راهنمای مقدماتی تا پیشرفته بازاریابی آنلاین ( فصل اول )
بازاریابی آنلاین
معرفی
در هر زمان ، شرکت شما هزاران گزینه برای اجرای بازاریابی اینترنتی(آنلاین) دارد. شما می توانید محتوایی برای وب سایت یا وبلاگ خود بنویسید. با چند عکس ساده تبلیغات کلیکی راه بیندازید و یا در توئیتر به دنبال آن چیزی که دوست دارید بروید. در داخل این همه حق انتخاب برای شما ، تعداد بیشتری انتخاب های کوچکتر نیز وجود دارد. چگونه عناوین ایمیل های خود را انتخاب می کنید و آن را برای مشتریان خود ارسال می کنید؟ از چه تبلیغاتی برای تأثیر بیشتر در فیسبوک استفاده می کنید؟
این همه پرسش دلهره آور است. نه؟ خوب الان وقت شروع کردن است. باهم شروع کنیم تا بتوانیم به پاسخ سوالات بالا برسیم.بازاریابی یک استراتژی است. بازاریابی اینترنتی یا همان بازاریابی آنلاین اصطلاحی است که برای بازاریابی محصولات دیجیتال استفاده می شود. این بازاریابی فقط شامل اینترنت نمی شود بلکه همه مواردی از جمله اینترنت ، موبایل ، رسانه های دیجیتال و… را شامل می شود.
برای موفقیت باید بر روی هدف متمرکز شد. چارچوب داشت. چارچوبی که مقیاس پذیر ، قابل انعطاف و تکرارپذیر باشد. مهم نیست شما یک بازاریاب اینترنتی حرفه ای هستید یا مبتدی. مهم داشتن چارچوب مناسبی است که می تواند منجر به موفقیت شود.
اگر چارچوب مناسبی نداشته باشید در نهایت دو عامل بسیار مهم را از دست داده اید : زمان و پول
مرحله اول موفقیت بازاریابی اینترنتی ،درک صحیح نیازها و اهداف شرکت شماست. شما باید منظم بوده و تمرکز خوبی داشته باشید. این فصل به رویکرد کاملأ متفاوت با بقیه راهنماهای بازاریابی می پردازد. رویکردی که مثل آن کمتر وجود داشته است.
قصد داریم به عقب برگردیم و از بازاریابان باتجربه ای که قبلأ این مسیر را طی کرده اند درس بگیریم. باور ما بر این است که در این روش :
سازمان خود را به جلو حرکت خواهیم داد.
در زمان خود صرفه جویی خواهیم کرد.
در پول خود صرفه جویی خواهیم کرد.
بازاریابی با مشتریان شما آغاز می شود!
چه فردی محصولات شما را مصرف می کند؟ این افراد چه احساسی نسبت به محصول شما دارند؟ چرا بابت محصول شما پول پرداخت می کنند؟ آیا برند شما را می شناسند؟ آیا به شما وفادار است؟قبل از پرش به استراتژی آنلاین خود ، مکالمه ای را با مشتریان قبلی خود ترتیب دهید.ببینید آنها چگونه محصول یا خدمات شما را یافته اند؟ چه فرآیندی باعث شده است که آنها بابت محصول شما پول پرداخت کنند؟ شرکت شما دارای چه ارزش هایی است و آیا این ارزش ها توانسته رضایت مشتریان شما را جلب کند؟
با پرسیدن این سوالات از مشتریان قبلی خود می توانید تاریخچه ای راجع به خود پیدا کنید. تاریخچه ای که در آن مراحل تبدیل شدن مشتری به مشتری وفادار به وضوح نمایان است. این موضوع می تواند بسیاری از مشکلات ابتدائی شما را حل کند. بازاریابی ارتباط انسان با انسان است. حال می خواهد بازاریابی آنلاین باشد یا بازاریابی آفلاین.
به این فکر کنید که شما چگونه شرکت ها یا محصولات و خدمات مورد علاقه ی خود را یافته اید؟
توسعه شخصیت مشتریان خود
خریداران بسیار متنوع هستند و هر کدام از آنها شخصیت منحصر به فرد خود را دارد. این شخصیت منحصر به فرد می تواند نیاز آنها را نشان دهد. طراحان بازاریابی آنلاین باید بتواند مشتریان را بخش بندی کند. اولین گام برای هر استراتژی بازاریابی ، ایجاد شخصیت برای مشتریان است.
هر مشتری ویژگی های رفتاری ، احساسی و روان شناسی خاص خود را برای خرید کردن دارد. ساده ترین و سریع ترین راه اجرای مراحل زیر است :
با سوالات زیر شروع کنید:
1 – نقش مشتریان معمولی شما چیست؟ نقش مشتریان B2B شما چیست؟ اگر شما محصولات یا خدماتی را به صورت B2B به فروش می رسانید عنوان شغلی شما چیست؟
اگر با مشتریان معمولی کار می کنید نقش آنها می تواند پدر ، مادر ، خواهر ، عمه ، عمو و خاله و دوست و آشنا باشد.
اما اگر با مشتریان B2B کار می کنید نقش آنها متفاوتتر است. نقش آنها می تواند مدیر IT ، مدیر توسعه دهنده کسب و کار و .. باشد.
2- آیا این افراد قدرت تصمیم گیری دارند؟ اگر بله ، آیا به دیگران مشاوره می دهند؟ اگر نه ، چه کسی حرف آخر را می زند؟ شخصیت مشتریان خود را به وسیله تعیین ویژگی های زیر درک کنید:
ویژگی های اجتماعی
- عنوان شغل
- سن
- میزان تحصیلات
- صنعتی که در آن مشغول به کار است
- کجا زندگی می کند؟(شهر ، روستا یا حومه شهر)
ویژگی های کلیدی
شناخت مشکلات مشتریان. مشکلا تی که محصول یا خدمت شما می تواند آنها را برطرف کند.موانع مشتری برای رسیدن به محصولات یا خدمات شما. اینکه چه موانعی سرراه مشتری وجود دارد که نمی تواند با شما ارتباط برقرار کند؟ آیا دسترسی به شبکه های اجتماعی ندارد؟ آیا دسترسی به اینترنت ندارد؟ و…
مشتری تاکنون چه اقداماتی برای رفع مشکل خویش کرده است؟
بازاریابی بسیار شبیه به زبان عمومی و رفتاری است. حتی وقتی در یک گروه بزرگ در حال صحبت کردن با افراد آن گروه هستید ، شما نیاز دارید بهترین راه ارتباط با بینندگان خود را کشف کنید. این افراد می توانند در هر سطحی باشند.باید مخاطب را درک کرد. اینکه چه عواملی باعث می شود که او در کسب و کار شما حضور پیدا کند و حتی از شما خرید کند. با مکالمات واقعی در مورد مشتریان و چشم اندازهای آنها شروع کنید. با ذهنی باز به جلو حرکت کنید.بهتر است موضوع را با ذکر مثالی ادامه دهیم.
در سال 2009 آقای Fan Bi وقتی که دو مشکل زیر را مشاهده نمود کارش را آغاز کرد:
الف) چرا شرکت های فروش انواع تیشرت و لباس ، نمی توانند محصولاتی مناسب با هر نوع سایز و هر بدنی تولید کنند؟
ب) اگر لباس اختصاصی برای مشتریان دوخته شود هزینه آن خیلی زیاد می شود و این هزینه برای مشتریان معمولی اصلا مقرون به صرفه نیست. آیا می توان راه بهتری کشف کرد؟
این فرد شرکتی با عنوان Blank Label را تأسیس کرد که کارش تولید پیراهن و تیشرت مردانه اختصاصی بود. هدفش رفع مشکلات بالا بود. هر نوع سایزی را پوشش داده و مقرون به صرفه باشد.
بعد از چند ماه ، تیم این شرکت ایمیل ها و پیام های زیادی را دریافت کرد. افرادی به دنبال ارتباط با این شرکت بودند و می خواستند پاسخ سوالات خود را پیدا کنند. این شرکت روند رو به رشد پیدا کرد. در سال 2011 این شرکت ویژگی های جدیدی را به ویژگی های قبلی خود اضافه کرد. حتی وب سایت خود را دوباره طراحی کرد و بسیاری از آیتم های جدید را به آن افزود.
تصویر اول وب سایت این شرکت را قبل از تغییرات نشان می دهد. تصویر دوم مربوط به وب سایت پس از انجام تغییرات است:
قبل
بعد
امروزه شعار این شرکت این است:
“ما همواره در تلاشیم تا مشتریان بالقوه خود را بشناسیم و رابطه خود را با آنها هرروز مستحکم تر کنیم!”
مسیرهای فروش به مشتریان را پیدا کنید
شناختن مشتریان تنها کافی نیست. علاوه بر این شما نیاز به درک کامل ارزش های مشتری ، ویژگی های رفتاری ، صفات و شخصیت مشتری نیز دارید. اگر شما هنوز استراتژیی برای درک رفتار مشتری ندارید ، می توانید با نقاط قوت خود، کار را آغاز کنید. برای شروع کار باید چند سوال مهم را در نظر بگیرید:
1-رایج ترین و راحتترین راه برای پیدا کردن چشم انداز شرکت شما چیست؟
دهان به دهان؟ معارفه ها؟
طرح های بازاریابی ای را انتخاب کنید که در زمان کنونی به شما جواب می دهد.
2- برخی سوالاتی که ممکن است هم اکنون در ذهن مخاطبان شرکت شما بگذرد چیست؟ خودتان را جای آنها بگذارید و ببینید چه نیازهایی را باید برطرف کنید. این روال را تا رسیدن به یک پاسخ درست و منطقی ادامه دهید. این استراتژی به شما کمک می کند که یک ارتباط متقابل قوی ایجاد کنید. چرا که نیازهای مشتری را تا حد زیادی درک کرده اید.
3- روند تصمیم گیری معمولی برای خرید چیست؟ مشتریان چه سوالاتی را راجع به محصول و نام تجاری شما از خودشان خواهند پرسید؟
مسلمأ خرید مشتری به صورت آنی صورت نمی گیرد و مراحلی باید طی شود تا مشتری تبدیل به خریدار شود. چارچوب بازاریابی شما باید تمام مراحل را در خود داشته باشد.
4- مراحل تبدیل شدن مشتری به خریدار چقدر زمان می برد؟ هر مرحله چقدر؟
هر بازاریابی اینترنتی باید بتواند RIO یا همان بازگشت سرمایه را به خوبی ارزیابی کند. شما باید بتوانید زمان بازگشت سرمایه را تخمین بزنید.
زمانبندی شما نباید خیلی زود یا خیلی دیر باشد. باید به اندازه کافی واقع بینانه باشد. اگر در بازگشت سرمایه به این نتیجه رسیده اید که سرمایه خیلی دیر بر می گردد، ممکن است سازمان پول خود را بخاطر دیر رسیدن سرمایه از دست بدهد. اگر بازگشت سرمایه را خیلی زود هنگام تخمین بزنید ممکن است روند کاری طبق روال جلو نرود. با نگاهی غیرواقع بینانه به بازگشت سرمایه ، خود را در معرض خطر تصمیم گیری اشتباه قرار می دهید.
5- دلایل متداولی که خرید اتفاق نمی افتد چیست؟ هزینه های بالا؟ یا عدم تناسب بین محصول/خدمات با نیازهای چشم انداز خود؟
در هر مرحله از فرآیند خرید ، مشتری می تواند خریدش را متوقف سازد و برود. با پرداختن به این نقاط و پیدا کردن دلایل ترک مشتری ، به خوبی می توانید چشم انداز مناسبی را برای عدم ترک مشتری ایجاد کنید.
ارزیابی قیف تبدیل شرکت
دقیقا نمیدانید قیف تبدیل چیست؟
در صورتی که محصولات یا خدمات آنلاین عرضه میکنید، مطمئنا یک قیف تبدیل دارید؛ هرچند که شاید هنوز بهینه سازی نشده باشد. حتی در صورتی که هدفتان این است که کاربران اقدام سادهای مانند عضویت در خبرنامه رایگان – انجام بدهند، قیف تبدیل دارید.قیف تبدیل یکی از مهمترین اهداف بازاریابی اینترنتی است.
قیف تبدیل در واقع ایده ای برای تصویرسازی و درک روند تبدیل مشتریان بالقوه به بالفعل است. در صورتی که بتوانید کل پروسه را به درستی تحلیل کنید، میتوانید این روند را بهبود بدهید. اما خود قیف دقیقا چیست؟
در مرحله اول مشتریان بالقوه در خصوص محصولاتتان اطلاع پیدا میکنند.
در مرحله دوم مشتری به محصول علاقمند میشود (ملاحظه میکنید که قیف به تدریج تنگتر میشود، چون تمام افرادی که در خصوص محصولات اطلاع پیدا میکنند، نسبت به آن علاقهمند نمیشوند).
در مرحله سوم لازم است وسوسه خرید را در دل مشتریان بکاریم (مشاهده میکنید که قیف مجددا باریکتر شده، چون تمام کسانی که به محصولات یا خدمات علاقمند میشوند وسوسه نمیشوند تا آن را بخرند).
در مرحله آخر هم باید افراد را تشویق کنیم تا دست به کار شوند. به عنوان مثال ممکن است بخواهیم کاربر چیزی بخرد یا حتی عضو خبرنامه ایمیلی سایت شود.
(این بخش، باریکترین قسمت قیف است چون تنها درصد بسیار کمی از مشتریان بالقوه واقعا دست به کار میشوند)
در کل زمانیکه در مورد تعداد مراحل قیف فروش صحبت می کنیم، هرچه این تعداد کمتر باشد بهتر است. با این وجود برای تعریف فرایند فروشتان نیاز به مراحل کافی دارید.
زمانیکه در حال از دست دادن درصد مشتریان احتمالی در هر مرحله از چرخه هستید، سریعا این موضوع را بفهمید. به طور کلی شما بیشترین مقدار مشتری را در مرحله اول (مرحله “مشتری احتمالی”) از دست می دهید و هر چه به جلو می روید این مقدار کمتر می شود. به همین خاطر است که نام قیف را بر آن نهاده اند.
میزان درصدی که شما در هر مرحله از دست می دهید از کسب و کاری به کسب و کار دیگر متفاوت است. قانون کلی این است که شما برای هر فروش کامل به ده مشتری احتمالی نیاز دارید. با این وجود با کمی تجربه در بحث قیف فروش شما می توانید درصد موردنظرتان را به دست آورید.
این نرخ تبدیل یک متریک مهم و حیاتی برای فرایند فروش به حساب می آید. اگر شما نرخ تبدیلتان را بدانید می توانید پیش بینی کنید که چه میزان فروش را باید انتظار داشته باشید تا بتوانید به تعداد مشتریان احتمالی دست پیدا کنید. در مرحله اول تا آنجا که می توانید اقدام به جذب مشتری احتمالی کنید تا قیفتان از همان اول پر بوده تا فروش تا آخر قیف ادامه داشته باشد.
توجه داشتن به تعداد در مرحله اول قیف فروش عامل مهمی به شمار می رود زیرا تمام فرایند فروش از آن نشأت می گیرد. سعی کنید قیفتان را همیشه پر نگه دارید و زمانیکه احساس کردید در حال خالی شدن است تلاشتان را دو برابر کنید.
میتوانیم به راحتی اجازه بدهیم مشتریان از قیف خارج شوند؛ اما باید به خاطر داشته باشیم برای وارد کردن آنها به درون قیف زحمت زیادی کشیدهایم و احتمالا هزینه قابل توجهی هم پرداخت کردهایم. سادهترین روش برای برگرداندن مشتریان، این است که آنها را داخل قیف دیگری بریزیم و پیشنهاد دیگری بدهیم تا مجددا علاقهمند بشوند.
در مرحله اول کشاندن (نه ریختن) مشتریان به درون قیف است. در این مرحله لازم است کاربران را در خصوص خدمات و محصولاتمان آگاه کنیم. از خودتان سؤال کنید:
« مشتریانمان از کجا میآیند؟ چطور در خصوص محصولا تمان اطلاع پیدا میکنند؟»
در این مرحله باید درصد کاربرانی را که وارد سطح اول میشوند بررسی کنید …
تبلیغات کرده بودید؟ اگر تبلیغ کرده بودید، میزان کلیک بر روی لینکتان چقدر است؟ چه تعداد از کاربران تبلیغ را دیدهاند و بر روی آن کلیک کردهاند؟ ترافیکتان را از طریق نتایج ارگانیک جستجو به دست آوردهاید؟ در این صورت کدام بخشهای محتوا بیشتر مورد توجه کاربران قرار گرفتهاند؟ کاربران از طریق رسانه های اجتماعی با مجموعه آشنا شدهاند؟ در این صورت بر روی لینک وب سایت کلیک میکنند تا اطلاعات بیشتری به دست بیاورند؟
بهتر است مشتریانتان را به درستی هدفگذاری کنید تا افراد نامناسب یا فاقد شرایط لازم را جذب قیف نکنید. در غیر این صورت مجبور میشوید وقت و هزینه سرسام آوری صرف کنید تا تبدیل به مشتری بالفعل بشوند.
بهتر است مشتری ایده آلتان را مشخص و هدفگذاری کنید. در صورت تمایل میتوانید پس از مدتی، مشتریان دیگر را هم به مجموعه هدفگذاری شده فعلی اضافه کنید.
در مرحله بعد، بعد از اینکه مشتریان هدف را جذب قیف کردیم، باید به محصولات و خدماتمان علاقمندشان کنیم. در حقیقت وب سایت مجموعه و محتوای گردآوری شده، در این راستا بهترین ابزار هستند.
برای وب سایتتان عنوانی انتخاب کنید که توجه مخاطب را بلافاصله به خود جلب کند. سعی کنید محتوایی تهیه کنید که بتواند نظر خوانندگان را به خود منعطف نگه دارد. در این مرحله وجود یک نویسنده خوب برای وب سایت، کاملاً حیاتی به نظر میرسد. بدین ترتیب بازدیدکنندگان سایت جذب محتوا میشوند و به مجموعه اعتماد و علاقه بیشتری پیدا میکنند.
اما از کجا بدانیم سطح علاقمندی قیفمان در وضعیت مناسبی قرار دارد یا خیر؟
پیشنهاد میکنم به کاربران پیشنهادی بدهید که بتوان واکنششان را ارزیابی و اندازه گیری کرد. مثلاً میتوانید درخواست کنید آدرس ایمیلشان را وارد کنند تا در خصوص محصولات و خدمات مشاوره رایگان بگیرند. بدین ترتیب متوجه میشوید چه طیفی از کاربران به محصولات و خدماتتان علاقه دارند.
در مرحله بعد زمان آن رسیده تا مشتریان را بیش از پیش وسوسه به خرید کنیم. باید جنون خرید را به دلشان بیندازیم! با ارسال مجموعه ایمیلهای اتوماتیک میتوان با مشتریان بالقوه رابطه مستمری ایجاد کرد.
واقعیت این است که مردم دوست دارند برای مشکلاتشان راه حل ارائه کنیم. با محصولات و خدماتتان چه مشکلاتی را میتوانید حل کنید؟ کافی است مشتریان را وسوسه کنید تا به راه حل مورد نظر علاقمند شوند، بدین ترتیب حتی نیازی نیست محصولات و خدمات خودتان را تبلیغ کنید. در این مرحله هم یک نویسنده خوب میتواند نقشی طلائی داشته باشد و علاقمندی مشتریان را به وسوسه خرید بدل کند
تحلیل این سطح از قیف کمی ریزه کاری دارد. یکی از معیارهای قابل اندازه گیری در این مرحله، بررسی تعداد افرادی است که واقعاً دست به کار میشوند. هرچه تعداد چنین افرادی بیشتر باشد، مشخص میشود میل به خرید محصولات یا استفاده از خدمات بیشتر شده است.
آخرین و مهمترین بخش قیف، مرحله انجام اقدام عملی است. هدف نهایی ما دقیقاً همین قدم است: اینکه مهمترین کاری که میخواهیم را انجام بدهند! چیزی بزرگتر از ابراز علاقه به مشاوره های رایگانمان! میخواهیم از مجموعه خرید کنند!
چنانکه احتمالاً متوجه شدهاید، تنها درصد بسیار کمی از مشتریان به این سطح میرسند. دقیقاً به همین دلیل است که باید با استفاده از قیف تبدیل، پروسه فروش مجموعه را تحلیل کنید و وضعیت هر سطح را بهبود بدهید.
به خاطر داشته باشید که پروسه فروش، روندی مستمر است؛ بهترین مشتریان مجموعه، اصولاً مشتریان وفادار و همیشگی آن هستند. بهتر است برای سایر محصولات مجموعه هم قیفهایی در نظر بگیرید و مشتریان را به داخل قیفهای دیگر هدایت کنید. در صورتی که محصول دیگری ندارید، زمان آن رسیده تا تولیداتتان را کمی متنوعتر کنید، خدمات جدیدی ارائه کنید یا حتی محصولات شرکتهای واسطه را تبلیغ کنید.
اما تکلیف آن دسته از افرادی که دست به کار نمیشوند چیست؟
باید بدانید حتی در صورتی که مشتریان هدف بار اول که وارد قیف شدند، دست به کار نشدند، دنیا به آخر نرسیده است. حتی اگر از قیف خارج شوند هم مهم نیست. باید با روش دیگری مجدداً جذبشان کنید؛ باید پیشنهاد بهتری ارائه کنید تا یک بار دیگر وارد قیف شوند. به علاوه بهتر است بررسی کنید کدام گروه از کاربران دست به اقدام عملی میزنند و کدامیک دست به کار نمیشوند. چطور میتوان گروه دوم را هم ترغیب کرد؟ چه نکات منفی در محصولات و خدمات وجود داشته و چگونه میتوان موانع را از میان برداشت؟ به کمک چنین سؤالاتی و بر اساس پاسخهای آنها میتوان قیف تبدیل مجموعه را به بهترین نحو ممکن طراحی کرد.
یافتن موقعیت مناسب برای بازاریابی آنلاین
شرکت ها از بازاریابی آنلاین برای رسیدن به سه هدف زیر استفاده می کنند:
- نشان دادن نام تجاری و آگاهی مشتریان از محصولات ، ویژگی ها و یا خدمات : فرض کنید وب سایتی راه اندازی کرده اید و محصولاتی را بر روی آن به فروش می رسانید. برای آگاهی از محصولات جدید می توانید برنامه ای ایجاد کنید تا به محض قرار گرفتن محصول جدید ، پیامی برای کاربران ارسال شود و آنها را از محصول جدید مطلع سازد.
- درگیر کردن مشتریانی که چند وقتیست سرد شده اند و از شرکت شما خرید نمی کنند : فرض کنید مشتری ماه قبل از شما خرید کرده و دیگر تا الان خریدی نداشته است. با ارسال ایمیل و یا ارسال پیام به پروفایل مشتری در شبکه های اجتماعی ، او را از حراجی خود آگاه کنید. در این حالت باید برای او انگیزش ایجاد کنید که باعث بازگشت تو به وب سایت شما گردد. مثلأ با جملاتی از قبیل «« با خرید مجدد از وب سایت هدیه بگیرید»» باعث ورود مجدد او به چرخه خرید از وب سایت شوید.
- رشد کسب و کار با مشتریان فعلی : مثلأ پس از خرید هر مشتری از وب سایت شما ، ایمیلی برای او ارسال کنید و در این ایمیل توضیح دهید که اگر دوستان خود را به وب سایت دعوت کند در خرید بعدی 15 % تخفیف می گیرید.بنابراین مشتری کنونی شما تلاش می کند تا بتواند افراد بیشتری را جذب کند تا از تخفیفات شما استفاده کند.
بنابراین پلن بازاریابی شما باید قسمت های مختلفی داشته باشد و هر بخش تمام موارد را پوشش دهد. موارد ذکر شده در بالا ، برای کسب وکارهای مختلف متفاوت است. چرا که اگر شرکتی در نوپا باشد باید بیشتر برروی آگاهی تمرکز کند تا برند خود را بشناساند. ولی کسب و کاری که مرحله آگاهی را گذرانده باید بیشتر بر روی رشد کسب و کار خود و نگهداشتن مشتریان قبلی تمرکز کند.
همواره قانون طلائی را به یاد داشته باشید : زمان پول است. در بازاریابی هیچ چیز رایگان نیست. هر استراتژی ، ابتکار و عملیاتی باید به سود تبدیل شود.
نتیجه گیری
در این فصل در مورد کانال های بازاریابی اینترنتی صحبت کردیم. در این لحظه شما باید تصمیم بگیرید که کدام روش و کانال برای شما بهتر است. پرداخت پول به ازای هر کلیک یا ارسال ایمیل های تبلیغاتی یا …
واقعیت این است که هیچ کانال و روشی در بازاریابی اینترنتی مطلق نیست.برخی گزینه ها در شرایطی بهتر جواب می دهد. و ممکن است همین روش ها در شرایط دیگری اصلأ جواب ندهد. اما این بدان معنا نیست یک استراتژی خوب و یکی بد است. بلکه با توجه به شرایط ، نتایج متفاوت است.
آنچه مهم است استفاده از استراتژی های مکمل است. اهداف شما بی نهایت بزرگ است. پس باید روش های نامحدودی را برای بازاریابی انتخاب کنید.
به مشتریان خود نگاه کنید. سپس با توجه به چشم انداز خود به سوالات آنها پاسخ دهید.
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- دوره بازاریابی آنلاین (فصل دوم) مقدمه در فصل گذشته یکی از مهمترین قوانین در بازاریابی...
- 8 روش یافتن مخاطب هدف در اینستاگرام یافتن مخاطب هدف در اینستاگرام تعداد فالوورهای اینستاگرام شما...
- روش فروش SNAP چیست؟ جیل کنرات (Jill Konrath) سخنران و مشاور فروش شرکتهای آیبیام،...
- روش افزایش مشتریان راغب (لید) افزایش مشتریان راغب بسیاری از صاحبان مشاغل کوچک موفق به...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.