دوره بازاریابی آنلاین ( فصل سوم)
ارتباط انسان با انسان قلب و روح کسب و کار است. در پایان هر روز شرکت شما با تجربیاتی که از سمت مردم به دست آورده می تواند مشکلاتش را پاسخ داده ، ارائه خدمات را بهتر کند و نقاط ضعف خود را بهبود بخشد.داستان سرایی یکی از روش های قوی برای ایجاد ارتباط است. این روش یک روش قدیمی است که مردمان گذشته را به کنار هم آورده و آنها را با یکدیگر درگیر می کرده است.
از ترسیم صحنه شکار حیوانات در دیواره غارها توسط انسانهای اولیه تا انتشار اخبار و تحلیل بازار بورس در یک وب سایت، افراد یک اجتماع داستانها و اطلاعات خود را با شیوههای مختلفی برای هم تعریف میکنند. در حقیقت داستان سرایی یک سنت دیرینه در همه فرهنگها است تا بتوانند با سایر افراد و فرهنگها ارتباط برقرار کنند و اطلاعات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند و در زندگیشان استفاده کنند.
وجود فناوریها و ابزارهای جدید انقلابی در عصر رسانه و اطلاعات ایجاد کرده است، از آنجایی که هر روز حجم زیادی اطلاعات تولید میشود، اگر میخواهید مخاطبانتان با دادهها و اطلاعات شما بهتر ارتباط برقرار کنند، باید بتوانید به شیوه ای تاثیرگذار و آن هم در کوتاهترین زمان ممکن به مخاطبان منتقل کنید.
داستان سرایی در برند بیشتر از یک روایت یا محتواست. این با متنی که ما در وب سایت سازمان مان می نویسیم، یا نوشته هایی که در بروشورها ومحتوایی که برای سرمایه گذاران و مشتریان مان استفاده می کنیم ، بسیار متفاوت است. یک داستان صرفأ آن چیزی نیست که برای دیگران تعریف می کنیم ، بلکه آن چیزی است که آنها در مورد ما باور دارند. بر اساس سیگنال هایی است که ما از برند خود ارسال می کنیم .
یک داستان ،تصویر کاملی است از حقایق ، احساسات وتفاسیر ساخته شده ، به این معنی که قسمتی از داستان تان حتی توسط شما گفته نشده است.
همه چیز را شما انجام می دهید، هر عنصر و مولفه ای از برند یا کسب وکارتان ، اعم از رنگ و طراحی و بافت بسته بندی تان ، کارت ویزیت و استخدام کارکنان ، قسمتی از برند و کسب وکارشما است و هر یک از این عناصر باید حقیقت را در مورد برند به مخاطبان اش منعکس کند.
اگر شما می خواهید یک برند موفق و کسب وکار پایدار داشته باشید که منجر به موفقیت شود ، باید با یک داستان خوب شروع کنید.
چرا نیاز به گفتن یک داستان دارید؟ اگر شما داستان ندارید پس فقط در اندازه یک کالا هستید ،مثل قطعه ی قابل تعویض در ماشین آلات و هیچ راهی برای تمایز برند و کسب کارتان وجود ندارد. خلق یک داستان خوب به سادگی امکان پذیر نیست تا بتوانید بمانید و مورد توجه قرار بگیرید .
باید چیزی ساخت که مردم نگران آن هستند و می خواهند آنها را بخرند. آنها می خواهند کمبود ها ونیازهای شان را تامین و ارزش های شان را توسط شما به دست بیاورند.
داستان برند صرفأ یک شعار جذاب نیست که بر روی یک بیلبورد یا عنصر تبلیغاتی برای مدتی مشخص نمایش دهیم. داستان برند ، پایه و اساس برند و یک استراتژی برای رشد آینده است.
چگونه ما می توانیم داستانی خلق کنیم که ما را در جایگاه متمایزتر و بالاتر از رقبا قرار دهد؟ قرار گرفتن در جایگاهی که مشتری آماده باشد یا به عبارت دیگر متقاعد شده باشد که مبلغ بیشتری را برای آن بپردازد.
برندها صرفأ یک کالا را نمی فروشند، آنها محصولی ارائه می کنند فراتر از ابزارها و مشخصات وخصوصیات . یک محصول صرفأ بخشی از یک داستان است. رابطه یک مشتری بالقوه با برند شما ، قبل از این که محصول شما را بخرد شروع می شود .چگونه درباره برند خود داستان بگوییم ؟
با استفاده از یک استراتژی ارتباطات برند ، شما قادر خواهید بود داستان برند خود را از داخل به بیرون سازمان انتقال دهید. این اساس و شالوده ی تمایزات برند و ساخت ارتباط احساسی با مخاطبان و مشتریان است .
یک استراتژی برای خلق یک داستان برند، بیانگر چگونه برجسته بودن ، افزایش آگاهی از برند و ایجاد وفاداری در مشتری و قدرت و توان سود آوری است.باید بدانیم موفق ترین برندهای دنیا شبیه به یک کالا رفتار نمی کنند پس ما هم نباید انجام دهیم.
داستان را با یک ارتباط ساخته شده آغاز کنید همانند وقتی که مشتریان برای اولین بار نام شما را می شنوند، وقتی لوگوی تان را می بینند، وب سایت تان را می بینند، صفحه مربوط به شما و تجربیات و تعاملات تان را بر روی شبکه های اجتماعی مطالعه می کنند .
سیگنال های شما نه تنها کارهایی را که شما انجام می دهید را ارسال می کنند، بلکه چگونگی خوب انجام دادن آن را نیز ارسال می کنند اما بهر حال چیزی که شما ایجاد می کنید برای ساخت یک تصویر کامل از برندتان است .
بازاریابی آنلاین وقتی اتفاق می افتد که شما نمی شنوید ، ولی مشتری شما به دوستش می گوید که کالای شما چگونه زندگی او را تغییر داده است. جایی که بازاریابی نیست ، ولی داستان در جریان بوده و بازگو می شود
داستان سرایی در برند به افزایش علاقه و تعامل شما در کسب کار تان منجر می شود. آن از رشد سریع در بازاریابی محتوا ، روزنامه نگاری برند و نوشتن مقاله که نقش برجسته ای در آمیختگی بازاریابی امروز داشته ، پدید آمده است.
هر کدام از این برندها به طور مداوم و پیوسته از طریق ساخت تصاویر و محتوای پیام در بیش از چندین رسانه ، داستان خود را تعریف می کنند. همه ی آنها آگاهی و ارتباط با شما از طریق محصولات و ارزش های شان را می سازند.
داستان برند شما بیشتر از آن چیزی است که به مردم می گویید. این همان چیزی است که آنها در مورد شما باور دارند و اساس آن بر سیگنال هایی است که شما از برند خود می فرستید
یک داستان ،تصویر کاملی است از حقایق ، احساسات وتفاسیر ساخته شده ، در مورد کسب وکارتان ، مشتریان تان ، مردم و به طور کلی جامعه که به اشتراک گذارده شده است. کریستوفر رادکلیف دراین باره می گوید: ” این یک عبارت است. همه ما متوجه می شویم ، برای این که آن یکی از راه های اساسی ای است که ما ایده ها ، آموزش و سرگرمی را از ابتدا ارتباط می دهیم .
ما اطلاعات را با داستان ها بهتر به خاطر می آوریم. مردم ، داستان هایی می گویند، تلویزیون و رسانه ها داستان هایی می گویند، تبلیغات داستان هایی می گوید و… بنایراین به نظر می رسد سر راست ترین راه برای بازاریاب ها تعریف کردن داستان است و ما می دانیم منظورشان چیست.
به دست آوردن مزیت از طریق داستان سرایی کاملأ امکان پذیر بوده و این یک فرایند خلاق و استراتژیک است.
داستان سرائی صدای بزرگی به کسب و کارهای کوچک می دهد تا بتوانند آن را به گوش همگان برسانند. داستان سرائی و بازاریابی دست در دست هم هستند. وقتی که برای محصولات خود و شناساندن آن اینفوگرافی طراحی می کنید ، وقتی برای تبلیغات در فیسبوک متنی آماده می کنید ویا یک مقاله آنلاین می نویسید آیا هدف شما جلب توجه مشتریان نیست؟
هرروز که از خواب بیدار می شوید با حجم انبوهی از تبلیغات برندهای مختلف مواجه می شوید. بازاریابان همواره در تلاشند که از رقبا جلو بیفتند و توجه مشتریان را جلب کنند. مسلمأ برند شما می تواند در این حجم عظیم از تبلیغ محو شود و در زیر خاک مدفون شود.
پس چطور می شود از این وضع رهایی پیدا کرد و از خاک خوردن نام تجاری جلوگیری کرد؟ جواب مشخص است : داستان سرائی!
داستان سرائی برند در بازاریابی آنلاین دقیقأ چیست؟
داستان سرایی برند می تواند یکی از موارد زیر باشد:
- دلیلی که شرکت یا سازمان شما به خاطر آن شکل گرفته است.
- چیزی که باعث می شود تیم شما ، کارمندان شما هرروز از خواب بیدار شوند و به خاطر آن سرکار بیایند.
- محصولات شما از کجا و چگونه به دست می آید؟
- چه نوع مشتریانی ارزش کار شما را درک می کنند و به سمت برند شما می آیند؟ واصلأ چرا می آیند؟
- نمایش شفاف به مردم از وضعیت پشت پرده های شرکت.
- ابزار رابطه سازی
- مفهومی است که در وب سایت خود بر روی آن تأکید شدید دارید.
- چیزی است که کل تیم شما در سطوح مختلف سازمانی آن را پذیرفته اند.
ولی باید دانست داستان سرائی برند موارد زیر را شامل نمی شود :
- چند پاراگراف ساده درباره شرکت و یا کسب و کار شما
- یک پست مربوط به یک وبلاگ
- نمایی تکه تکه از بخش های مختلف شرکت شما
- اندوخته های شرکت یا سازمان شما
- یک فیلم و خلاصه ای از فعالیت های شما که دست به دست می چرخد.
- ابزاری برای اداره کرده مشتریان و چشم انداز
- یک چیز هنری و جذاب
بر خلاف باور عموم مردم داستان سرای برند ، در مورد شرکت شما نیست. در مورد مشتریان شماست و آن ارزشی است که در زمان درگیر شدن با محصولات و خدمات شما به دست می آورند. داستان سرائی نام تجاری ای قدرتمند است که مشتریان در آن اولویت اول را داشته باشند. شرکت شما باید نقش حامی را داشته باشد. حامی مشتریان.
داستان سرائی برند چیزی فراتر از صفحه ای است که شما برای مشتریان خود آماده می کنید و خود را توضیح می دهید. بیش از صفحه درباره ما است. داستان سرایی برند در مورد ارتباط بین شما و مشتریانتان است. اینکه چگونه پیام خود را به آنها ارسال می کنید تا بین شما و مشتریان ارتباطی برقرار شود.
این همان ارزش است.خوب با توضیحات بالا حتمأ متوجه شده اید که داستان سرای چیست و چه تفاوت هایی با درباره ما و … دارد. اما چگونه باید متن داستان سرائی را نوشت؟ آیا کار دشواری است؟
در ادامه به این سوالات پاسخ می دهیم.
برای داستان سرائی ، بازاریابی را باید فراموش کرد!
شاید این چیزی که می خواهم در ادامه بگوئم کمی با حرفای گذشته در تضاد باشد! اما برای داستان سرائی چاره ای جز گفتن این موارد نیست! برای داستان سرائی باید از فکر بازاریابی خارج شوید. از تلاش برای فروش محصول دست بکشید و به جای آن بر روی علایق انسان ها تمرکز کنید.
به این سوال پاسخ دهید که چرا مردم باید به آنچه که شرکت شما می گوید با دقت گوش کنند؟
داستان سرائی با بازاریابی آنلاین و فروش محصول متفاوت است. داستان سرائی تبلیغ نیست. در داستان سرائی نباید تلاش کنید محصولی را بفروشید.
در داستان سرائی باید چیزی بیشتر از خرید محصول ارائه دهید. نقاط قوت ، نقاط ضعف و اینکه امروز شما کجا هستید را باید ارائه دهید.
در بازاریابی آنلاین محاوره ای باشید :
اعتبار یکی از مهمترین فاکتورها در داستان سرائی است. اگر شما بیش از حد رسمی یا بیش از حد غیر رسمی باشید، اعتبار خود را نزد مخاطبانتان از دست خواهید داد. مشتریان نباید حس کنند که پیام شما یک پیام ریاکارانه است. وعده های دروغین و توخالی فقط می تواند نام تجاری شما را خراب کند. کاملأ واقعی باشید.
صداقت و شفافیت در داستان سرائی برند بسیار با اهمیت است. آن چیزی را که می خواهید به عنوان متن داستان سرائی استفاده کنید روی کاغذ بنویسید. سعی کنید جملات کوتاه باشد. پس نوشتن روی کاغذ سعی کنید جملات را برش داده و جملات بهتری ایجاد کنید
مهارت در ایجاد معماری پیام های داستان سرائی :
برای موفقیت در داستان سرایی سازمانی باید نکات زیادی را مد نظر قرار دهید که در زیر به چند مورد آن اشاره می شود:
– سادگی را ملاک قرار دهید: یکی از دلایلی که اکثر صاحبان کسب و کار در داستان سرایی سازمانی موفق نمی شوند این است که با خود فکر می کنند باید داستان حتما پیچیده باشد و با اصول و قوائد ثابت شده ای نوشته شده باشد.
شما برای بیان داستان سازمان خود به چیزی بیشتر از حقیقت نیاز ندارید؛ یک داستان موفق یک داستان ساده است. فقط کافی است بیان کنید که کجا بودید؟ چه اتفاقی افتاد و چرا حالا این داستان را برای آنها بیان می کنید، تمام!
حال که توانستید با ساده شروع کردن چند داستان برای خود بنویسید می توانید با اندکی تمرین ظرافت های بیشتری را به داستان خود اضافه کنید. می توانید از ساختارهای آماده و تثبیت شده برای داستان سرایی نیز استفاده کنید.
تنها قصه گوی شرکت خود نباشید:یک ضرب المثل بومی آمریکایی می گوید که ” هزار صدا لازم است تا یک قصه گفته شود”. به طور مشابه در سازمان شما نیز باید همه کارمندان در داستان سرایی شریک باشند. شما نباید تنها کسی باشید که در بیان داستان شرکت دارید.
داستان را به گونه ای بیان کنید که هر کسی در سازمان نقشی و اثری در داستان داشته باشد. حال از همه بخواهید به نوبه خود در روایت داستان شرکت کنند و راوی هدف و انگیزه و ماموریت شرکت باشند.
داستان باید دلیل و انگیزه واضحی داشته باشد: داستان شما باید یک پیام مشخص و مبین داشته باشد. شنونده باید در پایان داستان یک پیام را برداشت کند. یک داستان بدون پیام یک عمل بیهوده است. شما می توانید گاهی پا را فراتر بگذارید و از مخاطب بخواهید در عمل کردن و اقدام نمودن با شما همراه شود. سعی کنید هدف خود از بیان داستان (هدف شما از راه اندازی کسب و کارتان) از ابتدای داستان سرایی مد نظر قرار دهید.
داستان سرایی سازمانی شما باید به نحوی باشد که شنونده در پایان بفهمد حال قرار است با این قصه چه کند. داستان شما اگر مملو از خودستایی و شرح خاطرات و موفقیت ها باشد و در آن هدفی قرار داده نشده باشد شنونده را دلزده خواهد کرد.
جزئیات را کمتر کنید: افزودن جزئیات زیاد در خلال داستان سرایی سازمانی باعث می شود شنونده با داستان ارتباط برقرار نکند و متوجه هدف شما از روایت داستان نشود. برای پیشگیری از این کار ابتدا داستان خود را بنویسید سپس چند روز بعد از نگاهی و زاویه ای دیگر به آن نگاه کنید تا ببینید آیا این جزییات اهمیت دارند یا نه؟ آیا همه عناصر داستان در خدمت هدف هستند یا فقط به شرح حال شما می پردازند؟
اگر این طور نیست جزئیات را حذف کنید و تا حدی آنها را کم کنید که شنونده بتواند حال و هوای زمینه داستان را درک کند. از جزییات اضافه کم کنید تا داستان شما خلاصه و مفید باشد.
در داستان مکالمه را اضافه کنید:مطمئن باشید که در داستان سرایی خود از مکالمه محاوره ای استفاده می کنید و تمام داستان از زبان سوم شخص نقل نمی شود. به طور مثال جمله ” او از این کار من شگفت زده شده بود” را با جمله : “واقعا از این کار تعجب کردم.” عوض کنید، کاری کنید مخاطب بتواند با داستان ارتباط برقرار کند. حتما از زبان گوینده نیز استفاده کنید تا بیان شما صریح تر و شفافتر شود. با این کار داستان شما باورپذیرتر نیز خواهد شد.
علم عصب شناسی بیان می کند که استفاده از لحن دیالوگ و مکالمه باعث می شود بخش های بیشتری از مغز شما درگیر شود و اثر گذاری بیان داستان بیشتر شود.
تعداد زیادی داستان کوچک تهیه کنید:درست است که داستان کلی شما باید یک هدف داشته باشد اما باید در خلال آن از تعدادی داستان کوتاه و حاشیه ای استفاده کنید.
این داستان ها باید در راستای هدف کلی شما باشند. به طور مثال استیو جابز از تاثیر خوش نویسی بر دیدگاهش راجع به طراحی و نظم سخن گفت. یک داستان و اتفاق کوتاه روزانه روایت کنید که در راستای نگاه کلی شما باشد.
از همه کانال های رسانه ای استفاده کنید:تا کنون بارها در مورد اهمیت استفاده از کانال ها و رسانه های دسته جمعی صحبت کرده ایم. برای روایت قوی داستان و رساندن پیام خود به مخاطبان باید از روش های مختلف استفاده کنید.
ویدئو را در سایت های پخش ویدئو آپلود کنید و در اینستاگرام عکس و متن بگذارید. از هر رسانه با توجه به نقاط قوت و جامعه مخاطبان آن استفاده کنید. اگر داستان شما شنونده نداشته باشد نمی تواند به شما کمکی کند.
مدیران شرکت FBC که در زمینه بازاریابی رسانه ای فعال است می گویند: “برای ارتباط با نسل جدید که بیش از پیش به ارتباط و اتصال با دیگران اهمیت می دهد، و برای حاضر بودن در ذهن و فکر آنها باید از محتوایی استفاده کنید که در همه شبکه های مجازی قابل استفاده باشد، هر کانال یک لایه و بعد جدید به داستان شما اضافه می کند.
رسانه می تواند یک ارتباط ذهنی و احساسی قوی بین شما و مخاطب ایجاد کند و همچنین داستان شما را به صورت نمایی و پر تعداد به اطلاع تعداد زیادی مخاطب برساند”.
برای نوشتن متن داستان سرائی یک لیست از کلمات کلیدی مرتبط با نام تجاری خود ایجاد کنید. این کلمات باید کلماتی باشند که مشتریان شما در مورد شرکت شما از آنها استفاده می کنند.
راهکارهایی برای خلق داستان برند در بازاریابی آنلاین
یکی از مهارت های داستان سرایی وسوسه دار کردن داستان توسط راوی می باشد. داستان خودش مراجع، نکات ظریف و دقیق، و مسیرآن را روشن می سازد که داستان را برای افرادی که تا آن زمان با آن همراه بوده اند جذاب می سازد.
اما برای کسانی که از اول همراهی نکرده اند و تازه وارد این مسیر شده اند، کمی آن را دشوار وپیچیده می کند، داستان شناخت برند هم برای کسانی که تازه با آن آشنایی پیدا کرده نیز همینگونه می باشد. برای کسانی که از اول داستان برند نبودند و یا چیزی از قبل آن نمی دانند و تازه وارد این مسیر شده اند داستان سرایی برای آنان دشوار وشاید اندکی آنها را دچار یاس و ناامیدی کند.
از نظر مشتریان وفادار؛ داستان کوتاه حس بهتر وکامل تری را القا می کند. داستان کوتاه برند امروزی را روایت می کند که مشتریان بدون زحمت با تاریخچه برند و تجربه خود از آن ارتباط برقرار می کردند. اما برای مشتریان جدید، برقراری ارتباط با برند و داستان برند متفاوت است وباید به آنها سرنخ ها و راهکارهای برای برقراری ارتباط جهت آنچه در مورد آن نمی دانند، بدهیم.
برندهای موفق داستانی دارند که با آن با مخاطبان خود ارتباط برقرار می کنند و محور اصلی استراتژی خود را شکل می دهند.
اما اگر لحظه ای فکر کنید متوجه می شوید داستانی که مشتریان وفادارتان می دانند هنوز برای مشتریان جدید که تازه با برند آشنایی پیدا کرده اند، ملموس نمی باشد. لذا چهار راهکار را در برقراری ارتباط با این نوع افراد ارائه می دهیم.
-پیوند پیشرفت : این رویکرد برندی که افراد می بینند را با نیت و مقصود موسسین برند، پیوند می دهد. در واقع نشان می دهد که هرچند برندی که مشتریان امروزه تجربه می کنند از برند سالهای قبل متفاوت می باشد، اما روح این برند هرگز تغییر نکرده است. این همان چیزی اس که ما باید جزئیات داستان را تنظیم نمائیم.
پیوند تکاملی: این دیدگاه از تغییرات شگرفی که باعث موفقیت برند می شود، استقبال می کند. مشتریان به یاد می آورند که این برند همیشه در حال تغییر و تحول می باشد و برندی که امروزه می بینند در سالهای پیشرو نیز به تکامل خود ادامه خواهد داد.
در واقع این نکته را بیان می کند” ما همیشه به گونه ای که امروز هستیم فکر نمی کنیم” این دیدگاه برای برندهای B2B وبرای بخش هایی مانند تکنولوژی که در آن تغییرات شدید و گستره فعالیت در آن زیاد است، مناسب می باشد. با استفاده از این دیدگاه، مشتریانتان را دعوت به کشف آنچه در آینده می تواند و یا ممکن است باشد، می کنید.
پیوند حیاتی: این دیدگاه در واقع مربوط به تاریخچه برند منوط به نمونه ای خاص می باشد که باعث روایت کردن داستان می باشد.
این ارتباط این گونه است که ” انگار چیز یا کار بسیار بزرگی اتفاق افتاده است که ما را برای همیشه دچار تحول می سازد” این رویکرد برای برندهایی که تغییر جهت های چشم گیری داده اند و ایده ونظر مهمی را مطرح کرده اند که آینده فعالیت کاریشان را دچار تحول می کند، بسیار مناسب می باشد.
پیوند بازگشت: این رویکرد احیای ونوسازی را نقل می کند. در واقع آنچه واقعا باعث مرگ برند شده است را شناسایی، تغییراتی را که منجر به احیای مجدد وشکل گیری آن به شکل امروزی می کند، اتخاذ می شود. ” ما تقریبا نابود شدیم” اما دوباره می توانیم برگردیم.
در واقع با روش های برقراری ارتباط که پیوند حیاتی ومهم می باشد، امکان برگشت وجود دارد. این دیدگاه تغییر که ذهنیت افراد را جهت احساس مجدد برند برمی گرداند به عنوان یک نیروی که امروزه باید باشد، شناسایی می کند. این رویکرد داستان کشمکش ها وعقب نشینی ها مشتریان براحتی متوجه چشم انداز ونگاه امروزی می شوند.
خلاصه فصل سوم
- قلب بازاریابی اتصال انسان ها با یکدیگر است. داستان سرائی تکنیکی است که می تواند اتصالات بین شما و مخاطبانتان را تقویت کند.
- داستان سرائی می تواند صدای کسب و کار شما را قدرتمندتر کند. خصوصأ اگر سازمان یا شرکت شما ، شرکتی تازه تأسیس وکوچک باشد.
- داستان سرائی های خود را می توانید در قالب اینفوگرافی ، مراکز کمک به مشتری ،صفحات درباره ما و وبلاگ ها به مشتریان خود ارائه دهید.
- شما نیاز به تدوین و فرموله کردن داستان سرائی دارید تا بتوانید ارتباط محکمی را با مشتریان خود ایجاد کنید.
- ایجاد پلن در مفاهیم و اهداف داستان سرائی ممکن است کمی سخت به نظر برسد. برای آسان شدن کارتان ، تمرینات مرتب سازی کلمات کلیدی را انجام دهید و از معماری و نقشه ی ایجاد پیام استفاده کنید.
- چه کسی نام تجاری شما را تعریف می کند؟ مشتریان شما. در مورد اینکه آنها در مورد شما چه می گویند خوب مطالعه کنید. الگوها را شناسایی کنید و از نظرات مخاطبان برای ساخت داستان برند خود بهره بگیرید. قطعأ شما پیروز خواهید شد.
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- دوره بازاریابی آنلاین (فصل دوم) مقدمه در فصل گذشته یکی از مهمترین قوانین در بازاریابی...
- بازاریابی آنلاین ( فصل چهارم) خوب دوستان عزیز به فصل چهارم خوش آمدید. در فصل...
- روش فروش SNAP چیست؟ جیل کنرات (Jill Konrath) سخنران و مشاور فروش شرکتهای آیبیام،...
- 8 روش یافتن مخاطب هدف در اینستاگرام یافتن مخاطب هدف در اینستاگرام تعداد فالوورهای اینستاگرام شما...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.