راهنمای بازاریابی محتوا(بخش اول)
قبل از اینکه بخواهیم وارد جزییات شویم موضوع مهمی وجود دارد که باید مدنظر قرار دهیم
بازاریابی محتوا چیست؟
حتما شما هم عبارت محتوا پادشاه است را بارها و بارها شنیده اید. این عبارت در میان بازاریابان آنلاین شهرت زیادی دارد.
با اینکه بحث های زیادی در مورد دقت اینگونه عبارت ها وجود دارد اما نکته اصلی این است که محتوا از سایر نواحی بازاریابی همچون رسانه های اجتماعی و سئو و متفاوت است.
به این موضوع خوب فکر کنید. اگر محتوایی وجود نداشته باشد سئوکاران چیزی ندارند که آن را برای موتورهای جستجو بهینه سازی کنند.
متا داده هایی که آن ها به پست هایشان اضافه می کنند تلاشی است که به ربات های گوگل و فیس بوک کمک می کند محتوای موجود را در میان سایر موارد ایندکس نمایند.
هر لینکی که توسط بازاریابان برای محتوایی به دست می آید و هر کلیدواژه ای که افراد در موتورهای جستجو تایپ می کنند تلاشی برای یافتن محتواست.
هر ایمیل، توییت، صفحه فرود و توضیح محصولی نمونه ای از محتوا هستند و یکی از بهترین روش ها برای توضیح اینکه تمامی این موارد چه وجه مشترکی دارند توسط Ian Lurie ارائه شده است :
محتوا چیزی نیست که برای کسب رتبه بندی بالاتر می نویسیم. محتوا اینفوگرافیک یا مقالاتی با فرم بلند نیست.
محتوا هر چیزی است که بتواند پیامی را با مخاطب در میان بگذارد. این پیام هر چیزی می تواند باشد
محتوا قلب کارهایی است که همه ما به عنوان بازاریاب انجام می دهیم، با مشتریان خود در مورد آن صحبت می کنیم و چیزی است که به آن ها می گوییم.
محتوای ما صرف نظر از شکل و فرمی که دارد، پیامی است که در اختیار خواننده و مشتری قرار می گیرد. اجازه دهید بار دیگر این سوال را تکرار کنیم.
بازاریابی محتوا چیست؟ پاس به این سوال ساده است. بازاریابی محتوا استفاده از محتوا برای کمک به برطرف کردن اهداف بازاریابی برای سازمان شماست.
این اهداف ممکن است به دست آوردن مشتریان احتمالی، حفظ و نگهداری مشتری فعلی، آگاه کردن افراد بیشتر در مورد برند یا محصولات شما یا هر چیز دیگری باشد.
در ادامه این راهنما تلاش می کنیم روش های موثر و محبوب برای انجام این کارها را بیان کنیم
کسب وکار من چگونه می تواند از بازاریابی محتوا بهره مند شود
یکی از دلایلی که برخی از شرکت ها برای اختصاص منابع به بازاریابی محتوا شک می کنند این است که درک مزایای این نوع بازاریابی کمی دشوار است.
اینکه بتوانید افراد را در مورد کسب وکار خود آگاه سازید عالی است اما نتایج به دست آمده تیره و تار است.
در این شرایط، صاحبان کسب وکارها به این فکر می کنند که مزایای بازاریابی محتوا برای آن ها چیست؟ اجازه دهید صحبت خود را با مثال ملموس تری آغاز کنیم .
آگاهی قوی از برند:
دو مکالمه زیر را بین دو نفر از مخاطبان خود تصور کنید :
ایجاد محتوا به مخاطبان شما کمک می کند چیزی برای صحبت کردن در مورد آن داشته باشند.
زمانی که آن هادر مورد شما صحبت می کنند، همدیگر را از شرکت شما آگاه می سازند، توصیه هایی را رد و بدل می کنند و در این فرایند ارتباطی با شما برقرار می کنند.
این آگاهی از برند، قسمت طلایی بازاریابی محسوب می شود
احترام و تحسین در صنعت:
من در مورد صحبت هایی که اخیرا در مورد نکات مرتبط با خلاقیت و بهره وری شنیده بودم شک داشتم اما مروری که سایت Harvard Business منتشر کرد به من نشان داد این نکات کار می کند. به همین خاطر دوست دارم آن ها را امتحان کنم .”
به دست اوردن احترام و تحسین مخاطب ممکن است زمانبر باشد زیرا انها به اعتماد نیاز دارند.
بعد از اینکه دانش خود را تایید کردید و یکپارچگی خود را نشان دادید، می توانید از افراد برای روشن کردن مسیر استفاده کنید.
سایت هایی که در مورد کیفیت احساس مسولیت نمی کنند توصیه های بد یا تصورات نادرستی را در اختیار افراد قرار می دهند
و همین امر موجب می شود خواننده تجربه خوبی نداشته باشد و نتواند به آن اعتماد کند. این موضوع به خود شما بستگی دارد.
اعتماد و اطمینانی که به دست می آورید به محصولات و خدمات شما منتقل می شود و موجب می گردد مشتریان شما را در میان سایر رقبا انتخاب کنند .
تبدیل غیر مستقیم مشتری:
“چه پست خوبی! من قبلا در مورد این شرکت چیزی نشنیده بودم. این ها نرم افزار نیز تولید می کنند؟ دوست دارم بدانم چه کاری انجام می دهد و چگونه است .”
اگر محتوایی ایجاد کنید که بتواند مشتریان احتمالی را هدف قرار دهد، مسافت بین افراد و محصولات خود را کوتاه می کنید.
اینکار باعث می شود بازدید کنندگان بعدا به خرید از شما تمایل داشته باشند. این موضوع صرف نظر از اینکه در محتوای خود به محصولات یا خدمات خود اشاره کرده باشید یا خیر صدق می کند
هماهنگی تیم :
“سلام. می توانید در رسانه های اجتماعی وایت پیپری که اخیرا نوشتن آن را به اتمام رسانده ام ، تبلیغ کنید؟ ”
“ فکر می کنم این اولین باریست که روی یک پروژه با هم همکاری می کنیم .”
بازاریابی محتوا اصل و بنیادی است که کل کمپین های بازاریابی می توانند بر اساس آن بنیانگذاری شوند.
ایجاد محتوا به شما اجازه می دهد بازاریابان محتوا را در کنار خود داشته باشید و با تیم هایی که ممکن است با آن ها صحبت نکرده باشید همکاری نمایید.
شما می توانید برای ایجاد تصاویر زیبا با طراحان یا افرادی که در حوزه تجربه کاربری فعالیت دارند کار کنید. می توانید با مهندسان همراه شوید تا اطمینان حاصل نمایید محتوای شما آنگونه که باید در فضای آنلاین نمایش داده می شود.
می توانید با تیم های اجتماعی و جوامع کار کنید تا مطمئن شوید محتوای مفید و منحصربه فرد شما به خوبی ترویج و تبلیغ شده است.
مزایای اندکی وجود دارد که نتایج ملموسی نشان می دهد و سنجش آن اسان تر است
ملموس:
ترافیک سایت:
ترافیک می تواند واضح ترین مزیت بازاریابی محتوا باشد اما یکی از مهم ترین آن ها نیز هست.
ایجاد محتوای عالی می تواند افراد را به سمت سایت شما هدایت کند که در آن اطلاعاتی در مورد شرکت، محصولات و خدمات شما گنجانده شده است
سئوی بهبود یافته :
تعداد روش هایی که بازاریابی محتوا می تواند برای سئو و مفید باشد بسیار زیاد است و نمی توان همه آن ها را در یک مقاله بیان کرد.
اما به طور خلاصه، محتوای عالی می تواند لینک های سرمقاله را به خود جذب کند که برای گوگل بسیار مهم و قابل اعتماد است.
گوگل می تواند محتوای شما را بخزد و ایده خوبی در مورد اینکه شرکت شما در چه حوزه ای فعالیت دارد بدست آورد.
همین امر به آن ها اجازه می دهد دوباره به سایت شما بازگردند و برای کوئری های مرتبط سایت را بخزند. بدون محتوا، چه چیزی برای بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو خواهید داشت
تبدیل مستقیم مشتری :
در واقع توضیحات خوب در مورد محصول می تواند افراد را قانع کند که شما ارزش منحصر به فردی برایشان دارید. همین امر می تواند تعداد مشتریان را بالا ببرد و آن ها را برای خرید آماده سازد
سخنانی در مورد بازاریابی FLYWHEEL:
چیزی که باید از همین حالا تا آخر دوره آموزشی بدانید این است که هیچ کدام از مزایای بیان شده به صورت یک شبه اتفاق نمی افتد.
بازاریابی محتوا نمونه عالی از چیزی است که به آن بازاریابی flywheel گفته می شود.
برای چرخاندن چرخ لنگر به کمی تلاش نیاز است. در طول زمان، شتاب خود چرخ کاهش پیدا می کند و تلاش شما برای چرخاندن آن و به دست اوردن نتایج نیز کمتر می شود.
در مورد بازاریابی محتوا نیز چنین است. انتظار نداشته باشید نتایج دلخواه خود را یک شبه به دست بیاورید. اجازه ندهید تفکرات منفی به ذهنتان خطور کند و شما را گول بزند.
یک نمونه بصری بسیار زیبا و جذاب از راند وجود دارد که اغلب برای بیان این نکات از آن استفاده می کند. این نمونه بصری نموداری از ترافیک از وبلاگ مسافرتی همسرش است
همانطور که مشاهده می کنید، بازاریابان محتوای بسیار عالی موفقیت های ابتدایی خود را دارند، ترافیک آن ها در سطح نرمال و طبیعی قرار دارد. همانند بیشتر بازاریابان محتوا نباشید
حالا سوال اینجاست که اگر بودجه عظیم یا تیم بزرگ در اختیار نداشته باشید باز هم می توانید در بازاریابی محتوا موفق باشید
پاسخ به این سوال مثبت است. اگر منابع کافی برای تولید منظم محتوای عالی ندارید سعی کنید بر روی محتوایی که با عنوان محتوای همیشه سبز شناخته شده است تمرکز نمایید.
محتوای همیشه سبز کمتر از سایر محتواها مقید به زمان است و نگهداری آن به فعالیت زیادی نیاز ندارد اما می تواند برای صنایع مختلف مفید باشد.
به عنوان مثال سایت MOZ را در نظر بگیرید. در این سایت محتوایی با عنوان تاری در حال تغییر الگوریتم های گوگل وجود دارد.
این محتوا مکانی برای پیگیری به روز رسانی های گوگل بود و معمولا توسط دکتر پت نوشته می شد. بعد از اینکه دکتر پت، تلاش کرد محتوا را یک به یک اضافه کند، آن محتوا به یک منبع و مرجع بزرگ در این حوزه تبدیل شد.
این نوع محتوا نگهداری زیادی نمی خواست اما توانست از زمان آغاز آن یعنی سال 2011 ، بیش از 1.7 میلیون بازدید را به خود جذب کند. کمبود منابع نیز همین گونه است.
اگر شما زمان یا هزینه کافی برای انجام بازاریابی محتوا را ندارید مجبورید گزینشی عمل کنید و کار خود را با دقت دنبال نمایید.
نتایج به دست آمده همانند نمونه کاری است که اگر کنار هم قرار گیرد می تواند بسیار جذاب باشد. کیفیت همیشه برتر از کمیت بوده است.پس این موضوع را نیز مدنظر داشته باشید
چگونه می توانم مشتری یا کارفرمای خود را قانع کنم که تلاش های بازاریابی محتوا
مفید و ارزشمند است؟؟
همانطور که در ابتدای مقاله نیز بیان کردیم محتوا می تواند پادشاه باشد اما بیشتر تولید کنندگان محتوا برای نشان دادن ارزش بازاریابی محتوا با چالش مواجه هستند.
این موضوع بدین خاطر است که انواع محتوا همچون پست های وبلاگی، راهنماها و وبینارهایی که بیشتر افراد به عنوان بازاریابی محتوا می شناسند در بخش اکتشاف قیف بازاریابی قرار می گیرد که در آن چندین مرحله از تبدیل حذف شده است .
این محتواست که به افراد کمک می کند شما را پیدا کنند. محتوا می تواند به شما کمک کند افراد را عاشق و علاقه مند به خود سازید.
اما محتوای سطح اکتشاف معمولا قبل از فروش بزرگ نیست. چندین لایه محتوایی وجود دارد که معمولا ظریف هستند و باید برای تبدیل مدنظر قرار گیرند.
از آنجایی که این محتواها آخرین نقطه برای فروش محصول و خدمات نمی باشند و معمولا نیز ارزش ناملموسی دارند قانع کردن مشتری یا کارفرما برای اختصاص دادن منابع به بازاریابی محتوا کمی دشوار است.
در ادامه با برخی از نکاتی که می توان در چنین شرایطی مورد استفاده قرار داد را با هم مرور می کنیم
آموزش دهید :
اگر تصمیم گیرندگان شما با بازاریابی محتوا اشنا نیستند یا اصلا ارزش و تاثیر آن را بر روی فروش نرم نمی دانند،
متقاعد کردن آن ها برای استفاده از این نوع بازاریابی کمی دشوار خواهد بود. با صحبت کردن در مورد مزایای بازاریابی محتوا چشمان آن ها را باز کنید. برخی از مزایای این نوع بازاریابی عبارت است از :
- ایجاد مخاطبان طولانی مدت
- ایجاد تجربه مستمر و پایدار
- تنظیم چرخ لنگری که می تواند برای تلاش های بازاریابی شما مفید باشد .
فقط اطمینان حاصل نمایید که در مورد نتایجی که آن ها از بازاریابی محتوا انتظار دارند به طور واضح صحبت می کنید. به دنبال ساخت برند هستند؟
آن را بررسی کنید. دوست دارند مخاطبان خود را افزایش دهند؟ ان را نیز بررسی کنید. به دنبال بهبود تلاش های رسانه های اجتماعی هستند؟
این گزینه را نیز مورد بررسی قرار دهید. اما از آنجایی که بیشتر تلاش های بازاریابی محتوا در مرحله آگاهی از برند قرار می گیرد، منطقی نیست که انتظار داشته باشید بازدید کننده بعد از مطالعه پست وبلاگی بلافاصله وارد خرید شود.
این می تواند یک چالش واقعی در مواجهه با مشتریان و کارفرماهایی باشد که معتقدند صنعت آن ها به اندازه کافی برای استفاده از بازاریابی محتوا جذاب نیست.
این موضوع درست نیست. اگر محتوا بتواند افراد واقعی را هدف قرار دهد حتما برایشان جذاب خواهد بود.
چالش شما در این مرحله این است که بتوانید زاویه منابس و عالی و نشان دادن جنبه های جذاب بازاریابی محتوا پیدا کنید
بازگشت سرمایه گذاری (ROI) را نشان دهید
اینکه بازاریابی محتوا در موقعیت بالای قیف قرار می گیرد بدین معنی نیست که نمی توان بازگشت سرمایه گذاری و ارزش محتوا را به مشتری نشان داد.
این موضوع تنها بدین معناست که شما نیاز به ایجاد مدل پیچیده تری برای درک و نشان دادن ارزش واقعی محتوا و نحوه تبدیل بازدید کننده به مشتری دارید.
این مدل می تواند ارزش محتوا را به خوبی تخمین بزند اما این گزینه همانطور که گفتیم تنها یک تخمین است.
پس به خاطر داشته باشید قبل از اینکه به کارفرما بگویید می تواند از طریق محتوا مشتری به دست آورد باید همه چیز به دقت بررسی شود.
برای اینکه اطمینان حاصل کنید محتوا ارزش واقعی خود را کسب می کند بهتر است از پیگیری چند کانالی استفاده کنید
این نوع پیگیری روشی برای تنظیم پلتفرم آنالیتیکی شماست که می تواند هر بخش از تبدیل را به کانالی اختصاص دهد که توسط مشتری مورد استفاده قرار می گیرد.
به عنوان مثال فرض کنید که ارتباط میانگین، هفت تا هشت نقطه لمس مشتری قبل از تبدیل دارد. بنابراین اگر بازدیدکننده سایت را در ابتدا از طریق رسانه های اجتماعی مورد بازدید قرار دهد،
رسانه اجتماعی به خاطر این موضوع اعتباری کسب می کند. اگر آن ها محتوا و پست وبلاگی شما را بخوانند ، وبلاگ نیز بخشی از این اعتبار خواهد بود که برای تبدیل بازدیدکننده به مشتری به کار می رود.
شما می توانید از مدل تخصیص درون ساخت GA را برای درک اعتبار هر بخش مورد استفاده قرار دهید اما مدل تخصیص سفارشی به شما اجازه می دهد معیارهای خود را برای هر کانال اختصاص دهید که بر اساس موقعیت منحصر به فرد خودتان است.
در قسمت های بعدی راهنما، اطلاعات دقیق تری در مورد بخش های آنالیتیکی در اختیارتان قرار خواهیم داد.
فعلا همین قدر بدانید که می توانید شواهد عددی برای تخمین ارزش محتوای فعلی ارائه کنید. اگر به هنگام کار کردن با اعداد اولیه نیاز به کمک داشتید این محاسبه گر را مورد استفاده قرار دهید
رقبای موجود را نشان دهید:
اینکه به کارفرما یا مشتری خود بگویید سایر افراد و رقبا نیز از این شیوه استفاده می کنند می تواند بسیار مفید باشد.
فقط مراقب صحبت های بعدی باشید. معمولا مشتریان بعد از شنیدن این صحبت ها از شما می خواهند دقیقا همان کاری را انجام دهید که رقبا انجام می دهند.
این شیوه نمی تواند برای بازاریابی محتوا مفید باشد
خوب به سوال اول خود بازگردیم. ایا بازاریابی محتوا برای کسب وکارمن مناسب است؟
بله. قطعا و بدون شک بله. خود را برای انجام آن آماده سازید. ایا تقویت کردن تلاش ها با منابع بیشتر می تواند به شما کمک کند به اهداف تجاری خود دست پیدا کنید؟ بله .
در ادامه با ما همراه باشید تا نحوه انجام بازاریابی محتوا را با هم مرور کنیم
استراتژی محتوا:
خوب حالا شما تصمیم گرفته اید از بازاریابی محتوا در کسب وکار خود استفاده کنید و برای آغاز کار هیجان زده هستید.
این موضوع عالی است. قبل از اینکه بخواهید همه چیز را با دقت و با جزییات بیشتری بررسی کنید باید زمانی را برای آماده سازی استراتژی محتوا اختصاص دهید تا بتوانید از تمامی تلاش های خود بهترین استفاده را ببرید.
این فصل به شما کمک می کند استراتژی محتوای خود را تعیین کنید
تفاوت بین استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا چیست؟
با اینکه بیشتر افراد از واژه استراتژی محتوا و بازاریابی محتوا به جای یکدیگر استفاده می کنند اما این دو مورد کارهای یکسانی انجام نمی دهند به همین خاطر است که شما می توانید
برای هر محتوای غیر بازاریابی استراتژی تعریف کنید. با این وجود ما زمانی که در مورد استراتژی محتوا صحبت می کنیم می توانیم فرض کنیم که در مورد استراتژی بازاریابی محتوا سخن می گوییم
- استراتژی محتوا: راهنماها و مدیریت داخلی
- استراتژی بازاریابی محتوا( ناحیه ای که همپوشانی دارد): چشم انداز، اهداف، دسترسی به مخاطبان سبک، ایده سازی ، مدیریت خارجی
- بازاریابی محتوا: تقویم تحریریه، ایجاد محتوا، گزینش محتوا، تبلیغ و ترویج محتوا و تکرار
استراتژی محتوا به چشم انداز اهمیت می دهد. در مورد جزییات چگونگی و چرایی محتوایی که ایجاد خواهد شد، مدیریت می شود و به تدریج در اختیار مشتری و بازدید کننده قرار می گیرد صحبت می کند.
این نوع استراتژی بر روی تمامی محتواهایی که مشتریان شما در معرض آن هستند تمرکز می کند. استراتژی محتوا با بازاریابی محتوا همپوشانی دارد .
به همین خاطر است که بیشتر افراد این دو را شبیه هم می دانند اما به خاطر داشته باشید که آن ها کارهای یکسانی انجام نمی دهند.
بازاریابی محتوا بر روی تاکتیک ها ونحوه اجرای آن تمرکز دارد. ایجاد، گزینش و ویرایش محتوا که به طور خاص برای مقاصد بازاریابی ایجاد شده اند.
این موارد می تواند از هر چیزی همچون پست وبلاگی تا ایجاد صفحه باشد و هدف آن ایجاد ارتباط قابل اعتماد بین محصولات و خدمات شرکت و بازار است که در نهایت به خرید منجر می شود.
بازاریابی محتوا در مورد ایجاد محتوایی است که افراد نه تنها آن را مورد استفاده قرار می دهند بلکه از آن در طول قیف فروش کمک می گیرند
به عنوان مثال استراتژیست محتوا ممکن است متوجه شود که اعتماد زیادی بین شرکت آن ها و مشتریان وجود ندارد.
به همین خاطر روش هایی را پیشنهاد می کند که می تواند به ساخت اعتماد بین دو طرف کمک کند. در مقابل، بازاریاب محتوا کارهایی را برای به دست آوردن اعتماد انجام می دهد.
او مصاحبه ای را با بنیان گذار شرکت ترتیب می دهد. خوب می بینید که خط مشی این دو با هم متفاوت است اما می تواند همدیگر را تکمیل کند.
خوب حالا که این تفاوت ها را بیان کردیم اجازه دهید نگاه عمیق تری به مراحل مورد نیاز برای ایجاد استراتژی محتوا بیندازیم
چشم انداز: باید بدانید به کجا می روید:
استراتژی بازاریابی محتوای شما یک چراغ راهنماست که به هنگام بروز سوالاتی همچون” ما چه کارهایی انجام می دهیم” یا ” چرا این کارها را دوباره انجام می دهیم” ایجاد می شود.
شما به استراتژی نیاز دارید که به اندازه کافی مختص شرکت، مخاطبان و شرایط شما باشد و بتواند چارچوبی را برای پاس دادن به این سوالات فراهم آورد.
همچنین می خواهید استراتژی داشته باشید که به اندازه کافی انعطاف پذیر باشد و با تغییر شرکت، مخاطب و شرایط خود را وفق دهد و تغییر کند.
با چشم انداز کار خود را شروع کنید و ببینید در عرض 3 الی 4 سال شرکت شما در چه جایگاهی حضور خواهد داشت.
سپس برنامه ای را در مورد نحوه کمک محتوا به دستیابی به چنین چشم اندازی ایجاد کنید. خوب حال در مسیر توسعه استراتژی محتوا قرار دارید
مخاطبان خود را تعریف کنید:
مرحله بعدی در توسعه استراتژی درک کسانی است که با آن ها صحبت می کنید. باید همه چیز را در مورد مخاطبان خود بدانید. به عنوان مثال باید موارد زیر را بدانید :
- اطلاعات جمعیتی (سن، جنسیت، موقعیت و غیره)
- مخاطبان به غیر از سایت شما از چه سایت هایی بازدید می کنند؟
- آن ها از چه کانالی برای ارتباط استفاده می کنند؟ ایا به توییتر علاقه مندند یا دوست دارند از اینستاگرام استفاده کنند؟
- آن ها به حرف چه کسانی گوش می دهند؟ تاثیرگذارن صنعت خود را بشناسید
- نیازهای آن ها چیست؟
بعدا در مورد پژوهش بر روی مخاطب و ابزارها و رویکردهای جایگزین صحبت خواهیم کرد. در حال حاضر به همین اندازه بدانید که استراتژی محتوای شما بدون درک قوی از مخاطب تکمیل نخواهد شد
بررسی محتوا:
مرحله بسیار مهم در ایجاد استراتژی محتوا، بررسی محتواست. بررسی محتوا نگاه عمیق به محتوایی است که در حال حاضرایجاد شده است.
توجه داشته باشید که بررسی محتوا اغلب با استراتژی محتوا اشتباه گرفته می شود اما در واقع این گزینه تنها بخشی از ایجاد استراتژی موثر است.
در اینجا مراحل اصلی در مورد بررسی محتوا را به شما نشان خواهیم داد. اصولی که بیان می شود از اهمیت بسزایی برخوردار است و دنبال کردن آن ها چندان دشوار نیست.
سعی می کنیم همه چیز را به صورت مرحله به مرحله نشان دهیم
مرحله اول: فهرست محتواهای فعلی
برای اینکه بتوانید بررسی خود را آغاز کنید ابتدا فهرستی از مطالبی که در حال حاضر دارید ایجاد نمایید.
اگر سایت کوچکی دارید می توانید اینکار را به صورت دستی انجام دهید اما برای بیشتر بازاریابان این کار دشوار است.
به همین خاطر می توان از ابزارهایی همچون Screaming Frog برای به دست اوردن لیست کاملی از URL های سایت استفاده کنید .
مرحله دوم: سازماندهی و برچسب گذاری محتوا
فهرست خود را با توصیف محتوای فعلی و بر اساس معیارهای زیر توسعه دهید :
موضوع:
محتوای شما در مورد چیست؟ ایا در مورد چیزی که به فروش می رسانید صحبت می کند؟ یا بیشتر آموزشی است؟
ایا محتوای شما در مورد بازاریابی محتوا، رسانه های اجتماعی، بهینه سازی نرخ تبدیل، صفحه فرود، تست A/B یا چیز دیگری است؟
موضوعات خود را برای بازاریابی محتوا طبقه بندی کنید. برای هر محتوا یک یا دو طبقه بندی اختصاص دهید. این موضوع به شما اجازه می دهد موضوعاتی که مخاطبان بیشتر از سایرین با آن تعامل داشته اند را پیدا کنید.
طول محتوا:
طول محتوای شما چقدر است؟ آیا طول محتوا بر روی دیده شدن و اشتراک گذاری آن توسط مخاطبان اثر می گذارد؟
ایا مخاطبان شما محتوای طولانی تر و گسترده تر را ترجیح می دهند یا به دنبال محتوای کوتاه هستند؟
لحن:
ایا محتوای شما سرگرم کننده است؟ حرفه ای است؟ پر از واژه های غیر تخصصی است؟ بامزه طراحی شده است؟
در این مرحله نیز باید توصیف کننده هایی را داشته باشید تا بتوانید به کمک آن لحن محتوا را توصیف کنید
مرتبط بودن محتوا:
موضوع محتوای شما با کسب وکارتان همتراز است؟ ایا در مورد محتوا و محصولات شما صحبت می کند؟
یا در مورد موضوع حاشیه ای به بحث می پردازد؟
برای مخاطب جذاب است؟ یک مقیاس برای خود تهیه کنید و بدانید هر محتوا در چه مقیاسی قرار می گیرد
ماندگاری محتوا:
برخی از محتواها برای همیشه ماندگار هستند و برخی چنین نیستند. اطمینان حاصل نمایید که نوع محتوای خود را به درستی می شناسید و می دانید در چه مقیاسی قرار می گیرد .
قابلیت ها:
چه نوع محتوایی در سایت قرار دارد و آن ها چگونه ارائه می شوند؟ ایا ویدئوهای تعبیه شده دارید؟ تصاویر زیادی در سایت دارید؟
از اینفوگرافیک ها استفاده می کنید؟ نشانه گذاری های درستی در حوزه سئو انجام داده اید؟( مثل برچسب گذاری، توضیحات متا، سرتیتر و سایر موارد)
مرحله سوم: اضافه کردن معیارهای موفقیت
بعد از اینکه مرحله بالا را انجام دادید می توانید معیارهای موفقیت برای هر پست را تعیین نمایید. این معیارها بر اساس اهدافی که در استراتژی اولیه خود تنظیم کرده اید متغیر خواهد بود اما موارد زیر می تواند شروع و آغاز خوبی برای شما باشد :
ترافیک سایت
معیارهای تعاملی( زمان سپری شده در سایت، تعداد صفحات بازدید شده)
اشتراک گذاری ها در رسانه های اجتماعی
تبدیل بازدیده کننده به مشتری
همه داده ها را یکجا جمع اوری کرده اید؟ خوب تبریک می گوییم. بخش خسته کننده کار انجام شده است. حالا بخش جذاب ماجرا آغاز می شود
مرحله چهارم: تجزیه و تحلیل داده ها برای به دست آوردن الگو و نمودارها
شما باید به دنبال گرایش هایی باشید تا ببینید چه موفقیت هایی می توانید به دست آورید و چه چیزهایی به بهبود نیاز دارند.
به دنبال خلاء های موجود باشید. برخی از اوقات چیزی که شما نیاز دارید تولید محتوایی است که فعلا در سایت وجود ندارد.
ایا در سایت خود 15 پست در مورد ابزارهای مورد نیاز برای مطالعات موردی دارید؟ ایا تمامی این پست ها در مورد موضوعات پیشرفته است؟
اگر مخاطبان شما تازه کار باشند چه طور؟ به دنبال کارهای قبلی خود بگردید و آن ها را طبقه بندی کنید. اینکار چسم اندازی در مورد گذشته و اینکه کجای کار قرار دارید به شما می دهد
از جدول محوری در این مرحله استفاده کنید: اگر قبلا نحوه استفاده از این جدول ها را یاد نگرفته اید، حالا بهترین زمان برای انجام اینکار است.
ابزارهای قدرتمندی برای تجزیه و تحلیل این نوع داده ها وجود دارد که به شما اجازه می دهد مجموعه عظیمی از داده ها را با هم مقایسه کنید.
با کمی مهارت می توانید از اکسل برای انجام کارهای خود استفاده کنید. این نرم افزار فهرستی از ترافیک میانگین برای هر طبقه بندی را مشخص می کند .
تنظیم اهداف:
بعد از اینکه چشم انداز خود را تعیین کردید و مشخص کردید محتوای فعلی چگونه به این چشم انداز دسترسی دارد، زمان بستن خلاهای موجود فرا می رسد.
این موضوع به معنای تنظیم اهداف برای محتوای شماست. اهداف خود را تعیین کنید و اطمینان حاصل نمایید که این اهداف معنادار، قابل اندازه گیری و مقید به زمان است و می توان از طریق محتوا به آن دسترسی پیدا کرد.
به عنوان مثال، افزایش رتبه بندی برای موضوع لباس های عروسی می تواند یک هدف باشد به شرطی که زمان دسترسی به آن مشخص گردد.
دنیای مجازی پر از مقالاتی است که در مورد نحوه تنظیم موثر اهداف سخن می گویند. این اهداف می تواند به دست اوردن سرن بیشتر تا افزایش آگاهی از برند باشند.
ما توصیه می کنیم سه الی چهار مورد هدف محتوا محور برای استراتژی بازاریابی محتوای خود ایجاد نمایید
سبک و سیاق خود را با شخصیت برند همتراز سازید:
سند استراتژی شما مکان خوبی برای نوشتن راهنمایی هایی در مورد برند، سبک و لحن است. بسته به اندازه کارهایی که انجام می دهید
می توانید به دنبال ایجاد یک توضیح یک صفحه ای باشید تا به نویسندگان بگویید چه بخشی از نام برند باید برجسته شود، از کاما استفاده نماید یا از چه لحنی استفاده گردد.
این راهنما می تواند نمونه ای از یک استراتژی کامل و واضح باشد و در آن به نحوه استفاده از نام برند، علائم تجاری اشاره گردد.
همچنین می توان راهنمایی در مورد نحوه ارتباط با مشتری ایجاد کرد. ما توصیه می کنیم تنها چیزهایی که نیاز دارید را در این محتوا بگنجانید.
اگر روزی همه کارمندان را از دست بدهید برایتان مهم است که کارمندان بعدی به نام تجاری شما احترام بگذارند؟ قطعا چنین است
چگونه استراتژی خود را مستند کنیم؟ همانند راهنمایی هایی که در مورد سبک گفتیم، استراتژی بازاریابی محتوا باید قابل درک و دقیق باشد.
باید بتوانید همه چیز را در ان پوشش دهید و اصول استراتژی را توضیح دهید. همچنین شما می خواهید سند خود را به گونه ای تنظیم کنید که استراتژیست ها و نویسندگان جدید زمان زیادی برای خواندن آن صرف نکنند.
برای اینکار بهتر است از قالب های آماده ای که طراحی شده است استفاده نمایید. ما قالب آماده ای تهیه کرده ایم که در صورت نیاز می توانید از آن بهره مند شوید.
این سند به شما کمک می کند پژوهش های اولیه را انجام دهید و این پژوهش ها را با اهداف و راهنمایی های موجود ترکیب نمایید.
سپس می توانید استراتژی خود را با اعمال اطلاعات به نوع محتوا ایجاد نمایید. اطلاعاتی را در مورد مدیریت و جریان کاری به آن اضافه کنید
نکته :
خلاصه ای از استراتژی بازاریابی محتوا را در آن بگنجانید. اینکار به شما کمک می کند استراتژی خود را با تصمیمگیرندگان به اشتراک بگذارید.
همچنین این موضوع به شما و تیمتان کمک می کند منبع و مرجع سریعی در مورد سوالات خود داشته باشید.
شاید بتوان گفت مهم ترین چیزی که در مورد مستند کردن استراتژی بازاریابی محتوا وجود دارد این است که باید یک سند زنده و فعال باشد.
این انعطاف پذیری می تواند در درک مواردی که به دسترسی اهداف کمک نمی کند به شما کمک نماید. می خواهید به تلاش و حمایت خود ادامه دهید یا می خواهید نقش جدید محتوای خود را ارزیابی نمایید؟
قطعا چنین است. اصلا مهم نیست از گوگل داکس استفاده می کنید یا به صورت دستی استراتژی های خود را نوشته اید. شما می توانید در صورت نیاز آن را به روزرسانی کنید و آن را در اختیار افراد بگذارید
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- راهنمای شبکه های اجتماعی (بخش اول) راهنمای شبکه های اجتماعی برای افراد مبتدی به راهنمای شبکه...
- بازاریابی محتوا چیست و چگونه استفاده می شود بازاریابی محتوا توزیع مقالات، ویدئوها، مطالعات موردی و سایر اشکال...
- چگونه بازاریابی محتوا می تواند برای مبتدیان مفید باشد. اگر شما در زمینه تجارت آنلاین تازه کار باشید ،...
- روش بهینه سازی محتوا برای گوگل 2 درقسمت قبل به روش بهینه سازی محتوا برای گوگل اشاره...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.