رضایت مشتری چگونه اندازه گیری می شود
یکی از ارکان مهم سیستم استاندارد هاي 9001 /2000 ISO بحث اندازه گیري و تحلیل (Monitoring&Measuring) است.
در هر سازمان پس از تولید و عرضه کالا یا ارائه خدمت باید با تمهیدات گوناگون و با استفاده از ابزار و روش ها و سیستم هاي مختلف و با طرح ریزي برنامه هاي نظر سنجی و اجراي آن، میزان رضایت مشتري از ابعاد مختلف بدست آمده و مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد.
. مدیریت شکایات مشتریان واضح است که در هر شرایطی حتی در حالت ایده آل نیز یک سازمان یا عرضه کننده نمی تواند بدون ناراضی بوده و همه مشتریان از عملکرد آن راضی باشند . نکته مهم در اینجا این است که غالبا مشتري ناراضی، شکایت خود را به سازمان انتقال نمی دهد بلکه با منتقل کردن احساس و نارضایتی خود به اطرافیان، تبلیغات منفی صورت داده و جو ذهنی جامعه را نسبت به آن سازمان یا عرضه کننده، مسموم و منحرف می کند
از طرف دیگر توجه به این نکته حائز اهمیت است که از دید کلان، مشتري ناراضی، کسی است که بدون دریافت هزینه، مشکلات و ضعف هاي سازمان را برایش بازگو می کند و بازتاب این اطلاعات می تواند و باید سازمان را به سمت و سوي بهبود مستمر هدایت کند.
در یک سیستم مدیریت شکایت مشتري، دسترسی به موارد زیر ضرورت پیدا می کند.
- ایجاد یک پل ارتباطی مناسب براي دریافت شکایت مشتریان.
- آگاهی رسانی به مشتریان با برقراري پل ارتباطی.
- ایجاد انگیزه براي تشویق مشتریان شاکی در جهت انتقال شکایت به سازمان .
ارتباط با مشتري شاکی در سه سطح اتفاق می افتد
سطح مبتنی بر واقعیت: در این سطح باید بررسی کنیم که چه اتفاقی افتاده است. از مشتري بخواهیم که موضوع را کامل توضیح دهد و خودمان با تمام وجود و بهره گیري از مدیریت نگاه، گوش دادن موثر، یادداشت برداري و زبان بدن به مشتري به صورت کامل توجه کنیم.
سطح حسی: در این سطح باید از خودمان بپرسیم ما نگران چه هستیم؟ آیا نگران این هستیم که مجبور شویم به مشتري خسارت دهیم؟ در این صورت جاي نگرانی وجود ندارد؛ چون تجربه نشان داده است این نه تنها خسارت نیست بلکه، نوعی سرمایه گذاري موثر براي حفظ و سفیرسازي مشتري است و نباید با ساده انگاري از پرداخت خسارت بحق به مشتري خودداري کنیم و او را با رفتار غلط خود به خرابکار تبدیل کنیم و به نزد سایر مشتریان بفرستیم.
اما نگران این هستیم که مشتري را از دست بدهیم، این نگرانی مثبت است و نگرانی مثبت سازنده است و سبب می شود ما در دام غرور دچارنشویم. بهتر است صادقانه با مشتري رفتار کنیم تا او با جان و دل باور کند که هیچگاه قصد و غرض خسارت زدن به او را نداشته ایم.
سطح هویتی: در این سطح ما به هویت و اعتبار و برند توجه می کنیم و با دیدن درست وضعیت موجود و تلاش براي تبدیل آن به وضعیت مناسب و در نهایت وضعیت مطلوب، از شرایط موجود براي ارتقاي برند سازمان استفاده کنیم.
یادمان باشد هدف، تمرکز روي رفتارهاي گذشته نیست بلکه، تمام تلاش براي موفقیت هاي بیشتر در حال و آینده است و خداوند تمام کائنات را معلم ما آفریده است. خوب دقت کنیم حتی یک مشتري شاکی فرصتهایی را براي یادگیري ما مهیا می سازد تا از موضوعاتی که مشتریان دیگر به ما نگفته اند، آگاه شویم و رفتارهایمان را نیک و عالیتر سازیم.
فرهنگ پاسخگویی و سازمانهاي موفق
در بحث رضایت مشتری یکی از نشانه هاي سازمانهاي موفق میزان و درجه نهادینه شدن فرهنگ پاسخگویی در آن سازمان است.
آیا در سازمان شما تمام کارکنان از در نگهبانی تا بالاترین رده سازمان خودشان را در مقابل مشتري مسئول می دانند و اگر فردي که مشتري با او کار دارد در محل کارش حاضر نباشد دیگران داوطلبانه و مشتاقانه براي پاسخگویی راهگشا به او اقدام می کنند و نبود آن همکار را دلیل محکمی براي اینکه ارباب رجوع در روز دیگري مراجعه کند نمی دانند.
مدیریت اعتراض مشتریان
در مبحث رضایت مشتری مدیران فروش و نمایندگان فروش شایسته، اعتراضات مشتریان را فرصتهایی براي کسب پیشنهادات جدید می دانند و با آن برخورد شایسته می کنند. جان دي راکفلر می گوید: من همیشه کوشیده ام هر فاجعه اي
را در زندگی به یک فرصت بدل کنم.
حتی موفق ترین شرکتها هم مشتریان ناراضی دارند. بیش از 95 درصد مشتریان ناراضی بدون اینکه نارضایتی خود را به شما اعلام کنند، قطع رابطه خواهند کرد، حداکثر 5 درصد مشتریان ناراضی اعلام نارضایتی می کنند. پس اینها براي شما احترام و ارزش قائل شده اند. از اینها تشکر کنید، چون نماینده جمع زیادي هستند که به شما مراجعه نکرده اند.
اگر نارضایتی مشتریان را به رضایت تبدیل کنید، میزان وفاداري آنها به شما بسیار بیشتر از مشتریانی خواهد بود که از اول از شما راضی بوده اند.
حال که به اهمیت مشتریان معترض پی بردیم با آنها چگونه رفتار کنیم؟ به عبارتی مدیریت اعتراض مشتریان چگونه است؟ با رعایت نکات زیر اعتراض مشتري را مدیریت کنید:
- فورا از مشتري عذرخواهی نکنید. چون در ذهن او این طور القا می شود که احتمالا شًما از اول قصد فریب او را داشته اید و این پیشامدها اتفاقی نبوده است.
- مشتري را دعوت به آرامش کنید و سپس از او بخواهید که موضوع را با هم بررسی کنید و از او بخواهید که موضوع را کامل توضیح دهد.
- به جاي کلمه اعتراض که بار روانی منفی دارد از کلماتی مثل مورد، نکته، یا موضوع که بار روانی مثبت دارند استفاده کنید.
با دقت به صحبت هاي مشتري گوش دهید و به او نشان دهید که کاملاً به ایشان توجه دارید و از پرواز ذهنتان جلوگیري کنید.
از حرکت بدن و کلمات ایستگاهی استفاده کنید و با این اعمال به او نشان می دهید که کاملا به ایشان توجه دارید. - از کلمات خنثی مثل گوش می کنم، بعد، ادامه بدهید و … استفاده کنید و از کلماتی نظیر نه، بله، این طور
نیست و … به هیچ وجه استفاده نکنید. - براي روشن شدن کامل موضوع با اجازه مشتري سوالات خود را بپرسید؛ این سوالات به او این را القا می کند که شما دنبال کشف حقیقت هستید اما سوالاتتان نباید جنبه قضاوت یا توهین داشته باشد و…
تفاوت در رفتار با انواع مشتریان شاکی
در بحث رضایت مشتری مشتریان شاکی رفتارهاي متفاوتی دارند و یک رفتار یکسان در مقابل تمام آنها کارساز نیست. یک فروشنده حرفه اي ابتدا با شناخت مشتري از نظر رفتار و کردار که با تمرین و تکرار تبدیل به مهارت می شوند، در زمان اندك تشخیص می دهد که فرم رفتار با آن مشتري خاص چگونه باید باشد.
مشتریان شاکی را به سیزده دسته تقسیم می کنیم و نوع رفتار اختصاصی هر یک از آنها را در کنار رفتارهاي عمومی که تاکنون فرا گرفته ایم به کار می بریم.
1.مشتریان شاکی پرحرف و پرقیل و قال: این قبیل مشتریان تمایل به حرف زدن زیاد دارند و سرو صداي آنان نیز زیاد است.
در مقابل این مشتریان، با زیرکی مذاکره را مدیریت کنید. براي اینکار از آنهابخواهید توضیحات شان را ارائه کنند و شما با یادداشت برداري و به کارگیري شایسته ي زبان بدن به آنها نشان دهید که تمرکزتان بر روي موضوع آنان و خود مشتري است.
با اشتیاق به صحبت هاي او گوش دهید، وسط حرف ایشان نپرید، اما با رعایت احترام به شخصیت شان و طرح سوالات بجا و با اجازه گرفتن از مشتري، بحث را هدایت کنید.
2 مشتریان شاکی پرخاشگر، عصبی و مهاجم: به هیچ وجه در دام بحث و جدل با این قبیل مشتریان نیفتید، چون حتی اگر او را محکوم کنید باز هم از شما خرید نمی کند، با مدیریت صحیح مذاکرده او را آرام کنید گاهی استراتژي سکوت را به کار برید که کاربردهاي فراوانی دارد، این قبیل مشتریان دوست دارند تخلیه روانی بشوند.
در صورتی که رفتارهاي آنان از حیطه ادب خارج شد با کمی خم کردن سر حالت تعجب خود را به آنها نشان دهید و اگر خواستید تذکري به آنها بدهید از تکنیک شراکت استفاده کنید.تکنیک شراکت نه فقط در مقابل این قبیل مشتریان بلکه، در ارتباط با تمام انسانها کاربرد دارد.
تکنیک شراکت یعنی اینکه وقتی می خواهیم به دیگران تذکر دهیم، خودمان را هم در آن تذکر وارد کنیم
3 مشتریان شاکی ابر سیاه: این قبیل مشتریان بیشتر ذهنی و درونگرا هستند، اینان ذاتا بدعنق هستند و ارتباط برقرار کردن با آنها دشوارتر است.
ایشان بیشتر توي خودشان هستند به آنها خیلی توجه کنید، ایشان به سختی جذب می شوند. اگر موفق شوید شکایت ایشان را بخوبی مدیریت کنید و نارضایتی شان را به خشنودي مبدل کنید، منافع بیشتري از مشتریان عادي خواهند داشت.
به همین جهت است که به این مشتریان ابرسیاه می گوییم.
4 مشتریان منتقد: لازم است بین مشتریان نق زن و مشتریان منتقد، تمیز قائل شویم. مشتریان منتقد در مقابل ایرادي که می گیرند، راه حل می دهند، اما مشتریان نق زن علاقه دارند از همه چیز ایراد بگیرند، اما در مقابل راه حلی هم ارائه نمی کنند. انسانهاي منتقد سه نکته را رعایت می کنند:
1- از حیطه ي احترام خارج نمی شوند.
2-با ملاحظه ي رفتار طرفین ایراد می گیرند و تأکید می کنند که این نظر من است و ممکن است اشتباه باشد و در نهایت.
3- راهکار پیشنهادي خویش را هم ارائه می کنند. به صحبت هاي آنان گوش دهید و نظر اصلاحی آنان را در همان ایرادي که می گیرند جویا شوید.
5 مشتریان شاکی بدبین و منفی باف: این مشتریان نیز از گروه شکاکها هستند و در مقابل همه چیز و همه کس بدبین هستند، باید بتوانید ترسهاي آنان را با ارائه مدارك و مستندات لازم رفع کنید، مذاکره ي بیشتر با ایشان زمینه ارتباط صمیمانه ي بیشتري را فراهم می سازد و سبب می شود تا شما علت نگرش منفی آنان را کشف کنید.
6 مشتریان شاکی دروغگو: با تناقض گوییها و اطلاعات غلطی که این مشتریان می دهند متوجه می شوید که آنان دروغ میگویند. در مقابل آنان هشیار باشید و به هیچ وجه دروغشان را به رخشان نکشید و سعی نکنید برخورد را شخصی کنید و به قول معروف مچ آنان را باز کنید.
چون انسان دروغگو در این حالت از شخصیت خود به طرز وقیحانه اي دفاع خواهد کرد. بعضی از حرفهاي آنان را که از اهمیت کمتري برخوردار است، نشنیده بگیرید و براي اثبات به آنان بدون اینکه برخورد شخصی شود از تکنیک شخص ثالث مجهول استفاده کنید. این تکینیک یعنی اینکه به فرد بگویید اطلاعات درستی به سمع مبارك شما نرسانده اند.
7مشتریان شاکی چانه زن و قیمت شکن: بعضی از انسان ها علاقه خاصی به تخفیف گرفتن دارند.
حتی اگر از حدود قیمیت آن محصول هم اطلاعاتی نداشته باشند باز ادعا می کند که محصول شما گران بوده است و از اینکه تخفیف نگرفته اند، ناراحت و شاکی هستند. در مقابل ایشان سیاست تخفیف سازمان را مطرح کنید ایشان در مقابل قیمتهاي ثابت و یکسان که به صورت رسمی و با فاکتور است مقاومت نشان نمی دهند و اگر محصول باب میل آنان باشد و قدرت خریدش را داشته باشند، خریداري خواهند کرد.
8 مشتریان شاکی تهدید کننده: بعضی از مشتریان شاکی با به رخ کشیدن مقام و موقعیت شان سعی می کنند فروشندگان را در موقعیت تهدید قرار دهند و از آنان امتیازگیري کنند.
در مقابل ایشان ضمن به کارگیري ادب و نزاکت، رفتارشان را زیرکانه به خودشان برگردانید.
9 مشتریان دل شکسته: این مشتریان، شکایتشان بحق است، چون از خرید قبلی شما خسارت دیده اند، عذرخواهی بجا، پس از ثابت شدن موضوع بر شما ضروري است پذیرایی مناسب و جبران خسارت و دادن هدیه به آنان شایسته و موثر است. با رفتار درست اعتماد ایشان را مجددا کًسب نمایید.
10 مشتریان شاکی مقایسه کننده: این قبیل مشتریان رفتار، و محصولات شما را با شرکتهاي رقیبتان مقایسه می کنند. به آنها بگویید مقایسه حق شماست، اما لازم است جامع و کامل باشد.
به این قبیل مشتریان نشان دهید که به جاي مقایسه هاي تک عاملی، لازم است تمام منافع و تمام هزینه را با هم مورد بررسی هاي و مقایسه قرار گیرد.در مقابل این مشتریان از عبارت هر گردي، گردو نیست به نحو درست استفاده کنید.
11 مشتریان شاکی تنبل: این مشتریان به دلیل تنبلی خودشان شاکی می شوند، با وجود این هیچ ایرادي ندارد در عصر رقابت به این مشتریان توجه بیشتري کنید و خدمات بیشتري به آنان ارائه کنید تا راحت تر باشند، آرامش و آسایش محصول و خدمات وابسته به آن براي این مشتریان خیلی مهم است.
مشتري شاکی تنبل هم به خودش صدمه می زند و هم به طرف معامله اما با تمام این اوضاف مشتري است
و وظیفه ما آگاه سازي در مواقع لزوم است.
12 مشتریان شاکی سیاستمدار: این مشتریان هرچیزي را به سیاست ربط می دهند، به هیچ وجه در دام مباحث سیاسی با آنان نیفتید و در مقابل نظرات سیاسی ایشان گرد جواب دهید؛ یعنی جوابی که نتواند برداشت خاصی از آن بکنند. در بعضی از مواقع سکوت کنید و سپس بحث را به موضوع اصلی برگردانید.
حالت دیگر از سیاستمداري این مشتریان مواقعی است که اگر جایگاهشان عوض شود نظرشان هم عوض می شود. به عبارتی آنان منافع خویش را بر منافع طرفین ارجح می دانند.
13 مشتریان شاکی باوجدان: این مشتریان، وجدان خودشان را قاضی می کنند، ایرادشان بحق و بجاست و از این طریق کم کاریها و ایرادات خودشان را هم گوشزد می کنند.
از وجدان و نحوه قضاوت آنان به نیکی یاد کنید، حرف حق ایشان را با کمال میل بپذیرید و از اینکه جامع به موضوع نگاه می کنند از آنان قدردانی کنید.
مدل هاي شکل گیري رضایت مشتري در دیگر کشورها
در بحث رضایت مشتری فرایندهاي مختلف شکل گیري رضایت مندي مشتري را می توان در مدل هاي مختلفی طبقه بندي کرد که این مدلها ارتباط رضایت مندي مشتري و محرکهاي آن را ترسیم می کنند. معتبرترین مدل شکل گیري رضایت مندي مشتري بر اساس یکی از نظریه هاي مشهور رضایت مندي مشتري یعنی نظریه (عدم تایید انتظارات) بنا شده است براي آشنایی با مدلهاي رضایتمندي مشتري، در اینجا به تعدادي از مدل های مشهور کشورهاي غربی اشاره می کنیم:
مدل رضایت مشتری سوئدی
مدل اولیه کشور سوئد شامل دو محرك اولیه رضایت مندي است:
ارزش درك شده
انتظارات مشتري
ارزش حیات مشتری
در بحث رضایت مشتری یک مفهوم بنیادین در مدیریت روابط با مشتري ارزش حیات مشتریان است. ایده اولیه این مساله آن است که مشتریان را باید برمبناي سودآوري آنها براي شرکت در کل زمانیکه خرید انجام می دهند مورد قضاوت قرار داد.
کلمه دوره حیات اشاره به کل زمانی دارد که مشتریان از سازمان خرید می کنند. سودآوري معمولاً براساس ارزش خالص محاسبه می شود یعنی با کسر هزینه هاي جذب و حفظ مشتري از عایدات ناشی از یک مشتري. هزینه هاي ثابت لحاظ نمی شود زیرا در صورت بود و نبود مشتري این هزینه ها وجود خواهند داشت.
مفهوم ارزش مشتری
ارزش مشتري عبارت است از منافع درك شده از دریافت یک کالا یا خدمت خاص در مقایسه با هزینه هاي درك شده از سوي یک مشتري یا گروهی از مشتریان.
به صورتی دقیق تر ارزش مشتري نشان دهنده موازنه بین منافعی است که مشتري از ارزیابی، دریافت و استفاده از یک کالا بدست می آورد در برابر هزینه هایی که متحمل میشود مانندپول، انرژي، زمان و هزینه هاي روانی.
چرخه حیات مشتری
این باور پذیرفته شده اي است که مشتریان ماندگار براي شرکت سودمندتر هستند. این سودمندي مشتریان ماندگار را که به آنها وفادار هم می گوییم به ویژگیهایی مانند پاداشهاي اضافی که می پردازند، فروشهاي اضافی که از ارجاع هاي آنها به دیگران بدست می آید، منافع حاصل از صرفه جویی در بسیاري هزینه ها و خریدهاي بیشتر و دگر فروشی هاي که به آنها می شود، نسبت می دهند.
سودآوري یک مشتري در صورتی تضمین می شود که وي خریدهاي مکرر و بلندمدتی را از شرکت داشته باشد. با این وضعیت اهمیت وفاداري مشتري به شرکت دو چندان می شود.
در مقاله بعدی به چرخه حیات مشتری اشاره خواهیم کرد.
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- مفاهیم اولیه CRM CRM استفاده از تکنیک هاي مدیریت ارتباط با مشتري به...
- MBTI MBTI یکی از جدیدترین تیپولوژي هاي عصر حاضر MBTI میباشد.MBTI...
- مدل های تجارت الکترونیک تاریخچه تجارت الکترونیک تجارت الکترونیکی یک مفهوم جدید نیست و...
- وفاداری به برند چیست؟( مرجع کامل ) از بزرگترین موفقیتهای هر کسبوکاری، بازگشت دوباره ودوباره مشتری است....
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.