اقدامات مورد نیاز کسب وکار
با نگاهی گذرا به اطرافیانمان میتوانیم افراد زیادی را پیدا کنیم که از کار خود راضی نیستند، خواه کارمند باشند و خواه صاحب کسب وکار.
تابه حال از خودمان پرسیده ایم که چرا اینهمه نارضایتی وجود دارد و ریشه آن در چیست. اگر به این موضوع فکر نکرده اید از شما درخواست دارم تا در موردش فکر کنید و حتی از آنهادر صورتیکه ناراحت نشوند سؤال بپرسید؛ و دلیل آن راحتمًا بدانید.
در مورد این موضوع در فصل قبل کمی صحبت کردیم. اینکه در خانواده و اطراف مورد چه آموزه هایی قرارگرفته ایم و سایر مباحث که به آنها اشاره شد.
کدام کار است که اگر آن را انجام دهید ولی در قبال آن هیچ پولی را دریافت نکنیم از انجام آن راضی هستیم و آن را انجام میدهیم خوب شاید برای برخی از دوستان این سؤال شاید جوابگو نبود که در این صورت این سؤال را از شما میخواهم که پاسخ دهید:
«فرض کنید که شما چند میلیارد تومان پول دارید و ازلحاظ مالی کاملاً استقلال دارید و نیازی به کار کردن برای پول ندارید، در این حالت چه کاری را دوست دارید انجام دهید؟»
پاسخ سؤالات بالا بسیار مهم هستند و باعث میشود تا هنگامیکه کسب وکار خودمان را شروع کردیم با اشتیاق تمام در جهت پیشبرد آن تلاش کنیم و مهمتر از همه اینکه رضایت قلبی کامل داریم.
در ادامه دوست دارم کمی علمی تر به قضیه نگاه کنیم و ریشه های مهم این کار را باهم بررسی کنیم. درروند تغییر دو بخش تأثیرگذار و مهم از مغز باید در نظر گرفته شود و یک جورایی هر دو قسمت را باید راضی کنیم تا بتوانیم تغییر مداومی را داشته باشیم.
این دو قسمت بخش احساسی و بخش منطقی مغز هستند؛ که از این به بعد به بخش احساسی فیل و به بخش منطقی فیل سوارمیگوییم.
خوب مسلمًاهمانطور که میدانید قدرت فیل بسیار بیشتر از فیلسوار است ولی موضوعی که وجود دارد این است که اگر هر دو در مسیر موردپسندشان حرکت کنند به راحتی میتوانند به حرکت خود ادامه دهند.
بخش احساسی یک سری خصوصیاتی دارد که باید آنهارا خوب شناخت و با استفاده از آنها فیل بزرگ را در جهت اهداف خودمان به کار ببریم و از نیروی درونش استفاده کنیم.
عشق، دلسوزی، وفاداری و همدردی از خصوصیاتش است. ولی ایرادی که دارد این است که منتظر پاداشهای آنی است و باید در لحظه بتواند این پاداش را به دست آورد که ریشه بسیاری از مشکلات انسان و پیشرفت نکردن همین است.
همچنین کم حوصله است و دوست ندارد بداند که بعدازاین لحظه چه اتفاقی خواهد افتاد. ولی انرژی و غریزه فیل برای پیشرفت بسیار موردنیاز است؛ و برای رسیدن به اهداف بزرگ باید از آن استفاده کرد
بخش بعدی قسمت منطقی مغز است که وظیفه برنامه ریزی و هدفگذاری را بر عهده دارد. ولی بدی که دارد این است که خیلی تعلل می کند و دوست دارد مدام این دست و آن دست کند
و مدام در مورد موضوعی تحقیق کند و تجزیه وتحلیل کند ولی عاقبت همش امروز و فردا می کنه و اجازه نمیدهد که ما اقدام کنیم.
همچنین بیش از حد محتاط است و هر کاری را به این راحتی انجام نمیدهد. البته این خاصیت در حد نرمالش خوب است ولی اگر تبدیل به وسواس شد بسیار خطرناک میشود.
فیل و فیل سوار گاهی اوقات به تیپ هم دیگه میزنند و باهم اختلاف پیدا میکنند. موارد اختلاف این است که فیل سوار افسار فیل را بیش ازحد محکم میگیرد و اجازه برخی آزادی عمل های خوبش را میگیرد و این کار عرصه را به فیل تنگ میکند و واکنش نشان میدهد.
همچنین فیل سوار به مدت طولانی نمیتواند افسار فیل را در دست بگیرد درنتیجه باهم اختلاف پیدا میکنند و مسیر به خوبی طی نمیشود.
برای این کار باید برای فیل سوار پاداش در نظر بگیریم البته این پاداش یک سری شرط دارد که در ادامه بیشتر توضیح خواهیم داد.
تعیین اهداف
بعدازاینکه حیطه موردعلاقه خودمان را پیدا کردیم، باید بدانیم که اهدافمان در کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت چیست؛ و همچنین باید بدانیم که از کدام نقطه به کدام نقطه میخواهیم برسیم.
برای چه این موضوع را در این نقطه بیان میکنم؟ دلیلش این است که برای رسیده به مواردی که در ذهنمان هست و میخواهیم به آنها برسیم باید یک نقشه راه داشته باشیم که مقصد را بدانیم
تا در طول مسیر که راهی انحرافی به وجود می آید از مسیر منحرف نشویم و به بیراهه ایی برویم که به هیچ عنوان به مقصد موردنظر ما را نمیرساند.
هدف را به خوبی میدانیم که باید چه خصوصیاتی داشته باشد. در اینجا مختصری به آن اشاره خواهم کرد ولی برای دسترسی به اطلاعات بیشتر و فنی تر کتابهای بسیار خوب و کاربردی وجود دارد
که میتوانید به تهیه آنها زندگی خوبی را داشته باشید و همچنین در کسب وکار هم پیشرفت خوبی داشته باشیم.
اگر در چند کلمه بخواهیم شرح بدهیم، هدف باید دقیق مشخص باشد و زمان دقیق رسیدن به آن هم باید مشخص گردد.
همچنین مقدار و کیفیت کاری که میخواهیم انجام بدهیم نیز باید در آن مشخص باشد. به عنوان مثال هدف گذاری به این صورت خواهد بود:
من تا 30 آذرماه 94 کتاب الکترونیکی خود را در 30صفحه مینویسم و موضوع کتابم هم در مورد کسب وکارهست که برای آن باید حتمًاتجربه های خودم در بحث راه اندازی کسب وکار را جمع آوری کنم تا در نوشتن کتاب بتوانم از آن استفاده کنم.
هدفگذاری باید در حیطه های مختلف زندگی باشد تا بتوانیم در همه موارد توازن ایجاد نماییم. باید برای پیشرفت معنوی، شخصی، خانوادگی،اجتماعی و مادی خود کاملاً هدف گذاری کنیم تابه این صورت بتوانیم زندگی خوبی از همه لحاظ داشته باشیم.
مثلاً برای پیشرفت شخصی خود برنامه ریزی میکنیم که در دیماه در دوره فن های بازاریابی شرکت کنم تا بتوانم از آن در کسب وکارم استفاده کنم
اقدامک:
همیشه در اتاق خود وایت بردی داشته باشید و اهداف و ایده های خود را روی آن بنویسید.همین الان اهداف خود برای ماه آینده و همچنین امسال و سال آینده را مشخص کنید و دقیقًاآن را بنویسید
و اگر وایت برد در اتاقتان موجود است روی آن هم بنویسید تا همیشه جلوی چشمتان باشد. اگر هم وایت برد ندارید بر روی کاغذ بنویسید و آن را در اتاق خود نصب کنید.
کارتپستال مقصد:
اگر به خاطر داشته باشید قدیم تر ها افرادبرای مناسبت ها برای هم کارت پستال ارسال می کردند. در حال حاضر هم که کارت پستال الکترونیکی موجود است و افراد می توانند برای هم ارسال کنند.
برای اینکه درراه رسیدن به هدفمان انرژی داشته باشیم و بتوانیم با اشتیاق تمام حرکت کنیم باید هرروز و هر ساعتی که میتوانیم به هدفمان فکر کنیم.
البته این هدف باید مثل یک کارت پستال باشد یعنی شرایطی را که میخواهیم در آن باشیم به طور کامل تصویری باشد.
مثلاً من یک کارخانه به مساحت 10هکتار دارم. رنگ سوله هایم قرمز است. ورودی کارخانه را گلهای زیبای نسترن و رز تزیین کرده است؛
و با خودروی بنزم که از نگهبانی رد میشوم تمام وجودم را شوق میگیرد و لحظه شماری میکنم تا کارکنان بانشاط و پرانرژی ام را ببینم و همچنین از خط تولید بازدید نمایم.
بعد ازظهر که کارم تمام شد روبروی گل فروشی ترمز میزنم و گل فروش که میداند من در چه ساعت و در چه روزهایی چه گلی میخواهم برایم آماده کرده است تا وقتی به منزل میروم آن را به همسرم هدیه دهم.
نزدیک درب منزل که میرسم درب باز میشود و در حیاط بزرگ که پر است ازگلهای یاس و رز ماشین را پارک میکنم و وارد اتاق میشوم و…
دوستان مطلبهای بالا تنها قسمتی از تصویرسازی بود که باید هرروز داشته باشیم. هرروز صبح که از خواب بیدار میشویم میتوانیم پس از نرمش و برنامه ریزی و دوش گرفتن و مطالعه به تمرین تصویرسازی بپردازم.
تصویرسازی باید با جزییات باشد جزییاتی که فیل را تکان دهد و آنقدر انرژی به فیل بدهد که تمامی فعالیتها را باقدرت به انجام برساند.
اقدام:
همین الان کارت پستال هدفتان را بنویسید با جزییات کامل و در تنهایی کامل که هیچ مزاحمتی وجود نداشته باشد. بهترین زمان برای این کار صبح خیلی زود است.
تا اینجای کار داشتیم شالوده را محکم بنا میکردیم. ببینید دوستان اینهاحتمًا برای شروع کسب وکار الزامی هستند.
کوتاهی در انجام هر یک از موارد بالا در بلندمدت عواقب خوبی را برای ما به دنبال نخواهد داشت. تک تک این موارد طبق تجربه خودم و بررسی سایرین در کسب وکارشان بوده است.
امیدوارم که تمامی گامها را قدم به قدم انجام داده باشید تا در کنار هم از این سفر لذتبخش بهره کافی را ببریم.
چه کمبودی وجود دارد
یک کارآفرین خوب باید همیشه به اطرافش خوب دقت کند و خوب بشنود. ما دیگر انسانهای معمولی نیستیم که به راحتی از کنار هر موضوعی مثل گذشته بگذریم.
وقتی برای خرید میرویم ،وقتیکه در وسایل حمل ونقل عمومی هستیم در مهمانی و هرجایی که فکرش را بکنید باید دقت داشته باشیم و به سه کلمه بسیار حساس باشیم و رادار خود را برای این سه مورد فعال نماییم.
البته همیشه یک دفترچه یادداشت و خودکار کوچک باید اجبارًا در جیب خود داشته باشیم؛ و یا اینکه در تلفن همراه خودمان در نرم افزاری مثل واندر لیست(wunder list )آنهارا ثبت نماییم.
حال این سه کلمه جادویی چه هستند.
حیف، اما، اگر
از این به بعد هر جا شنیدیم که فردی با این سه کلمه جمله را شروع میکند باید رادارها فعال شده و آن را حتمًا یادداشت نمایید.
دلیلش هم این است که یک نفر دارد به صورت کاملاً مجانی یک ایده احتمالی برای شروع یک کسب وکار به ما میدهد.
این سه کلمه هستند که نیازهای بازار را تأمین میکنند و اینهاهستند که باید به خدمات و محصولات ما جهت دهی میکنند.
دوران انجام کسب وکارهای تکراری دوستان گذشته است باید کاری تازه انجام داد. باید خدماتی ارائه کرد که در حال حاضر افراد به آنها نیاز دارند؛ و با توجه به این سه کلمه کار ما بسیارساده تر خواهد شد.
در این نقطه احساس می کنم که در ذهن خودتان به این سوال برخورده اید که تا چه زمانی صبر کنیم که اینهمه ایده جمع شوند و بعد ما کسب وکارمان را شروع کنیم؟
خوب برای جلو انداختن کارها ایده های مختلفی وجود دارد که با جستجو در اینترنت و همچنین برنامه های کارآفرینی میتوانید ایده بگیرید.
ولی انجام تمرین قبلی تا زمانی که زنده هستیم باید انجام پذیرد تا بتوانیم با نیازهای روز بتوانیم تغییرات لازم را در کسب وکار خودمان اعمال کنیم.
ساخت یک مدل اولیه برای کسبوکارمان
ازآنجاکه قصد دارم در این کتاب مطالب کاربردی را خدمتتان ارائه کنم به همین دلیل از به کاربردن کلمات بسیار سخت و سنگین که قابل هضم نباشد خودداری میکنم؛
وبه صورت کاملاً ساده اجزای مهم که شکل دهند کسب وکار هستند را خدمتتان ارائه دهم. این قسمتهاعبارت اند از:
خدمات به مشتریان، ارزش ارائه شده، کانالها، ارتباط با مشتری، درآمد، منابع کلیدی، فعالیتهای کلیدی، شرکای کلیدی، هزینه ها.
کلیه کسب وکارها این اجزای کلیدی را شامل میشوند و باید به تمامی این اجزا به صورت دقیق و موشکافانه دقت کرد.
در مباحث جلوتر کتاب به چند نکته اساسی برای افرادی که میخواهند تازه کسب وکارشان را راه اندازی کنند میپردازیم؛
زیرامیدانم که پرداختن کلی به همه این اجزا در ابتدای کار امری است ناممکن و شامل هزینه های زیاد. ولی برخی قسمتها هستند که چنانچه دقت کافی به آن داشته باشیم کسب وکارمان زودتر رونق میگیرد و میتوانیم آن را گسترش دهیم و کلیه مطالب را در آن به بگنجانیم.
قسمتهای بسیار مهم در هر کسب وکار نوپا از منظر شخصی ام و طبق تجارب به دست آورده اجزای زیر میدانم که باید به آن دقت کافی را داشته باشیم.
به این نکته مجدد اشاره میکنم که سایر اجزا بسیار مهم هستند ولی در شروع کسب وکاربرخی اولویت دارند، این اولویتها از قرار زیر هستند:
ارزش ارائه شده، ارتباط با مشتری، شرکای کلیدی و هزینه ها
ارزش ارائه شده همان محصول یا خدمات ما است. این محصول یا خدمت باید یک سری ویژگی داشته باشد و همچنین با قسمت قبلی که توضیح دادم یعنی همان علاقه باید صد درصد همخوانی داشته باشد.
ولی بعدازاین نکته باید خدمت یا محصولی را در پیش بگیریم که فرضًا در حداقل سه سال آینده بتواند در بازار حرفی برای گفتن داشته باشد و اشباع نشود.
این کار مستلزم صرف وقت و شناسایی این حوزه ها است؛ که همین نکته را نیز در بخشهای قبلی اشاره کردم که باید به حرفها و عکس العملهای مردم دقت کرد و آنهارا ثبت کرد.
ولی وقتی تحقیق را هم چاشنی کارکنیم نتایج بسیار فوق العاده ای میگیریم که باورناکردنی است. یادم می آیدموقعی که مشغول بررسی مشاغل بودم حدود هفت هزار شغل در ایران طبق آمار سازمانهای مربوطه مشاهده کردم و این موضوع برایم بسیار جالب توجه بود.
وقتی هیجان افراد را در جامعه بررسی میکنیم و تمایل جامعه را پیدا کردیم دیگر نباید تعلل کرد و باید اقدام کرد
ولی این اقدام نیازمند یک سری تدبیر است که درصورتیکه در نظر داشته باشیم سوار بر موج از درآمدمان لذت میبریم و نهایت استفاده را از وقت و انرژی ما نمیکنیم.
به عنوان مثال یکی از گرایشها جدید افراد را میتوان رو آوردن به حیوانات خانگی دانست که بسیار در حال رشد است.
خوب قرار گرفتن در هر چرخه از این کاربرای ما سودآور خواهد بود زیرا تمایلات به آن سمت است. از غذای حیوانات تا کلینیک تخصصی و سایر ملزومات موردنیاز برای این کار را میتوان نام برد
مثال دیگری که میتوانم برایتان بزنم گرایش افراد به سمت غذاهای سالم و ارگانیک یا طبیعی است. باتأمین و یا تولید یا فروش این سبک غذاها مسلمًا از سود خوبی برخوردار خواهیم بود و همچنین به سلامت کلی جامعه هم کمک خوبی کرده ایم.
نکته بعدی که میخواهیم باهم بررسی کنیم این است که محصول یا خدمت ما چه تفاوت چه نقطه متمایزی دارد که مشتری از میان آن همه محصول مشابه مشتاق خرید محصول ما شود و یا متمایل باشد که از خدمات ما بهره ببرد.
خوشبختانه (البته برای شما عزیزان که میخواهیدکسب وکار جدید راه اندازی کنید) در حال حاضر بسیاری خدمات یا محصولات ازلحاظ سطح کیفی بسیار ضعیف میباشند؛ که با یک ایده جالب میتوان بسیاری از مشتریان را جذب کرد.
البته تا فراموش نکردم یک نکته هست که باید خدمتتان حتمًا بگویم و اینکه شرایط اقتصادی کلی کشور را حتمًامدنظر قرار دهید و طبق آن برنامه ریزی کنید زیرا در بسیاری از قسمتها مانند قیمت گذاری باید بر مبنای این اصول عمل کرد.
برخی مواقع میبینیم که بسیاری فروشگاه یا شرکت هستند که با محصولات مشابه در حال فعالیت هستند ولی هیچگونه تغییری نه درروند کاریشان و نه در محصولشان میدهند و از شرایط بازار آه و ناله میکنند.
واقعًا چه کسی مقصر است. باکمی تحقیق در مورد همان کسب وکار و پیدا کردن نقاطی که خلأ در آنها احساس میشود و همچنین ارائه یک کار جدید و نو در آن حیطه میتوان به موفقیتهای بزرگی رسید. فقط نیازمند کمی تحقیق، تفکر و کسب دانش و درنهایت خلاقیت است.
باید این را هم بدانیم که خلاقیت چیزی نیست که هر شخصی به صورت ذاتی آن را داشته باشد و سایرین از داشتن آن محروم هستند.
نه اینطور نیست بلکه با بررسی تحقیق و به دست آوردن اطلاعات در حیطه موردنظرمان میتوان خلاقیتهای بیشماری را داشت فقط باید ذهن را آزاد گذاشت تاکمی آزاد شود و اجازه بدهیم به تفکر بپردازد.
تشکیل تیم برای شروع کار
شروع کسب وکارازنظر من اگر به صورت تیمی باشد به موفقیتهای بزرگی میرسد؛ و شروع کسب وکارم و همچنین گسترش آن همیشه به صورت تیمی بوده است.
حال چطور این گروه را انتخاب کنیم و چه ملاکهایی را باید داشته باشیم که گروه خوبی ببندیم.
نکته اول این است که ماقبل از هدفگذاری حتمًا باید به انتخاب افراد بپردازیم. سؤالی که در ذهن می آید این است که دلیل این کار چیست؟
دلیلش این است که اگر افراد را بر مبنای هدف انتخاب کنیم و در طول مسیر به هر دلیلی مجبور شدیم مسیر را عوض کنیم اینجاست که به مشکل میخوریم.
همچنین اگر افراد نابغه را انتخاب کنیم دیگر نیاز به انگیزه دادن و کنترل در انجام کارها ندارند و به صورت خودکار کارها انجام میشود.
همچنین باید افراد قوی و بسیارباانگیزه را برای گروه خود در نظر داشته باشیم. موضوع مهمی که اینجا باید مطرح کنم این است که هم تیمی ما باید با اصول اخلاقی کلی که برای کسب وکار خود در نظر داریم هم خوانی داشته باشد و صرف قوی بودن تنها مطرح نیست.
بحث خیلی مهمی که اینجا باید مطرح کنم در انتخاب دوست به عنوان شریک کاری و هم تیمی است که با یک جمله کل حرفم را خلاصه میکنم زیرا احساس میکنم که این جمله حرف ناگفته ای را باقی نگذاشته است:
بسیاری از افراد به صرف داشتن یک جمع دوستانه تصمیم میگیرند یک کسب وکار را شروع کنند. کسب وکاری که بر پایه یک رابطه دوستانه شروع شده باشد ممکن است کار کند
ولی همواره تحت تأثیر احساسات و روابط دوستانه اشخاص گروه خواهد بود و به همین دلیل است که این شکل از تجارتهاعمومًا با شکست روبرو میشود و حتی رابطه دوستانه افراد درگیر را نیز تحت تأثیر قرار میدهد.
سرمایه موردنیاز برای شروع کار
یکی از دغدغه های کارآفرینان تأمین سرمایه است و اینکه برای شروع کار برخی سرمایه ندارند. برای انجام این کار روشهای متفاوتی است که هریک از آنها را میتوان استفاده کرد.
یک روش این است که جلب اعتماد کنیم و یا به دلیل سبک زندگی که داشته ایم از اعتباری برخورداریم و از همین اعتبار میتوان برای جذب سرمایه استفاده کرد.
اگر در خانواده خود و از نزدیکان میتوانید پولی را به عنوان قرض بگیرید فرصت بسیار خوبی را در پیش دارید؛ و این نکته بسیار مهم است که حتمًا این پول را قرض کنید
و قول بدهید که در یک مدت زمان مشخصی آن پول را به مالکش برگردانید. اگربه عنوان مثال پدرتان قصد داشت که این مبلغ پول را کمکتان کند و آن را پس نگیرد
این کار را قبول نکنید وحتمًا اگر در شرایطی هستید که دسته چک دارید یک چک در وجه پدرتان بنویسید با تاریخ مشخص و با مبلغی که باید برگردانید.
صحبتهای قبلی طبق تجربه گذشته اماست و چه بسیار افرادی را دیده ام که با داشتن سرمایه پدری کاری را شروع کرده اند ولی به دلایل گوناگون نتوانسته اند از آن پول مراقبت کنند و آن را ازدست داده اند.
البته قصدندارم این موضوع را برای همه عمومی کنم، چه بسیار افرادی که با کمک پدرشان خیلی موفق شده اند. برای برخی سؤالی پیش آمده اگر اعضای خانواده نداشتند چه کنیم؟
یکی از مهمترین غفلتهایی که ما در زندگی میکنیم این است که قبل از اینکه درخواست کنیم قضاوت میکنیم و با خودمان میگوییم « فلانی که به من پول نمیده».
ولی اگر فوت وفن راضی کردن را البته مبتنی بر واقعیات و کلیه مراحلی که قبلاً براتون توضیح دادم، بدانید به راحتی از پس این کار برمی آیید و اگر هم راضی نشد،
هیچ اتفاقی نیفتاده است و شرایط تازه مثل همین الان است که ما حرفی نزده ایم پس چه بهتر که پیشنهاد خود را بدهیم.
در مورد مطلب بالا از همکاران و کلیه افرادی که در ارتباط با آنها هستیم میتوانیم درخواست خود را مطرح کنیم و البته نباید درخواست ما ملتمسانه باشد
باید در عین باهوشی که به خرج میدهید بتوانید که این سرمایه گذاری را فرصتی برای شخص مقابل خود قلمداد کنید. البته طرح باید کاملاً مبتنی بر واقعیات باشد و حتمًا تحقیقات لازم و کافی انجام شده باشد
روش دیگری که توصیه میکنم این است که از کار فروشندگی یا بازاریابی محصول خود و یا محصول مشابه خود شروع کنید.
برای این صحبتم دلایل گوناگونی دارم که خدمتتان ارائه میکنم. نکته اول این است که بسیاری از بزرگان کسب وکار چه در ایران و چه در خارج از ایران باکار بازاریابی و فروشندگی شروع کرده اند.
این کار بسیار حرفه ایی است تنها نکته ایی که در آن نهفته است این است که همیشه به یاد داشته باشید که برای یادگیری کار میکنید نه برای کسب پول.
البته کسب پول بسیار نکته مهمی است که باید پول خود را حفظ کنید و آن را بیهوده خرج نکنید.
هنگامیکه باکار بازاریابی شروع میکنید گلوگاهها یک کسب وکار را میشناسید که فروش و بازاریابی جز مهم آن هستند و چنانچه این کار را خوب یاد بگیرید
بعد که محصول خود را تولید کردید و یا حتی کار خدماتی خود را شروع کردید به راحتی از پس کارتان برمی آیید و موفقیت تضمین شده است.
همچنین هنر مهم پول گرفتن از دست مردم را که یکی از چالشهای مهم در کسب وکار است آشنا میشوید.
هر چه از خوبیهای این روش بگویم کم گفتم و از شما درخواست میکنم حتی اگر سرمایه هم دارید این کار را انجام بدهید.
کار بازاریابی یا فروشی که گفتم را میتوانید با یک شرکت انجام دهید و یااینکه خودتان شروع کنید. سؤال مهمی که اینجا پیش میآید این است که من که پول ندارم چطوری شروع کنم؟
جواب این است که باکم شروع کن. اگر یک ریال پول هم نداری از شخصی که به شما اعتماد دارد درخواست کنید که ضمانت شمارا بکند و مقداری جنس به شما بدهد که کار خود را شروع کنید.
اینکه کارتان را در چه مقیاسی شروع میکنید مهم نیست این مهم است که درصد رشد خود را بالا ببرید؛ و بعد سود حاصل از فروشهای خود را سرمایه کارتان کنید وآن را توسعه دهید.
دوستان به عنوان کسی که این راههارا تجربه کرده ام میگویم نگران نباشید با وسعت دیدتان پیشرفتتان عالی است.
به خدا ایمان کامل داشته باشیم، صداقت داشته باشیم و فداکارانه کارکنیم و یک حرف خیلی مهم این است که هیچ لحظه ایی از خواندن کتاب غافل نشوید و همچنین از آموزش.
تا میتوانیم باید روی آموزش خود سرمایه گذاری کنیم. سرمایه گذاری که بازگشت آن بسیار بیشتر خواهد بود و برخی مواقع جان ما و کسب وکارمان را نجات میدهد. همیشه دوست و راهنمای خودم را کتاب میدانم و از هم صحبتی با این دوستان بسیار عالی ام لذت میبرم.
مدیریت هزینه و مخارج
درصورتیکه اصول صحیح کسب وکار را رعایت کنیم به راحتی میتوانیم به اهدافی که درزمینه درآمد داریم، برسیم.
وقتیکه تمام تلاشمان را به کار میگیریم و فکر خودمان را درگیر کسب وکارمان میکنیم و واقعابرنامه ریزی دقیق داریم نتیجه اش که درآمد مطلوب ما است را میبینیم.
ولی بسیار مهمتر از درآمد مدیریت هزینه ها است. یعنی اینکه هر ریال که میخواهیم هزینه کنیم را در ابتدا فکر کنیم که این هزینه آیا سودی به ما و اطرافیان ما میرساند و یا نه.
پرسیدن این سؤال در هر حالتی که میخواهیم پول خرج کنیم باعث میشود تا به روندی عادت کنیم که این عادت زندگی ما را در آینده میسازد و باعث میشود که در بلندمدت شرایط خیلی خوبی را داشته باشیم.
نکته بسیار مهم دیگری که دوست دارم در این قسمت باهم به اشتراک بگذارم این است که وقتی به اصطلاح بازار به ما میگیرد و بازار در اوج خودش به سر میبرد
و همچنین موج موج پول به جیبمان سرازیر میشود آنجاست که باید ترمز هزینه ها را بیشتر کشید و بیشتر به فکر این بود که پول را حفظ کرد و آن را در جای مطمئن تری سرمایه گذاری کنیم تا این پول هرروز بیشتر شود.
البته برای اینکه چگونه هزینه کنیم فن های زیادی است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم.یکی از این موارد بحث پس انداز است که حتمًا باید پول خود را به میزان بیست درصد از درآمد کل مان را در حسابی که در هیچ شرایطی نمیتوانیم به آن دسترسی داشته باشیم باید سپرده کنیم.
این خیلی مهم است که این آموزش را به خود بدهیم که در هیچ شرایطی دست به این پول نزنیم و با این فکر غلط سپرده گذاری نکنیم
برای روز مبادا زیرا این روز مبادا را ذهن برای خودش در اولین فرصت میسازد و در یک فرصت غافلگیرمان میکند و آتش را به خرمن سپرده مانمیزند.
خیلی وقتهامیبینم که برخی وقتی کسب وکارشان رونق گرفت سریع به سمت زرق وبرق میروند و شروع میکنند به هزینه این پول برای مواردی که در آن مقطع کمکی به رشد و پیشرفت کسب وکارشان نمیکند کما اینکه برایشان ضرر هم در برخی موارد دارد.
خرج نکردن با به جا خرج کردن بسیار تفاوت دارد و این تفاوت باعث رشد چشمگیری میشود. کم کم وقتی در کسب وکار فعالیتمان قویتر شد باید به فکر فرصتهای خوب سرمایه گذاری رفت و در آنهاسرمایه گذاری کرد.
سخن بسیار آموزنده ای از وارن بافت که در حال حاضر سومین شخص ثروتمند دنیاست در این زمینه برایتان نقل کنم.
وارن بافت دایره ای به نام دایره قابلیت تعریف میکند؛ و زمانی که به او پیشنهاد میشود تا بر روی یک سری شرکت اینترنتی سرمایه گذاری کند ایشان قبول نمیکند
و باعث میشود که دیگران او را به باد انتقاد گیرندو بقیه او را سرمایه گذار پیر و سنتی نامیدند. پس از مدتی کلیه سهام افت کرد و اینجا بود که همه به سمت وارن بافت رفتندو از او خواستند تا راز پیروزی این کار را برایشان بگوید.
ایشان فقط اعلام کردند که من فقط در دایره قابلیتهای خودم فعالیت کردم و آن موضوع در دایره قابلیت من نبود. یعنی اینکه پول خود را به سفارش دیگران و یا سایر راهها هرگز سرمایه گذاری نکنید
زیرا این کار بسیار مخاطره آمیز است و احتمال اینکه بدون تدبیر اقدام کنیم و سرمایه را از دست بدهیم هست.
مشورت و نقش آن در کسبوکار
بحث مهمی که در حین پیشرفت کسب وکارمان خصوصا وقتی که در حال پیشرفت است نیاز به مشورت هست.این بحثها در مسائل حقوقی و همچنین در بحثهای حسابداری هستند.
دو موضوع بسیار مهم که نقش بسیار بزرگی را در ثبات و همچنین پایداری کسب وکارمان ایفا میکنند. در هنگام بستن قراردادها، گرفتن مجوزهای لازم و بسیاری موارد دیگر حتمًا با وکیل و حسابدارتان مشورت کنید.
اگر در ابتدای کار پول کمی برای این کاردارید لازم نیست که وکیل و یا حسابدار تماموقت بگیرید و با گرفتن یک وقت مشاوره میتوانید کلیه سؤالات و ابهامات خود را رفع کنید.
و همچنین برای مباحث حسابداری در ابتدای کار میتوانیدبامطالعه دوره های حسابداری این کار را خودتان انجام دهید و در نقاط بحرانی از مشورت حسابدارتان بهره ببرید.
حسابداری که برای مشورت انتخاب میکنید بسیار مهم است که در حسابداری کسب وکارها تجربه کافی را داشته باشد.و برای این کار میتوانید از چندین صاحب کسب وکارسؤال بپرسید.
ببینید دوستان مشاوره با این افراد یک نوع سرمایه گذاری است که با پرداخت آن میتوانید چندین برابر به کسب وکارتان سود برسانید و آن را از گزندهای مختلف دور کنید.
زیرا در طول مسیر برخورد با مشکلات اینگونه زیاد است ولی با مشورت و عمل به آن مشورت حتمًا پیروز خواهید بود.
در مباحث مالیاتی حتمًا باید با حسابدار خود قبل از شروع کار مشورت کنید تا در صورت لزوم اقدام هایی که لازم است را انجام دهید تا بعد مجبور به پرداخت هزینه های هنگفت نشوید.
چند تجربه از مشورت در کسبوکارم
درست یادم می آید برای یک کارخانه قسمتی از مواد غذاییشان را میخواستیم تأمین کنیم و برای این کار مجبور بودیم مالیات پرداخت کنیم از آنطرف هم کارخانه تولیدکننده هم از ما مالیات دریافت میکرد
و این وسط ما دچار دوگانگی و مشکل میشدیم و اگر دقت نمیکردیم ضررهای چندمیلیونی میدادیم.برای رفع این حالت با حسابدار مورد اعتمادم مشورت کردم
و مرا کاملاً راهنمایی کرد و توانستیم سود خوبی را با پرداخت مالیات به صورت صحیح به دست بیاوریم.
همچنین در یک قرارداد چند صدمیلیونی برای بستن قرارداد به وکیل مورد اعتماد و کارکشته ام مراجعه کردم و هنگام بستن قرارداد شرایطی را مشخص کرد که کمک شایانی را به من کرد و حتی مرا از در مشکلات زیاد مالی رفتن نجات داد.
با شرایطی که معلوم کرد طرف مقابل ما موافقت نکرد و به همین دلیل هم وکیل ما با بستن قرارداد موافقت نکرد و بعدها متوجه شدیم که این افراد کلاهبردار بودند
و با این کار و صرف تنها 50000 تومان از دام چند صدمیلیونی ضرر رهایی یافتم.
تحقیقات بازار
در بخش های قبل توضیحاتی را در مورد نحوه عملکرد برای راه اندازی یک کسب و کار ارائه کردیم.در این قسمت که یکی از قسمتهای مهم در هر کسب و کار است، می پردازیم.
چه بسیار کسب و کارهای موفقی را دیده ایم که با تحقیق صحیح کسب و کاری را شروع کرده و به موفقیت رسیده اند.
و چه بسیارند کسب و کارهایی که بدون تحقیق کاری را شروع کرده و با شکست مواجه شده اند. دوستانی که کتابم با عنوان« دایناسورها هم منقرض شدند» را مطالعه کردند
حتما می دانند که در بخش دوم کتابم در ابتدا به بحث تحقیقات بازاریابی اشاره کرده ام و تکنیک های لازم آن را شرح داده ام.
ولی به هر حال آنقدر تحقیقات اهمیت دارد که نباید حتی یک لحظه هم از آن غافل شد، زیرا ممکن است که ضربه مهلکی را به کسب و کارما ن وارد کند.
به عنوان مثال دایر کردن رستورانی به صورت تشریفاتی در نقطه هایی که وضع اقتصادی افراد ضعیف است، کار اشتباهی است و محکوم به شکست است.
تحليل رقبا
يكي از مهمترين مواردي كه قبل از راه اندازي كسب و كار خود بايد به آن توجه شود،تحليل رقبا است.روش انجام كار به اين صورت است كه در ابتدا بايد ليست كليه رقيبهاي خود را كه شامل:آدرس و نام صاحب كسب و كار است را فراهم كنيم.
پس از آن بايد روند كار همگي آنها را بررسي كرد و در صورت لزوم محصول و يا خدمت برخي از آنها را كه جلب توجه بيشتري دارند را خريداري كنيم.
همچنين بايد به نحوه ارائه محصول و فروشگاههايي كه در آنها محصول عرضه مي كنند، دقت لازم را داشته باشيم.
نكته ايي كه در اين كار مهم است ثبت اين وقايع است.اگر وقايع را ثبت نداشته باشيم، نمي توانيم تحليل درستي از آنها داشته باشيم.
همچنين اين كار نبايد تنها در ابتداي كار انجام شود و بايد در ادامه كار و در كليه مراحل انجام پذيرد. البته در اين بحث رعايت اصول اخلاقي مبتني بر كار الزامي است.
تحليل رقيب نبايد در نهايت منجر به تخريب رقيب گردد كه در صورت رخداد چنين اتفاقي بايد منتظر رخداد موارد بسيار زيادي كه به صلاح كسب و كار ما نيست باشيم.
اين كار باعث مي شود كه شايد مسيري كه ما در ذهنمان دنبال مي كنيم را به طور واقع نتيجه اش را در ساير كسب و كارها مشاهده كنيم و در صورتي كه نتيجه مثبت نبوده از اجراي آن صرف نظر كنيم.
همچنين اگر اجرا هم شده است بهتر است كه به دنبال خلاقيت جديدي براي طرح و يا محصولمان باشيم
كمي خلاقيت
ديگر دوران راه اندازي يك كسب و كار معمولي گذشته است.هر كسب و كاري كه بخواهيم شروع كنيم اگر تحقيقاتمان صحيح باشد حتما در آن رقيب وجود دارد. ولي آيا بايد اين كار سبب متوقف شدن ما شود و ما را از ادامه راه باز دارد؟
قطعا اگر از عمر آن كسب و كار خيلي نگذشته باشد پاسخ منفي است.زيرا ما مي توانيم با خلاقيت در كسب و كارمان به نتايج بسيار خوبي برسيم.
اگر در كسب و كارمان تمايز به خصوصي نداشته باشيم مسلما با شكست مواجه خواهيم شد. اين خلاقيت هم نبايد تنها براي يك روز و يك سال باشد بلكه اين روند بايد به صورت مداوم در كسب و كارمان رعايت شود.
يعني هر لحظه ما بايد آماده باشيم و از اينكه ايده مان توسط رقيب كپي شود نگران نباشيم، زيرا در اين لحظه ما حداقل يك ايده آماده اجرا كه خوب چكش كاري شده است داريم.
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش دوازدهم) فکرتان را عوض کنید _ عالی زندگی کنید تنها معیار...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش چهارم) فکرتان را عوض کنید، تصمیم بگیرید و ثروتمند شوید اندیشه...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش ششم) فکرتان را عوض کنید کیفیت زندگی یک شخص را عمق...
- فکرتان را عوض کنید تا زندگیتان تغییر کند(بخش هشتم) فکرتان را عوض کنید _مانند یک نابغه فکر کنید کاري...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.