اثر ارابه یا گله Bandwagon
اثر ارابه یا گله برای اولین بار در سال 1848 پس از موفقیت چشمگیر دن رایس (Dan Rice)، که یک دلقک معروف سیرک بود و برای کمپین سیاسی خود در خلال انتخابات آمریکا، از ارابه موسیقیاش کمک گرفت به این نام شهرت گرفت. از آن پس استفاده از ارابه موسیقی توسط سایر سیاست گذاران بعنوان روشی استاندارد و به امید موفقیت آنها در کمپین های انتخاباتی، بسیار مورد استقبال قرار گرفت.
اثر گله (Bandwagon effect) به شرایطی گفته میشود که افراد اعتقادات، نظرات و رفتارهای اجتماعی خود را نسبت به سایر افراد تنظیم کرده و با آنها تطبیق میدهند. بسیاری از افراد کاری را انجام میدهند فقط به این دلیل که تعداد زیادی از افراد دیگر نیز این کار را انجام میدهند، حتی اگر آن کار مغایر با ارزش ها و باورهای خودشان باشد. از نظر روانشناسان این رفتار، نوعی تمایل به گرفتن تایید اجتماعی و همراهی با اکثریت میباشد.
خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!
تمایل برای پیروی از رفتارها و باورهای دیگران، بدون در نظر گرفتن دلایل اساسی آن ایده یا رفتار، نوعی تقلید کشورکورانه میباشد، به همین دلیل به آن اثر ارابه یا گله میگویند، که اشاره به رفتار بدون تامل و پیروی بدون تفکر به امید درست بودن آن باور یا رفتار دارد. ما تحت تاثیر انتخابهای سایر افراد هستیم و فقط به این دلیل که آنها کاری را انجام داده اند، فکر میکنیم منطقی است که ما هم همان کار را بکنیم. انسانها در انتخاب اجناس، انتخاب رشته و سطح تحصیلات، شغل، تفریح، طرفداری از یک تیم ورزشی، نحوه لباس پوشیدن و سبک زندگی،….. تحت تاثیر تصمیم و نظرات سایر افراد قرار میگیرند.
میل به عقب نماندن از سایر افراد و از دست ندادن چیزی که آنها بدست آورده اند یکی از انگیزه های روانشناختی بروز این خطا می باشد. همچنین به تنهایی تصمیم گرفتن و عمل کردن، نیازمند صرف وقت و انرژی و مستلزم پذیرش ریسک می باشد.
یکی دیگر از دلایل اینکه افراد ترجیح میدهند خود را با دیگران وفق دهند و یا اطلاعات خود را از دیگران بگیرند، فشار اجتماعی میباشد. وقتی میخواهیم تصمیمی بگیریم دوست نداریم بازنده باشیم، بررسی میکنیم که خانواده، دوستان و همسالان ما چطور رفتار میکنند؛ تا گزینه درست و مورد قبول را پیدا کنیم و ثابت کنیم ما هم مثل بقیه نرمال و طبیعی رفتار میکنیم. اما همین تبعیت از جمع در تصمیمگیری، منجر به بروز خطاها و اشتباهات بزرگی میگردد و مانعی برای تفکر عقلانی میباشد.
زمانی که افراد دست به انتخابهای منطقی بر اساس دادههای دریافت شده از سایر افراد میزنند، آبشار اطلاعات چنان در سیگنالهای اطلاعاتی آنها نفوذ میکند که شخص اطلاعات قبلی خود را نادیده میگیرد و بر اساس اطلاعات دیگران رفتار میکند.
تاثیر رفتار گله در کسب و کار
افزایش محبوبیت یک کالا یا باور، افراد بیشتری را تشویق میکند که از آن استفاده کنند. یکی از دلایل موفقیت مُدها همین موضوع میباشد. این نوع رفتار، روند معمول عرضه و تقاضا را که مدعی است افراد کالا را با توجه به قیمت و ترجیح شخصی خود انتخاب میکنند، نقض میکند. شاید در اخبار صفهای طولانی که قبل از ارائه محصول جدیدی از اپل در جلوی فروشگاههایش ایجاد میشود دیده باشید. حتی برخی افراد از شب قبل جلوی فروشگاه به انتظار میایستند چون معتقدند ارزشش را دارد و خیلیهای دیگر هم این کار را میکنند. همین رفتار باعث بالا رفتن ارزش آن محصول میگردد. این رفتار همچنین منجر به بروز حباب قیمت در محصولات میشود. در این شرایط افراد بدون در نظر گرفتن نیاز واقعی خود، توان پرداخت مالی و حتی میل باطنی، اقدام به خرید یک محصول میکنند.
در بازار سرمایه نیز افراد تحت تاثیر معاملات دیگر افراد شروع به خرید و یا فرش سهام میکنند. استقبال تعداد افراد زیاد از یک سهام خودبخود باعث افزایش تقاضا و افزایش قیمت آن سهم میگردد. همچنین تشکیل صف فروش برای یک سهم میتواند ارزش آن سهم را پایین بیاورد. در صورتیکه تحلیلهای تکنیکال و بنیادی باید مبنای خرید و فروش سهامداران حرفهای باشد نه رفتار مردم.
این اثر ارابه یا گله در رفتار مردم در جریان انتخابات نیز بسیار تاثیر دارد. کانالهای خبری، شبکههای اجتماعی و دیگر ابزارهای رسانهای، در به تصویر کشیدن محبوبیت یک کاندیدا نسبت به کاندیداهای دیگر نقش زیادی دارند و باعث میشوند مردم بجای تفکر، باور کنند واقعاً یک کاندیدا، قوی تر از دیگری میباشد، چون پوشش خبری بیشتر و مثبتتری برای او ارائه شده است، مردم به او رای میدهند بدون اینکه بدانند واقعاً دنبال چه هستند.
با ظهور شبکههای اجتماعی و حضور افراد تاثیرگذار که طرفداران بسیار زیادی در هر زمینه دارند، این اثر بیش از پیش خود را نمایان میسازد، سایتهای پر طرفداری که افراد نظر خود را در مورد یک هتل، رستوران یا یک محصول و حتی یک بازی کامپیوتری بیان میکنند بر نحوه نظر دهی سایر افراد همچنین رفتار مصرفی بعدی آنها اثر خواهد داشت.
اگر شما محصول یا خدماتی دارید که به مشتری ارائه میکنید، طبیعی است که تنها در مورد نکات مثبت آن صحبت کنید، چون شما میخواهید هرکسی شیفته محصول شما شود. اما مردم دوست دارند در مورد جنبههای منفی آن نیز بدانند پس بهتر است توازنی میان ارائه نکات مثبت و منفی محصول برقرار سازید. اگر محصول واقعاً خوب باشد افراد بطور طبیعی آن را دنبال خواهند کرد.
اگر میخواهید از تایید اجتماعی (نظرات سایر افراد، به اشتراک گذاری،…) برای فروش محصول یا خدمات خود بهره ببرید، مراقب باشید که این ابزار میتواند به راحتی نتیجه عکس هم داشته باشد. چنانچه شما محصولی با نظرات عالی و مشارکت بالایی دارید، فریاد زدن در مورد آن میتواند در شبکه های اجتماعی به فروش شما کمک کند. نوعی بازاریابی دهان به دهان برای محصول شما محسوب میگردد. با بهرهگیری از بازاریابی دهان به دهان، نظرات مثبت مشتریان و کانالهای بازاریابی دیگر، میتوانید مردم را عاشق محصول خود نماید حتی اگر بهترین محصول نباشد. از طرفی چنانچه محصول متوسطی دارید و تعامل بالایی با مشتری ندارید بهتر است با حذف شبکه های اجتماعی، به تعامل با افراد حقیقی بپردازید و روی بهبود کیفیت محصول کار کنید و از ایجاد یک اثر گله منفی جلوگیری نمایید.
«خلق را تقلیدشان بر باد داد ای دو صد لعنت بر این تقلید باد»
پیشنهاد می کنیم این مطالب رو هم ببینید::
- راهنمای شبکه های اجتماعی (بخش اول) راهنمای شبکه های اجتماعی برای افراد مبتدی به راهنمای شبکه...
- راهنمای شبکه های اجتماعی (بخش سوم) ادامه مبحث راهنمای شبکه های اجتماعی یافتن شبکه اجتماعی مناسب...
- راهنمای شبکه های اجتماعی (بخش چهارم) ادامه مبحث راهنمای شبکه های اجتماعی توئیتر بروزرسانی 140 کاراکتری...
- راهنمای شبکه های اجتماعی (بخش پنجم) لینکداین بزرگترین شبکه اجتماعی افراد متخصص و حرفه ای یعنی...
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.