنی خود را فعال می کنید و کاري می کنید که عالم هستی براي شما و خدمت به شما کار کند. شما سررشته و کنترل کامل زندگی خود را در دست می گیرید.
از هزاران نفر سؤال شده است که در اغلب موارد به چه فکر می کنند.بارها و بارها موفق ترین مردان و زنان جامعه حرف واحدي را تکرار می کنند.
آنها اغلب اوقات خود را به این فکر می کنند که چه می خواهند و چگونه می خواهند به این خواسته خود برسند. برعکس، اشخاص ناموفق به آنچه نمی خواهند فکر می کنند.
آنها به مسائل و نگرانیهاي خود فکر می کنند. به اشخاصی که در زندگی آنها را دوست ندارند فکر می کنند. اما شما این گونه نیستید.
وقتی پیوسته به این فکر می کنید که چه می خواهید و چگونه می خواهید به این خواسته خود برسید، این طرز فکر کردن به زودي عادت شما می شود.
وقتی به آنچه می خواهید فکر می کنید و درباره اش حرف می زنید، مثبت تر، هدفمندتر و خلاق تر می شوید.وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتري می شوید.
خوش بینی فراگرفته شده
شاید مهم ترین کیفیتی که می توانید در خود ایجاد کنید و به موفقیت و خوشبختی بیشتري برسید، کیفیت خوش بینی است.
باید به این فکر کنید که خوش بینها در اغلب مواقع به چه فکر می کنند و چه کاري انجام می دهند. براساس مصاحبه هاي انجام شده با هزاران انسان شاد و موفق، خوش بینها در زندگی خود از دو قاعده پیروي می کنند.
اینها نگرشهاي ذهنی هستند که می توانید آنها را بیاموزید. اول، در هر چیز، و بخصوص وقتی با موانع و مشکلات رو به رو می شوند، به جنبه مثبت آن نظر دارند. مثبت فکر می کنند و همیشه چیزي دستگیرشان می شود
دوم، خوش بینها از هر مسئله و گرفتاري درس ارزشمندي می گیرند.آنها معتقدند که هر مسئله و گرفتاري براي آن است که درسی از آن بگیرند.
آنها پیوسته از خود می پرسند:«من قرار است از این مشکل چه درسی بگیرم؟»و همیشه نکته اي پیدا می کنند.
هفت اقدام براي رسیدن به زندگی با عملکرد عالی
علاوه بر توجه کردن به درسهاي ارزشمند، خوش بینها از هفت جهتگیري یا اندیشه عمومی درباره خود و زندگی شان برخوردارند. اینها هفت موضوعی هستند که اغلب به آن فکر می کنند.
به آینده فکر کنید
قبل از هر چیز، انسانهاي مثبت و شاد آینده نگر هستند.آنها در بیشتر مواقع به آینده فکر می کنند.به این فکر می کنند که به کجا می روند.
به این کاري ندارند که در گذشته چه اتفاقی افتاده است.آنها تصویري روشن و هیجان بخش از آنچه برایشان امکان پذیر است، دارند.براساس قانون جذابیت، به امیدها و رؤیاهاي آینده به سمتشان جذب می شود.
به هدفهایتان فکر کنید
دوم، اشخاص مثبت و خوشبخت هدف مدار هستند. آنها در اغلب مواقع در باره هدفهایشان حرف می زنند و فکر می کنند.
پس از آنکه پنداره هاي آتی خود را در نظر مجسم ساختند، آنها را به هدفهاي روشنی تبدیل می کنند و همه روزه روي آنها کار می کنند.
آنها توجه خود را معطوف و انرژیهاي خود را متمرکز می سازند.آنها با استفاده از هدفهایشان آینده خود را کنترل می کنند.
به راه حل فکر کنید
چهارم، موفقها راه حل گرا هستند. آنها به جاي مسئله، به راه حل فکر می کنند.آنها به جاي اینکه فکر کنند چه کسی مقصر است، به این فکر می کنند که چه کاري باید انجام شود.
آنها از روشهاي فکري خلاق براي آزاد کردن خلاقیتهاي خود و اطرافیانشان استفاده می کنند.آنها هدفهاي خود را مسائلی در نظر می گیرند که باید حل و فصل شوند.
آنها معتقدند که هر مسئله راه حل منطقی دارد که منتظر آنند حل و فصل شود.
به نتایج فکر کنید
پنجم، اشخاص موفق و شاد به شدت نتیجه مدار هستند. آنها همه روزهاي خود را به دقت از قبل برنامه ریزي می کنند.
براي فعالیتها خود اولویتهاي روشنی در نظر می گیرند و بعد روي هدفها وبرنامه هایشان کار می کنند تا به اشخاصی مولد و کارآمد مشهور شوند.
از آنجایی که این اشخاص به شدت مؤثر و کارآمد هستند، کار بیشتري صورت می دهند، سریع تر به جلو قدم برمی دارند و به کار و دنیایشان اهتمام بیشتري می ورزند.
به رشد بیندیشید
ششم، موفقها رشدمدار هستند. آنها پیوسته در حال مطالعه اند، به نوارهاي آموزشی گوش می دهند، ویدئو تماشا می کنند و در دوره ها و همایشهاي مختلف شرکت می نمایند.
آنها می دانند که آینده از آنِ با صلاحیتهاست، از آنِ کسانی است که از رقباي خود بیشتر می دانند. می دانند که مسابقه اي در کار است و آنها در این مسابقه حضور دارند. آنها مصمم به پیروزي اند.
به عمل فکر کنید
هفتم، و شاید از همه مهم تر، موفق ترین اشخاص عمل گرا هستند. به این فکر می کنند که در حال حاضر چه می توانند بکنند تا سریع تر به هدفهایشان برسند. آنها پیوسته در حرکت و تلاش هستند.
احساس اضطرار می کنند و در مقایسه با اشخاص عادي و متوسط کار بیشتري صورت می دهند. هر چه کار بیشتري بکنند، نتیجه بهتري می گیرند. هر چه ارزشمندتر بشوند، درآمد بیشتري کسب می کنند.
امکانات شما نامحدود است
ما در عصر طلایی انسانها زندگی می کنیم. امروز در مقایسه با هر زمانی بهتر می توانید به هدفهاي خود دست پیدا کنید.
می توانید از این کتاب به عنوان یک راهنما استفاده کنید تا در زندگی به سعادت و خوشبختی برسید. بار دیگر به 12 توصیه کلیدي توجه کنید:
یک.فکرتان را عوض کنید آن طور که درباره خود فکر می کنید، آن طور که به قابلیتها و توانمندیهاي خود می اندیشید، کیفیت زندگی امروز شما را رقم می زند.
خوشبختانه، این خودانگاره آموختنی است. با کنترل کردن کامل کلمات، تصاویر و نقطه نظرهایی که به ذهن خود راه می دهید، کنترل کامل آینده خود را در دست می گیرید.
دو.زندگی تان را تغییر دهید شما با توانمندي ناب متولد می شوید.شما در زمینه هاي مختلف قابلیتهاي فراوان دارید.
در نتیجه انتقادات مخرب دوران کودکی ممکن است از شکست، ضرر و زیان، ردشدن و مورد انتقاد قرار گرفتن، بترسید.
می توانید به عادتهاي مخرب و علیه خود برسید .عقب بمانید.با فاصله گرفتن از این احساسات منفی، شما توانمندیهاي خود را آزاد می کنید و زندگی تان را تغییر می دهید.
سه.خوابهاي بزرگ ببینید.نقطه شروع راستین فراهم آوردن آن زندگی است که براي شما امکان پذیر است این است که براي خود پنداره اي از مکانی که می خواهید به آن برسید فراهم آورید.
فرض را بر این بگذارید که به آنچه در زندگی می خواهید، می توانید دست پیدا کنید.بعد هدفهاي واضح و مشخصی در نظر بگیرید، برنامه مفصلی تدارك ببینید و به رؤیایتان حقیقت ببخشید.
چهار.تصمیم بگیرید و ثروتمند شوید از همین امروز تصمیم بگیرید که کنترل امور مالی خود را در دست بگیرید.
کاري را که دیگران کرده اند و به استقلال مالی رسیده اند، انجام بدهید. دقیقاً مشخص کنید می خواهید چه درآمدي داشته باشید، و بعد پیوسته به این میزان درآمد فکر کنید. آنچه را که دیگران کرده اند، شما هم می توانید بکنید.
پنج .سررشته امور زندگی خود را در دست بگیرید شما در زندگی خود یک نیروي خلاق هستید.آنچه که هستید یا خواهید شد، بستگی به این دارد که چه کاري می کنید و یا چه کاري نمی کنید.
از امروز مصمم شوید که 100 درصد مسئولیتهاي در قبال خود را بپذیرید. کسی را سرزنش نکنید، عذر و بهانه نیاورید.
قدرت شخصی خود را اعمال کنید و کنترل اندیشه، کلمات و اعمال خود را در دست بگیرید.حاکم بر سرنوشت خود گردید.
شش.براي رسیدن به سطح بهترینها متعهد شوید بزرگ ترین پاداشها و رضایت خاطرها نصیب کسانی می شود که در هر کاري که می کنند خوب و عالی هستند.
تصمیم بگیرید که در سطح 10 درصد بالاي حرفه خود قرار بگیرید.ببینید در کدام یک از مهارتهاي کلیدي باید به حد عالی برسید، عملکرد عالی را هدف خود قرار بدهید، برنامه ریزي کنید و بعد همه روزه براي بهتر شدن تلاش کنید.
هفت.به اشخاص بها بدهید کمیت و کیفیت روابط شما بیش از هر عامل دیگري روي موفقیت و خوشبختی شما اثر می گذارد.
سعی کنید روابطی مبتنی بر اعتماد و اطمینان با اشخاصی که در زندگی شما مهمند ایجاد کنید. شبکه سازي کنید تا بر میزان تماسهاي خود بیفزایید. با اشخاص موفق و مثبت ارتباط برقرار کنید و همفکري نمایید.
هشت.مانند یک نابغه فکر کنید شما در واقع یک ذهن، همراه با یک تن هستید.شما همان اندیشه خود هستید. شما از این توانمندي برخوردارید که بهتر بیندیشید.
وقتی مانند هوشمندترین مردم فکر می کنید، خیلی زود به همان نتایج آنها دست پیدا می کنید.
نه.از نیروهاي ذهنی خود استفاده کنید ایده ها و نقطه نظرها منابع اصلی ثروت به شمار می آیند.هر چه براي رسیدن به هدفهاي خود نظرات بیشتري داشته باشید،
طبق قانون احتمالات، بیشتر به ایده اي که به شما کمک کند دست پیدا می کنید.توانایی شما در خلق ایده نامحدود است.بنابراین آینده شما هم نامحدود است.
ده.اندیشه خود را در خدمت بگیرید راهکارهاي اندیشه مهمی وجود دارند.این راهکارها، شیوه هایی هستند که اشخاص موفق در همه جا از آنها استفاده می کنند.
هر یک از این روشهاي تحلیل و ارزیابی موقعیت شما می تواند بینش و فراستی در اختیارتان قرار بدهد که چشم انداز شما را در زندگی تغییر بدهد.هرچه ابزار فکري شما بیشتر باشد، زندگی بهتري می توانید براي خود ایجاد کنید.
یازده.آینده خود را خلق کنید توانایی نگاه کردن به آینده و بعد برداشتن قدمهایی که آینده مورد نظر شما را تأمین کند، یکی از علل موفقیت همه مردمان موفق در طی تاریخ بوده است.
انسانهاي مؤثر زندگی خود را به دقت برنامه ریزي می کنند و مشکلات احتمالی را در نظر می گیرند.در نتیجه در مقایسه با اطرافیان خود، بهتر فکر می کنند و بهتر تصمیم می گیرند.
دوازده.عالی زندگی کنید دنیاي پیرامون شما با توجه به دنیاي درون شما شکل می گیرد.خشنودترین و پردرآمدترین اشخاض در هر زمینه اي در زندگی، کسانی هستند که منش عالی دارند.
وقتی زندگی خود را پیرامون دو کیفیت استحکام شخصیت و شجاعت استوار می کنید، همه درها به رویتان گشوده می شود و شما تبدیل به یک انسان شاد و خوشبخت می شوید. شما اندیشه و زندگی خود را تغییر می دهید.
فقط انجام بدهید!
آمادگی ذهنی شباهت فراوانی به آمادگی جسمانی دارد.به زمان و تلاش فراوان احتیاج دارد تا به این آمادگی دست پیدا کنید.
با این حال، این کاري است که فایده اش به زحمتش می ارزد.فایده آن حد و حسابی ندارد. وقتی روي خودتان کار می کنید تا در درون خویش تصویري براي خلق زندگی مورد نظرتان بسازید، ممکن است در شروع پیشرفت کندي داشته باشید.
اما وقتی مداومت به خرج می دهید، وقتی به کارتان ادامه می دهید، کارهاي درست انجام می دهید و از کلمات متناسب استفاده می کنید، دیري نمی پاید که پاداش تلاشهاي خود را می گیرید.
براي کاري که می توانید بکنید محدودیتی متصور نیست. محدودیت هر چه هست، چیزي است که شما براي خود قائل می شوید.
شما انسانی عالی و با استعداد هستید.بعید است اگر همه تلاشتان را بکنید، به هر خواسته اي که دارید نرسید.راهکار این است که از همین امروز شروع کنید و هرگز از پاي ننشینید!
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش ششم) فکرتان را عوض کنید کیفیت زندگی یک شخص را عمق...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش نهم) فکرتان را عوض کنید _ از نیروهاي ذهنی خود استفاده...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش چهارم) فکرتان را عوض کنید، تصمیم بگیرید و ثروتمند شوید اندیشه...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش دهم) فکرتان را عوض کنید _ اندیشه خود را در خدمت...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.